ما اصلاح‌طلبان با بحران انقراض نسل روبه‌رو هستیم

محمدعلی وکیلی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده مردم تهران در مجلس دهم می‌گوید: «اصلاح‌طلبان نتوانستند از ۸۴ تا ۹۲ تربیت نسل داشته باشند و موفق نبوده‌اند و به همین دلیل اصلاح‌طلبان اکنون با بحران انقراض نسل نیز روبه‌رو هستند.» این تنها هشدار و انتقادی نیست که او نسبت به هم جناحی‌های خود دارد، وکیلی با تقسیم اصلاح‌طلبی به دو مدل «جامعه محور» و «حکومت محور» توضیح می‌دهد: «هاضمه جامعه، اصلاح‌طلبی حداقلی است و مجلس ششم که رویکرد اصلاح‌طلبی حداکثری بر آن حاکم بود، سبب شد که هاضمه جامعه برنتابد و آن رویکرد را پس زد، به همین جهت اصلاح‌طلبان اکنون باید برای خود تعریف موقعیت کنند که آیا می‌خواهند در جمهوری اسلامی در ساحت سیاست فعالیت داشته‌باشند یا می‌خواهند بر جمهوری اسلامی فعالیت کنند. اکنون اختلاف «در» و «بر» سبب شده تا طیفی از دوستان بر اساس همین اختلاف نظر که معتقد به اصلاح‌طلبی بر جمهوری اسلامی هستند و ثانیاً بر اصلاح‌طلبی حداکثری اصرار دارند به سمت اصلاح‌طلبی جامعه محور حرکت کنند، در حالی که ما بر اصلاح‌طلبی حاکمیت محور تأکید داریم.» او معتقد است: «اصلاح‌طلبی جامعه محور با اپوزیسیون خویشاوندی نزدیکی دارد و به سرعت در آغوش و دامان اپوزیسیون می‌لغزد و به جای زبان متن، زبان حاشیه را بر می‌گزیند، بنابراین به سمت لمپنیسم سوق داده خواهد شد؛ چراکه زبان حاشیه زبان لمپنیسم است و زبان سیاست ورزی نیست.»
وکیلی «بازه ۸۴ تا ۹۲» را بازه‌ای می‌داند که اصلاح‌طلبان رویکرد «جامعه محوری» را انتخاب کردند و به «کما» رفتند و حتی «تربیت نسل» را که به گفته وکیلی «انتظاری حداقلی» از آنان بود، انجام ندادند.
وکیلی «بحران حکمرانی» را هم دیگر بحران موجود در جریان اصلاحات می‌داند و می‌گوید: «اصلاح‌طلبان هیچ مدل روشنی برای حکمرانی ندارند. در مجلس دهم برخی از رهبران اصلاح‌طلب خواهان حرکات پارتیزانی به جای شیوه‌های حکمرانی مؤثر در قاموس جمهوری اسلامی بودند.»
وکیلی تصریح می‌کند: «دولت کنونی هم دولت برآمده از رأی اصلاح‌طلبی است، اما اکنون هیچ توجیه روشنی برای ناکارآمدی ندارد.» او محمد خاتمی را گرچه «رهبر نمادین» اصلاح‌طلبان، اما فردی «بازنشسته» می‌داند و معتقد است به همین دلیل اصلاح‌طلبان دچار «بحران بنیادین» هستند، اگر به سوی «نواصلاح‌طلبی» حرکت نکنند، «مضحک» خواهد بود که «بخواهیم درباره ورود اصلاح‌طلبان به ۱۴۰۰ صحبتی داشته باشیم.»
اخیراً تقی آزادارمکی، از جامعه‌شناسان نزدیک به جریان اصلاحات نیز، در بخشی از مصاحبه با روزنامه آرمان ملی گفته بود: «چالش کنونی جریان اصلاحات ناشی از حضور اصلاح‌طلبان پیر است. اصلاح‌طلبان پیر کارایی خود را از دست داده‌اند و به همین دلیل جریان اصلاحات با چالش مواجه شده است. این وضعیت در جریان اصولگرایی نیز وجود داشت، اما در شرایط کنونی اصولگرایان از این چالش عبور کرده‌اند. اصلاح‌طلبان پیر همچنان خود را برگفتمان اصلاح‌طلبی مسلط می‌دانند و اجازه تغییر نمی‌دهند. آقایان کرباسچی، نوری یا نبوی که مردان بزرگ این کشور هم هستند، نمی‌توانند به عنوان لیدر جریان اصلاحات معرفی شوند. این افراد باید خود را کنار بکشند و به شیوخ اصلاح‌طلب تبدیل شوند تا آموزه‌های خود را به دیگران منتقل کنند و دیگران در صحنه سیاسی و اجتماعی کنشگری کنند.»