روزنامه شرق
1399/05/02
رازهاي معجزه اقتصاديكرهجنوبي
رازهاي معجزه اقتصاديكرهجنوبي كامران امامی- مدرس ارتباطات در تاریخ، BC و AC (قبل از میلاد و بعد از میلاد) عموما به تقویم میلادی دلالت دارد. از این به بعد به احتمال زیاد میتوانیم قبل از كرونا و بعد از كرونا را هم داشته باشیم. این نشاندهنده تحولات عظیمی است كه این پدیده در همه ابعاد زندگی بشر در درازمدت ایجاد خواهد كرد. الزاما همه این تحولات منفی نیستند و میتوان این تهدید را به فرصت تبدیل کرد.اكنون ایران درگیر سه چالش عظیم اقتصادی كرونا، تحریمها و كاهش قیمت نفت است و بدون شك آنچه ما را تا اینجا آورده، اصلا برای بردنمان به مقصد مطلوب كافی نخواهد بود. در این راستا، مطالعه تجارب جهانی میتواند الهامدهنده و راهگشا باشد. یكی از این تجارب معجزه اقتصادی كرهجنوبی و رشد 200برابری درآمد سرانه ملی این كشور در 60 سال، با وجود فقر منابع طبیعی است (از 158 دلار در سال 1960 به 31هزارو 363 دلار در سال 2018). كشور كوچك كرهجنوبی در منتهاالیه شرق قاره آسیا واقع شده است. این كشور، تاریخی طولانی و پرفرازونشیب دارد. قرارگرفتن كره بین دو كشور قدرتمند چین و ژاپن، تأثیر زیادی بر آن داشته است. در سال 1910 ژاپن رسما كشور كره را به خود الحاق کرد و این اشغال تا پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 ادامه یافت. بعد از پایان اشغال، جنگ دو كره آغاز شد و در آغاز دهه 1960 كرهجنوبی از فقیرترین كشورهای جهان محسوب میشد. مردم پرتلاش و متحد كرهجنوبی از سال 1960 حركت پرشتاب خود را برای توسعه آغاز كردند و در 40 سال كره از كشوری جنگزده و عقبمانده، به كشوری آباد و پیشرفته تبدیل شد. در سالهای اخیر، كرهجنوبی جایگاه ویژهای از نظر صنعتی، علمی، سیاسی، فرهنگی و هنری در جهان پیدا كرده است. این كشور تقریبا تمام مواد خام خود را وارد میكند، اما با تولیدات صنعتی و فعالیتهای مختلف، رتبه دوازدهم تولید ناخالص ملی را از آن خود كرده است و مردم آن از متوسط درآمد بالا و رفاه مناسبی برخوردارند.در سال 1953 درآمد ناخالص سرانه كرهجنوبی 67 دلار در سال بود و این كشور از فقیرترین كشورهای دنیا محسوب میشد. ژنرال مكآرتور آمریكایی در همان سالها در رابطه با آینده این كشور گفته است: «این كشور هیچ آیندهای ندارد؛ حتی اگر صد سال هم بگذرد، این كشور سامان نخواهد گرفت».رئیس هیئت سازمان ملل نیز در همین زمینه اظهار کرده بود: «چگونه یك گل رُز میتواند در یك زبالهدانی رشد كند».هر دو نفر 180 درجه اشتباه میكردند! اكنون و بعد از 60 سال، اقتصاد كرهجنوبی دوازدهمین اقتصاد دنیاست و تولید ناخالص سرانه این كشور، نسبت به سال 1953، بیش از 500 برابر افزایش یافته و به 35 هزار دلار در سال، یعنی معادل دو برابر تولید ناخالص سرانه ایران با این همه منابع طبیعی رسیده است. این جهش اقتصادی را معجزه بر رودخانه هان نامیدهاند. ولی رازهای این موفقیت چشمگیر چه بوده است؟1- تأكید بر آموزش:درست پس از اتمام جنگ، آموزش مهمترین اولویت این كشور بود و دولتی كه منابع مالی بسیار كمی داشت، آموزش ابتدایی و راهنمایی را اجباری و رایگان کرد. دانشآموزان در فضای باز و روی چمن مینشستند و درس میخواندند و والدین گرسنگی میكشیدند، اما بچههای خود را به مدرسه میفرستادند. فداكاری عظیم نسل بعد از جنگ، شالوده اصلی موفقیت اقتصادی كره محسوب میشود. بر اساس اجماع كارشناسان توسعه، زیرساختهای آموزشی این كشور، زمینهساز ظرفیتسازی و فارغالتحصیلانی با تخصص و انگیزه بالا محسوب میشود. حتی امروز هم بسیار دیده شده كه پدر و مادر كرهای برای آموزش بهتر كودكان دبستانی خود، در دو شهر در فاصله چندصدكیلومتری زندگی میكنند. از دیدگاه تاریخی نیز پادشاهان كرهای مقامات دولتی را بر اساس نتایج یك امتحان ملی و سراسری انتخاب میكردند؛ این امتحان آنقدر اهمیت داشت كه پادشاهان كرهای هنگام تولد ولیعهد خود، یك امتحان خارج از برنامه برگزار میكردند.
2- مشاركت مردم: كودكان دهههای 1950، 1960 و 1970 به نیروی مهاجر كارآزموده و درآمدزایی تبدیل شدند و هنگامی كه بانك جهانی و آمریكا از حمایت مالی صنایع فولاد كره سر باز زدند، مهاجران كرهای درآمد خود را تضمین وام كره از آلمان قرار دادند. نكته درخور توجه آن است كه در جریان بحران اقتصادی 1997 آسیا، مردم این كشور، در صفهای طولانی طلا، زیورآلات و داراییهای شخصی خود را برای كمك به اقتصاد كشور تحویل میدادند (جنبش طلا). در جریان جنبش طلا، 5/3 میلیون نفر 227 تُن طلای خود را در اختیار دولت قرار دادند (معادل13/2 میلیارد دلار). جنبش طلای كره را میتوان با ثبتنام 70 میلیون ایرانی برای یارانه مقایسه كرد. در جنبش جوامع روستایی نیز مشاركت مردم بسیار موفقیتآمیز ارزیابی شده و بسیاری از صاحبنظران این جنبش را مدل مناسبی برای كشورهای دیگر میدانند. در رابطه با جنبش جوامع روستایی، دولت فقط جوامع موفق را حمایت میكرد (سیمان و آرماتور مجانی).
در جنبش جوامع روستایی نیز مشاركت مردم بسیار موفقیتآمیز ارزیابی شده و بسیاری از صاحبنظران این جنبش را مدل مناسبی برای كشورهای دیگر میدانند. در رابطه با جنبش جوامع روستایی، دولت فقط جوامع موفق را حمایت میكرد (سیمان و آرماتور مجانی).
3- چشمانداز صحیح و اولویتدادن به برنامهریزیهای كلان: با توجه به اولویت توسعه اقتصادی، به سازمان برنامهریزی كشور قدرت فوقالعادهای داده شد. اولین برنامه پنجساله این كشور از سال 1962 آغاز شد. مشكل اصلی تأمین منابع مالی بود و زمانی كه آمریكا از اهدای وام سر باز زد، دولت با استفاده از حمایت و ضمانت درآمد نیروی كار كرهای (معدنچیان و پرستاران) در آلمان، از این كشور وام گرفت. این وامها باارزش بودند؛ اما كافی نبودند. در این شرایط، رشد صنایع نساجی بسیار كارساز شد. در این زمان (اواخر دهه 1960) رشد صادرات به 37 درصد رسید. در مرحله بعدی با وجود مخالفتهای آمریكا و بانك جهانی، توسعه صنایع زیربنایی (فولاد و...) در دستور كار قرار گرفت. كشورهای پیشرفتهتر از كره در آن زمان در توسعه صنایع زیربنایی موفق ارزیابی نشده بودند؛ اما عزم و جدیت كرهای متفاوت بود و نتیجه هم متفاوت! با وجودی كه این كشور چند دهه از كشورهای دیگر در زمینه تولید فولاد عقب بود، در مدت چند سال به چهارمین تولیدكننده فولاد در دنیا تبدیل شد و این موفقیت، پایهای برای توسعه دیگر صنایع ازجمله صنایع كشتیسازی، خودروسازی، صنایع الكترونیكی و... شد. برای مثال از 1972 تا 2007 تناژ كشتیهای ساختهشده در كره، 360 برابر شد و درحالحاضر بیش از 40 درصد از كشتیهای جهان در كرهجنوبی ساخته میشوند. این تجربه نشان میدهد ریسكپذیری واقعگرایانه لازمه موفقیتهای بزرگ است.4- تبدیل تهدید به فرصت: بهجز تنش دائمی با كرهشمالی، در چند دهه گذشته بارها كرهجنوبی با چالشهای بزرگی مواجه شده كه آنها را به فرصت تبدیل كرده است.
• جنگ اعراب و اسرائیل: بهدنبال جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1973، با افزایش شدید قیمت نفت كه به افزایش قیمت مواد خام منجر شد، صنایع كره با بحران شدید و توقف تولید مواجه شدند. در عین حال شركتهای كرهای از افزایش قیمت نفت و افزایش چشمگیر پروژههای ساختمانی در خاورمیانه استفاده كردند و سالانه پروژههایی به ارزش 10 میلیارد دلار را در این منطقه اجرا کردند. • بحران نفت در سال 1978: در جریان این بحران، با كاهش ارزش دلار، كاهش نرخ بهره و قیمت نفت، ساختار اقتصادی كره با تحولاتی جدی مواجه شد.• بحران اقتصادی آسیا در سال 1997: در جریان این بحران شش شركت از 10 شركت بزرگ كره در خطر ورشكستگی قرار داشتند. در عین حال، این بحران یك فرصت نیز ایجاد کرد؛ تغییر ساختار شركتها و بهبود سیستمهای مدیریتی برای افزایش رقابتپذیری، حاصل این بحران بود. در نتیجه ذخیره ارزی این كشور در فاصله چهار سال، 25 برابر شد (رتبه پنجم در دنیا) و كره توانست وامهای بینالمللی خود را سه سال زودتر بازپرداخت كند. 5-عزم و جدیت: ادموند فیلیپس، برنده جایزه نوبل در اقتصاد سال 2006 اعتقاد دارد «رشد اقتصادی وابسته به شخصیت یك ملت است». تمامی مواردی كه ارائه شد، نشان میدهد كه شخصیت مردم كره نقشی اساسی در جهش اقتصادی این كشور داشته است: • در جریان جنگ خلیجفارس، بیشتر شركتها این منطقه را ترك كردند و شركتهای كرهای ریسك بیشتر را قبول كرده و پروژههای خود را ادامه دادند. • در جریان بحران آنفلوانزای خوكی در مكزیك در سال 2009، در حالی كه بیشتر شركتها فعالیتهای خود در این كشور را بهشدت كاهش داده بودند، كاركنان شركتهای كرهای مستقر در مكزیك، با ماسك سر كار حاضر شده و ادامه فعالیتها را ممكن کردند. شركتهای كرهای این جدیت در كار و اقتصاد را در جریان جنگهای خلیجفارس نیز از خود نشان داده بودند. در ایران نیز در جریان جنگ تحمیلی هشتساله، شركتهای كرهای از معدود شركتهای خارجی بودند كه حضور جدی در ایران داشتند.در بحران كرونا نیز عملكرد كرهجنوبی بسیار اثربخشتر و كاراتر از بسیاری از كشورهای دیگر ازجمله آمریكا ارزیابی شده است. در نهایت این سؤال میتواند مطرح شود كه اگر كرهجنوبی با حداقل منابع طبیعی توانست معجزه اقتصادی رودخانه هان را رقم بزند، چرا ایران با این همه پتانسیل نتواند خود را از اعتیاد به نفت رها كند؟ آیا مهمترین چالش كشور، ناكارآمدی اقتصادی نیست؟
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
انتقاد به نظارت دائمی شورای نگهبان
علت مرگ نامعلوم
«تیغی بر ابریشم»
اسحاق جهانگیری از کیروش تا شیخ سلمان
آغاز فعالیت نسل پنجم اینترنت از روزهای آینده
صندلی ریاست دیوان محاسبات به بذرپاش رسید
شکایت حجاریان از نماینده عضو جبهه پایداری
زاکانی به نیاوران رفت
قدرتمندسازی اقتصادی یا بازدارندگی سیاسی
موانع الکاظمی برای ایجاد توازن بین ایران و رقبا
رستم نيز جوانى مىكند
رازهاي معجزه اقتصاديكرهجنوبي
مارپیچ راهحل اقتصادی برای ایران امروز