روزنامه اعتماد
1399/05/04
مديريت بحران زمينلرزه
طي هفته گذشته و اخبار منتشره از جلسه مديريت بحران شهر تهران و اظهارات رييس سازمان مديريت بحران، باوري در افكار عمومي تقويت شد كه اساسا موضوعي به نام مديريت بحران بلاموضوع است يا حداقل در ايران كارايي ندارد. اظهارات مسوول مربوطه از اين دست بود كه: «همواره اعلام كردم دعا كنيد در تهران زلزله نيايد... رفتار مردم در برابر زلزله ملارد عليرغم همه اقدامات و آموزشها، خيلي مناسب نبود و تهرانيها غافلگير شدند همچنان تردد در آن مقطع در شهر تهران بسيار سخت و دشوار بود لذا همواره بايد آمادگي لازم را در اين مواقع داشته باشيم... چنانچه زلزله بالاي ۷ ريشتري در تهران بيايد شرايط سخت و دشواري را در پي خواهيم داشت، بنابر اعلام سازمان مسوولان بهشت زهرا (س) تعداد قبور حدود ۲۵ هزار پيشبيني شده است اما كافي نيست.»نگارنده در گزارش حاضر تلاش ميكند نشان دهد كه جامعه تخصصي مديريت بحران در ايران وجود دارد و طي دهههاي اخير فعاليتهاي مهمي نيز انجام داده است.
ريسك زلزله به دليل وجود بافت فرسوده و جمعيت زياد و همچنين نزديكي به پهنه گسلهاي فعال در شهر تهران در اين نواحي به نسبت بالاتر است: مناطق 12 و 16 شهرداري و منطقه راهآهن، محور خيابان انقلاب و آزادي، ارگ قديم تهران حد فاصل خيابان شوش، هفده شهريور، انقلاب و كارگر جنوبي و بازار تهران، خيابان مولوي، ميدان بهارستان، ميدان امام خميني، محله اميريه و خيابان جمهوري اسلامي.
شبكه لرزهنگاري محلي داخل شهر تهران از خرداد 1383 از سوي سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران راهاندازي شده و با 12 ايستگاه در حال ثبت زلزلههاي محلي با كيفيت بالاست. زلزلههاي ثبت شده در اين شبكه بيشتر لرزهخيزي طبيعي در شرق تهران و محدوده شرقي گسل شمال تهران و قطعه شرقي گسل مشا و منطقه كوه بيبي شهربانو در راستاي گسل ايوانكي را شاخص نشان ميدهد. يكي از دانشجويان سابق دكترا نگارنده، خانم دكتر فراهاني، تز خود را روي لرزهخيزي ثبت شده در همين شبكه محلي تهران طي سالهاي 1388 تا 1391 انجام داد و نتايج جالبي از اين مطالعه حاصل شد. در بازه مورد مطالعه 1389-1383 لرزهاي كمي در مجاورت گسلهاي طالقان، كهريزك و قطعه مركزي گسل شمال تهران ثبت شد. در عوض لرزهخيزي مهمي در امتداد گسلهاي مشا، گرمسار، كندوان و گرمسار مشاهده شد. لرزهخيزي قابلتوجهي نيز در امتداد قطعه شرقي گسل مشا بهويژه در مجاورت شهرهاي دماوند و پرديس و منطقه شرق لواسانات ثبت شد. از سوي ديگر قطعه مركزي گسل مشا (از لواسانات تا ميگون و شهرستانك) در يك سكوت لرزهاي است. اين درحالي است كه شواهد مختلفي مبني بر فعال بودن قطعه مركزي گسل مشا و توان لرزهزايي مبني بر امكان ايجاد يك زلزله با بزرگاي 7 تا 7.5 در آن وجود دارد.
نگارنده در سال 1374 مطالعهاي در پژوهشگاه زلزله روي قطعه شرقي گسل مشا انجام داد كه نشان داد اين گسل باعث لغزش سالانه ۴ ميليمتر به صورت عمودي و 2 ميليمتر به صورت افقي -امتداد لغز- ميشود. دكتر شهريار سليماني به عنوان پاياننامه دكتراي خود روي اين گسل نشان داد كه قطعه شرقي گسل مشا در ۱۰ هزار سال گذشته ۹ زلزله ويرانگر و مخرب داشته است. حتي زمينلغزش بزرگ بخش مباركآباد در سال ۱۸۳۰ ميلادي يا حركت زمين در شمال شرق دماوند كه باعث ايجاد درياچه تار در سال ۱۶۶۵ ميلادي و در دوره صفوي شده است از جمله فعاليتهاي اين بخش از گسل مشا در زلزلهها بوده است.
هم بخش شرقي و هم بخش مركزي گسل مشا ميتواند باعث بروز زلزلههايي با بزرگي بيشتر از
۷ ريشتر شود. حتي اگر معرضيت شهر تهران را از گسل مشا ناديده بگيريم، فقط در باند به پهناي
۱۰ كيلومتر از طرفين گسل شما دارد، بيش از ۵۰۰ هزار نفر زندگي ميكنند. با ملاحظه افزايش جمعيت شهرها، عمدتا به دليل مهاجرت به شهرهاي بزرگ، ريسك مخاطرات طبيعي به صورت مساله روز به روز مهمتري در شهرهاي لرزهخيز ما در ميآيد. بخشي از آسيبپذيري مناطق پرجمعيت در برابر مخاطرات طبيعي به دليل شكست برنامهها و سياستهاي توسعه شهري است كه ميزان خطر و ريسك زلزله را در تصميمهاي توسعهاي و كاربري اراضي ناديده گرفتند. هماكنون در ايران بهويژه در تهران، طي 5 سال گذشته روي «شهرهاي تابآورتر» متمركز شدهايم تا در شرح وظايف محلي و ناحيهاي در ايران چنين ديدگاهي هم از سوي دولت و هم سازمانهاي مردمنهاد گنجانده شود. براساس برنامههاي سالانه ارتباطات و آموزش ريسك، از چارچوب استاندارد بينالمللي بهره ميگيريم تا از موثر بودن برنامههاي اجرايي و ابزارهايي كه به كار گرفته ميشوند، اطمينان حاصل شود. در اين چارچوب، برقراري ارتباط با شهرداران، استانداران، اعضاي شوراهاي شهر و بقيه مسوولان محلي هدفگذاري و عملياتي شده تا هم دانش و آگاهي آنها را بالا ببريم و هم فعاليتها و برنامههاي اجرايي آنها در در قالب يك شبكه ملي علمي قرار دهيم.
در حال حاضر كارگاههاي ماهانه و سمينارهاي آموزشي و دورههاي آموزش كوتاهمدت در شهرهاي بزرگ ايران به همين منظور برگزار ميشود. البته اخيرا استفاده از وبينار و فناوري «اينستاگرام-لايو» روز به روز معمولتر شده، به ويژه بعد از همهگيري ويروس كرونا و محدوديتهاي فاصلهگذاري اجتماعي و فيزيكي و عدم برگزاري نشستها به صورت حضوري كه از اوايل اسفند 98 اعمال ميشود، برگزاري اين نشستها به صورت مجازي رونق گرفته است. در اين بسترهاي جديد تلاش ميكنيم با استفاده از فناوري ارتباطات با مخاطبان بيشتري كه در فاصلههاي فيزيكي بسيار دور نيز ساكنند مرتبط شويم تا فايدهها و لزوم توسعه شهر به صورت تابآور را آموزش دهيم و همچنين نشان دهيم كه چه نوع راهبردها و برنامههاي عملياتي بايد تهيه شود و چگونه اين نوع كارها بايد انجام شوند.
سایر اخبار این روزنامه
ميراث اصفهان در بحران
راه ترميم شكافهاي اجتماعي شفافيت حاكمان و مشاركت شهروندان است
پوكر سرخها
روياروييتهران- واشنگتن اين بار در آسمان
بازتوليدِ «عسگر»؛ ماشه دوباره كشيده شد
«ما» بهميان مردم بازگشت
سبك زندگي رانت و قير رايگان
بهم رساني بحران يا نكول اصولگرايان؟
از امارات تا بلوچستان
پيدا و پنهان يك تجاوز
بازرسي بصري ايمن
نماز جمعه در اياصوفيا
مديريت بحران زمينلرزه
چالشهاي سال تحصيلي