«بازارگردانی» صحیح حلقه مفقوده تحقق جهش تولید

امروز ما در صنایع مختلف کشورمان محصولات باکیفیت و پرمزیتی داریم که می‌توانیم با مطالعه و شناخت کامل و یک برنامه‌ریزی صحیح و اصولی، بازار این محصولات را در بازار‌های بین المللی توسعه و گسترش دهیم. به عنوان مثال فقط در بخش مواد غذایی، محصولات ما از جمله پسته، خاویار، زعفران، زرشک، چای، خرما، زیتون، مویز، کشمش، انجیر و انواع میوه‌ها در دنیا از لحاظ کیفیت زبانزد عام و خاص است، اما متأسفانه در بعضی از همین محصولات هم نتوانسته‌ایم سهم بازار مناسبی را در بازار‌های جهانی ایجاد کنیم و آن را به شکل شایسته‌ای توسعه دهیم؛ لذا در این راستا امروز یکی از کار‌هایی که باید در بخش تولید با جدیت پیگیری شود و در اولویت قرار گیرد، رفتن به سمت تولید و عرضه کالا‌هایی است که ما در کشور توان، ظرفیت و استعداد خاصی را نسبت به سایر کشور‌ها در آن‌ها داریم.
به عنوان نمونه یکی از این ظرفیت‌ها، تولید گل و گیاهان زینتی در کشور است که چهار فصل بودن کشور، زمینه را برای پرورش اکثر گل‌ها در ایران فراهم کرده است.
کشور‌هایی که از لحاظ آب و هوا، جغرافیا و تکنولوژی هیچ مزیتی نسبت به کشور ما ندارند، به واسطه صادرات گل و گیاهان زینتی چندین برابر ما ارزآوری دارند. این در حالی است که ظرفیت تولید و صادرات ما نسبت به صادرات فعلی حدود ۲۰ برابر است. نگاه و تفکر استراتژیک به ما گوشزد می‌کند که در تمامی صنایع باید از این فرصت‌ها به نحو احسن استفاده کنیم.
یکی دیگر از عوامل حیات‌بخش تولید که به شدت روی اشتغال و سلامت جامعه تأثیر می‌گذارد، کشاورزی است.


متأسفانه بسیاری از محصولات کشاورزی مانند گندم، جو و غلات وارد کشور می‌شود که می‌توان با استفاده از ظرفیت‌های داخل در این اقلام استراتژیک به خودکفایی رسید. این امر نیز از همان جنس تنبلی و بیماری است که پول نفت به اقتصاد و اشتغال کشور تحمیل کرده است.
نکته مهم دیگر که در امر توسعه و بهره‌وری بخش کشاورزی باید لحاظ شود، استفاده از دانش و علم روز دنیا در این حوزه است. در این راستا باید از ظرفیت شرکت‌های دانش‌بنیانی که در این زمینه فعالیت دارند، بهره برد. یکی از مشکلات اساسی که در بخش کارآفرینی، تولید و صادرات تمامی صنایع گریبانگیر ما در کشور شده، بوروکراسی‌های اداری است. باید تمامی نهاد‌ها و ارگان‌های تصمیم‌گیرنده تا آنجا که مقدور است مسیر دریافت مجوز‌های لازم جهت تولید و صادرات محصولات را سهل و کوتاه کنند تا ضمن جلوگیری از هدررفت وقت و سرمایه تولیدکنندگان، انگیزه‌ای برای ورود کارآفرینان در این حوزه پربازده شود.
نکته مهم دیگری که باید در بخش کشاورزی مورد توجه قرار گیرد، سلامت و امنیت غذایی مردم، به واسطه فرآیند تولید محصولات کشاورزی سالم و ارگانیک است. یکی دیگر از برنامه‌هایی که می‌تواند جهت تحقق اهدافمان در این حوزه راهگشا باشد، برخورد جدی قضایی با مفسدان و رانت‌خواران اقتصادی است که از عدم خودکفایی کشور در صنعت کشاورزی بهره و منفعت می‌برند.
مطالعه، بررسی دقیق و برنامه‌ریزی جامع روی الگوی کشت تمامی استان‌ها با توجه به نوع خاک، آب و هوا و جغرافیای آن منطقه باعث می‌شود کشاورز یا تولید‌کننده با اطلاعات و درک دقیق بداند که چه چیزی و در چه زمانی و به چه میزانی بکارد تا بهره‌وری حداکثری حاصل شود. در این صورت به علت افزایش حجم تولید و سرشکن شدن هزینه‌ها، قیمت تمام شده محصولات کاهش می‌یابد و تولیدکنندگان می‌توانند با قیمت رقابتی در بازار‌های بین‌المللی حضور پیدا کنند.
زمانی که حرف از مدیریت بازار می‌زنیم باید تمامی ابعاد و ارکان آن را در یک صنعت جهت پیشرفت، توسعه و شکوفایی در نظر بگیریم. باید پذیرفت در شرایطی می‌توان بازار یک صنعت را به درستی مدیریت و متحول کرد که به شکل صحیح برای مؤلفه‌های بازارگرایی، بازارشناسی، بازاریابی، بازارسازی، بازارگردی، بازارسنجی، بازارداری، بازارگرمی و بازارگردانی تمامی محصولات پرمزیتمان در صنعت مورد نظر چه در داخل کشور و چه در بازار‌های جهانی برنامه اصولی و هدفمند طرح‌ریزی شود؛ لذا لازم می‌دانم جهت درک بهتر از اهداف این متن و ضرورت برنامه‌ریزی صحیح برای توسعه بازار‌های داخلی و خارجی محصولات ایرانی، شاخص‌های ذکر شده فوق را به اختصار شرح دهم.
۱- بازارگرایی: توجه به بازار و فهم درست و دقیق از نیاز‌های مشتریان.
۲- بازارشناسی: تلاش در جهت گردآوری اطلاعات تمام اجزای تشکیل‌دهنده نظام بازار، مانند خریداران و فروشندگان بالقوه و بالفعل، رقبا، محصولات و خدمات موجود در بازار و مورد نیاز مشتریان تا شناخت و دید کامل ایجاد شود که چه چیزی با چه ویژگی‌هایی تولید کنیم که رضایت مشتری فراهم شود.
۳- بازاریابی: جست‌وجو برای یافتن مناسب‌ترین بازار و بخش‌هایی که شرکت‌های تولیدی، تجاری و خدماتی می‌توانند در آنجا به طور مفیدتر و مؤثرتر حضور پیدا کنند و پاسخگوی نیاز‌ها و خواسته‌های مردم باشند.
۴- بازارسازی: نفوذ در بازار به قصد معرفی و شناساندن شرکت و محصولات و خدمات آن به مردم. در حقیقت بازارسازی، ارائه محصول مناسب به مشتری با قیمتی مطلوب، در محل و زمان مورد نظر و دلخواه مشتری و با استفاده از ابزار‌ها و روش‌های تبلیغاتی، تشویقی و آگاه‌کننده است که در نهایت موجب افزایش سهم بازار شرکت‌ها می‌شود.
۵- بازارگردی: مؤلفه‌ای است که مدیران شرکت‌ها و مسئولان اقتصادی کشور را وادار می‌کند که همواره از تغییر و تحول بازار آگاه باشند. این اتفاق با حضور در صحنه رقابت، شرکت کردن در نمایشگاه‌ها و بازدید از بازار‌های گوناگون شکل می‌گیرد و در نهایت موجب تقویت و تغییر دید مدیران می‌شود.
۶- بازارسنجی: تحلیل موقعیت بازار با توجه به آنچه بودیم و داشتیم، آنچه هستیم و داریم و ترسیم آینده برای آنچه باید داشته باشیم.
۷- بازارداری: حفظ مشتریان کنونی و تشویق و ترغیب آن‌ها به تداوم خرید از طریق ارتباط دائم با مردم، ارائه خدمات مناسب و آگاهی از حرکت رقبا در داخل و خارج از کشور.
۸- بازارگرمی: تبلیغات و تشویقات به موقع برای آگاه کردن، متقاعد ساختن و ترغیب مشتریان با استفاده از خلاقیت، نوآوری و ابتکارات که می‌توان یکی از ابزار‌های بازارداری نیز نامید.
۹- بازارگردانی: استفاده از تجربه، دانش، هنر و مهارت‌های گوناگون برای اداره بازار و دوراندیشی در آن است. بازارگردانی یا مدیریت بازار شامل تنظیم و تعیین استراتژی‌ها و برنامه ها، سازماندهی و اجرای تمام امور مربوط به شناساندن و معرفی محصولات شرکت به بازارها، نظارت بر فعالیت‌ها برای دستیابی به اهداف سازمان و ایجاد رضایت برای مشتریان و جامعه است. پس می‌توانیم بگوییم بازارگردانی انجام فعالیت‌های نظام‌مند و مستمر هشت مؤلفه بالاست که طبیعتاً هوشمندانه عمل کردن در آن موجب پیشبرد و تحقق اهداف اقتصادی کشور می‌شود؛ لذا از جمله نکات مهمی که تمامی مسئولان اقتصادی کشور و شرکت‌های تولیدی و تجاری باید به ابعاد آن کاملاً اشراف داشته باشند تا بتوانند برنامه‌ریزی منسجم و هدفمندی داشته باشند، بازارگردانی است.