روزنامه وطن امروز
1399/05/07
مدیریت تعارض منافع در دیوان محاسبات
دکتر سیدعباس پرهیزکاری*: محور اولی که درباره دیوان محاسبات مهم است، مدیریت تعارض منافع ناظران و کارشناسان دیوان محاسبات است. به دلیل تعامل مستمر میان کارشناسان و ناظران دیوان محاسبات با دستگاههای مختلف طی سالهای طولانی، نوعی رابطه دوستی میان این افراد و کارکنان دستگاههای تحت نظارت دیوان محاسبات ایجاد میشود. این موضوع تیغ نظارت دیوان محاسبات را کند میکند. این موضوع بویژه درباره بازرسان کل دیوان محاسبات اهمیت مییابد، البته برای حل این مسأله میتوان راهکارهایی ارائه داد، نظیر اینکه تعاملات شغلی بعدی کارکنان دیوان محاسبات با دستگاههای تحت نظر محدود شود یا اینکه جریان درآمدی کارکنان دیوان محاسبات شفاف شود یا راهکارهای دیگری که مسأله تعارض منافع کارکنان دیوان را برطرف کند.مسأله دیگر هم اعمال نفوذ نمایندگان مجلس روی رئیس دیوان محاسبات است. این مسأله در سالهای قبل تا حدودی وجود داشت. به طور مثال سفارشهای برخی نمایندگان به رئیس دیوان محاسبات برای مدارا با برخی متخلفان از قانون بودجه و... از جمله مصادیق این مسأله است. برای حل این مسأله میتوان پیشنهاد داد هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان، اعمال نفوذ نمایندگان در رابطه با رئیس دیوان محاسبات را به عنوان یک امتیاز منفی در نظر بگیرد.
بحث دیگری که باید در دیوان محاسبات پیگیری شود، تبدیل نظارت پسینی فعلی به نظارت برخط و حتی نظارت پیشینی است. اجرای این پیشنهاد باعث پیشگیری از وقوع بسیاری از تخلفات میشود.
موضوع دیگری که باید در دیوان محاسبات پیگیری شود، مدیریت هزینه اجرای قوانین است به طوری که دیوان محاسبات بررسی کند آیا هزینههای تعریفشده در بودجه، اهداف مدنظر قانون را اجرا میکند یا خیر؟ یا اینکه آیا میتوان با هزینه کمتری اهداف مدنظر قانون را اجرایی کرد یا خیر؟ اجرای این پیشنهاد البته نیاز به اصلاح قوانین مربوط به دیوان محاسبات دارد. محور دیگر برای ارتقای عملکرد دیوان محاسبات، فراتر رفتن حوزه نظارت دیوان محاسبات از دایره بودجه به حوزه برنامههای مالی دستگاههاست. به طور مثال یک دستگاه خاص برای 5 برنامه خاص، بودجه مشخصی را دریافت میکند. در حال حاضر برنامهها در پیوست 4 بودجه آمده است و به نوعی این برنامهها جنبه صوری دارد. از یک سو برنامهها صوری است و از سوی دیگر دیوان محاسبات به این حوزه نمیپردازد. به همین خاطر نمیتوان گزارش تفریغ بودجه را گزارشی جامع از عملکرد دستگاههای کشور برشمرد. بر همین اساس دیوان محاسبات باید بر مبنای برنامههای دستگاهها، هزینهکرد بودجه آنها را حسابرسی کند. به طور مثال اخیرا بحثی درباره نحوه هزینهکرد بودجه درمان ناباروری ایجاد شد. طبق قانون بودجه، مبلغ مشخصی در حدود 200 میلیارد تومان برای درمان ناباروری اختصاص مییافت ولی دیوان محاسبات هیچ کنترل و نظارتی بر برنامه مورد نظر برای درمان ناباروری نداشت. از همین رو بسیاری از این بودجهها صرف اقدامات دیگری نظیر ساخت ساختمانهای درمانی و... میشد. دیوان محاسبات باید بر برنامههای ناظر بر درمان ناباروری نظارت داشته باشد تا بداند هزینهکرد بودجههای اختصاصیافته، در راستای اهداف مدنظر برای درمان ناباروری هست یا خیر؟
* کارشناس اقتصاد