دفاع از معیشت و سلامت جامعه

غلامرضا شریعتی
استاندار خوزستان
اولریش بک، متفکر آلمانی در توصیف مدرنیته متأخر، آن را جامعه ریسک (مخاطره‌آمیز) نامید. او می‌خواست بگوید که در جامعه مدرن متأخر با فراوانی ریسک‌ها مواجهیم؛ جامعه‌ای که مخاطرات و تهدیدات در آن نه چندان ناشی از طبیعت، بلکه ساخته دست انسان‌هاست. از این رو تغییر در منشأ ایجاد مخاطرات، می‌بایست به معنای تغییر در سیاست در مواجهه با آنها هم تلقی شود. اگر دفع مخاطرات و تهدیدات را از اهداف مهم «سیاست» بدانیم، نمی‌توانیم ضرورت تغییر در نحوه سیاستگذاری در مواجهه با خطرات و تهدیدات در جامعه ریسکی را انکار کنیم؛ آنچه امروزه جامعه جهانی را تهدید می‌کند و متفکران از سال‌ها قبل درباره آن هشدار داده‌اند، سلاح‌های کشتار جمعی، گرمایش زمین و تخریب محیط زیست و...، سیاست متفاوتی را ایجاب می‌کند. از سویی باید توجه داشت برخلاف مخاطرات غالباً طبیعیِ مدرنیته نخست که محدود به موقعیت جغرافیایی خاص و محدودی بودند، خصلت بیش از پیش سرمایه‌داری متأخر نقش اساسی در گسترش و جهانی شدن مخاطرات داشته است.
خصلت معطوف به سود و انباشت سرمایه، نه تنها به کالایی شدن همه ساحت‌های زیست اجتماعی انسان امروزی تبدیل شده است، بلکه نئولیبرالیسم حتی تاب‌آوری جهان را در برابر مخاطرات و تهدیدات بسیار کاهش داده است و وضعیت جهان امروز در مواجهه با پدیده «کرونا» شاهدی بر این ادعاست.


از دهه 1980 که ریگان و تاچر در دو سوی اقیانوس اطلس، سیاست‌های نئولیبرال را پیشه کردند و به‌نام اصلاحات اقتصادی، به محدودسازی نقش دولت و اتحادیه‌های کارگری، مقررات‌زدایی از مبادلات و تعاملات اقتصادی، آزادسازی گردش سرمایه و کاهش هزینه‌های عمومی پرداختند، نه تنها نابرابری‌ها در جوامع انسانی فزونی یافت بلکه به دلیل سیطره نگاه بازاری و معطوف به سود ، همدلی در زیست جهان امروزین تضعیف شده است؛ گویی آنچنان که تاچر می‌گفت: «جامعه‌ای وجود ندارد.»  و این فرد فردِ انسان‌ها هستند که وجود دارند.
«کرونا» شاهدی است بر پیامدهای نامطلوب و منفی تفکر لیبرالیستی و نئولیبرالیستی حاکم بر اقتصاد جهانی؛ این اعترافی است که سرشناس‌ترین مجله راستگرا یعنی فایننشال تایمز تلویحاَ برآن صحه گذاشت.
پدیده «کرونا» نشان داد که چگونه چنین تفکراتی، جامعه انسانی را بیش از پیش اتمیزه و دچار واگرایی کرده و پیامدهای «جامعه ریسک» را سنگین‌تر نموده است.
اینک به نظر می‌رسد آنچنان که اولریش بک می‌گفت، تغییر در شکل سیاست و سیاستگذاری ضرورتی است برآمده از تغییر در منشأ و شکل مخاطرات و تهدیدات. نمی‌توان اقتصاد بازار را به حال خود رها کرد و جامعه را نادیده انگاشت. به نظر می‌رسد «کرونا» یک درس بزرگ به جامعه جهانی داده است و آن اینکه باید از جامعه دفاع کرد و اقتصاد نباید سیاست را به گوشه رینگ ببرد و البته «سیاست» هم باید از جامعه دفاع کند.
در پرتو چنین نگاهی است که می‌توان همدلی و همزبانی را به جامعه انسانی برگرداند و نیاز فوری و ضروری جامعه جهانی که همدلی و حس مشترک تعلق به یکدیگر و همکاری در مقابله با ویروس کروناست را عمق بخشید.
بدیهی است توجه به شاخص‌های زندگی مطلوب در زمینه‌های آموزش، بهداشت و درمان از سوی دولت‌ها ضروری است و باید با تقویت زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری در این حوزه‌ها، پیامدهای مخاطرات ملی، منطقه‌ای و جهانی، همچون بیماری‌های اپیدمیک و پاندمیک را به حداقل رساند.
در کشور ما نیز پس از انقلاب اسلامی شاهد تحولات فراوان و غیرقابل مقایسه با رژیم پهلوی در شهرها و روستاها و مناطق دورافتاده در این حوزه‌ها بوده‌ایم، اما تردیدی نیست که به اقتضای شرایط روز باید همچنان در این زمینه بکوشیم و خدمات بهداشتی و درمانی را برای مردم تسهیل و تسریع نماییم و سهم دولت و بیمه‌ها را در تأمین هزینه‌های درمانی مردم روز به روز افزایش بدهیم.
از طرف دیگر هم در مواجهه و مدیریت پدیده کرونا و هم دوران پساکرونا (که به طور طبیعی تأثیراتی در افزایش آسیب‌های اجتماعی خواهد داشت) باید اقشار آسیب‌پذیر جامعه را مورد حمایت قرار داد تا خدای نکرده نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی، سلامت و زندگی آنان را به مخاطره نیندازد.
در جامعه ما که اهداف و سیاست‌های کلان آن همان گونه که امام راحل تأکید می‌فرمود، متأثر از رویکردی دینی و اخلاق‌مدارانه است، سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها باید مرز مشخص و روشنی با دیدگاه‌های نئولیبرالیستی که اساس آن بر محور سود و منفعت فردگرایانه و غفلت از اقشار ضعیف و ناتوان است، داشته باشد.
جامعه را نباید به حال خود رها کرد و همان طور که مقام معظم رهبری فرموده‌اند نگاه سیاستگذاران و کارگزاران به تک تک افراد جامعه باید به مثابه نگاه به خانواده خودشان باشد.
با چنین رویکردی می‌توان اعتماد و سرمایه اجتماعی میان جامعه و نظام را بیش از پیش تقویت نمود و در چنین شرایطی قطعاً همکاری و مشارکت مردم در مدیریت بحران‌هایی چون کرونا فزونی خواهد یافت.
در جهان پرمخاطره امروز نه می‌توان اقتصاد را تعطیل کرد و معیشت را نادیده گرفت و نه می‌توان از سلامت مردم غفلت نمود. ما باید به نوعی از سازگاری با مخاطرات پیش رو برسیم، البته سازگاری نه به معنای پذیرش و تمکین در برابر شرایط، بلکه به معنای تغییر و رخنه در آن با حفظ توأمان معیشت و سلامت.
با فشارهای ظالمانه‌ای که دشمنان ایران اسلامی در پیش گرفته‌اند و شرایط و دشواری‌هایی که کرونا بر ما تحمیل کرده است، دفاع و صیانت از جامعه و غفلت نکردن از لایه‌های زیرین آن، با افزایش سرمایه اجتماعی مترادف شمرده می‌شود و این نیاز ضروری و مهم ما در دوران پساکرونا نیز خواهد بود، چراکه با اهمیت‌ترین حلقه از زنجیره مدیریت و غلبه بر کرونا و شرایط پساکرونا، مشارکت و همراهی مردم و همدلی اقشار مختلف و مسئولان و متولیان امور در رده‌های مختلف است.