صبر وثبات لازمه عبور از بحران ها

محمد هاشمی
فعال سیاسی
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی دیروز خود جمله‌ای مهم درباره چشم‌انداز آینده کشور داشتند. ایشان گفتند: «برای تأمین آینده به صبر و ثبات نیاز داریم.» البته پیش از بیان این جمله، ایشان توصیفی دقیق و واقع‌بینانه از شرایط کشور، سیاست‌های امریکا و غرب در قبال ایران و همینطور تأثیر واقعی این سیاست‌ها بر اوضاع مملکت داشتند. در این توصیف نه تحریم‌ها و فشارهای غرب یکسره بی نتیجه و بدون اثر عنوان شد و نه از آن سو این عوامل، بزرگ و کاملاً بازدارنده ارزیابی شدند. در توصیف رهبری ما اکنون هر چند در شرایط  فشار و تحریم خارجی قرار داریم اما این فشارها از یک سو هیچگاه به اهداف صد درصدی خود نمی‌رسند و از سوی دیگر خود عاملی انگیزشی برای حرکت‌های بعدی ما خواهند بود. با همین توصیف است که رهبری در یک ارزیابی منطقی عرصه فعلی را عرصه «جنگ اراده‌ها» خواندند.
با این مقدمه موضوع «صبر و ثبات» مطرح شده توسط ایشان را می‌توان یک پیشنهاد و البته گزینه مهم راهبردی دانست. راهبردی که البته دارای دو بخش و ناظر به دو گروه است. بخش اول این راهبرد موضوع «صبر» است که ناظر به جامعه مطرح شده است. جامعه‌ای که این صبر را نه صرفاً در تحمل وضع موجود بلکه باید در قامت داشتن «امید» نسبت به آینده متجلی کند. اما بخش دوم این راهبرد یعنی بخش «ثبات» به بخش‌های مختلف حاکمیت و مقامات و مسئولان کشور بر می‌گردد. در حقیقت آنها هستند که باید موتور محرک و عوامل پی ریزی این ثبات باشند.


نکته اساسی اما این است که هیچکدام از این دو راهبرد، بدون تحقق دیگری محقق نخواهند شد. از همین روست که رهبری به صورت هوشمندانه و دقیقی هر دوی اینها را در کنار یکدیگر و به صورت مکمل هم مطرح کرده‌اند و بین آنها فراق و فاصله‌ای نینداخته‌اند. پیشبرد و پیگیری راهبرد «صبر» در جامعه به معنای تحمل بار فشارها و داشتن امید همزمان به آینده بدون دیدن مجموعه‌ای از تلاش‌های مؤثر از سوی ارکان حاکمیت برای ثبات بخشی به اوضاع کشور ممکن نخواهد بود. در واقع جامعه زمانی می‌تواند امیدوارانه شرایط ناشی از فشارهای خارجی را تحمل کند که شاهد باشد تلاشی مدبرانه، دلسوزانه و مؤثر از سوی حاکمیت در راستای بهبود وضعیت و تحقق منافع عمومی در جریان است. در آن سوی میدان نیز هرگونه برنامه‌ریزی، تحرک و تلاشی از سوی دستگاه‌های مختلف حاکمیتی برای مدیریت شرایط فعلی و به ثبات رساندن کشور بدون همراهی صبورانه بدنه جامعه مؤثر نخواهد بود و به هدف نخواهد رسید، حتی اگر این برنامه‌ریزی‌ها از دقیق‌ترین و منطقی‌ترین پشتوانه‌های کارشناسی و مطالعاتی برخوردار باشند.
تمام آنچه گفته شد چیزی نیست جز ترجمه همان عامل همیشگی قدرت‌ساز در نظام جمهوری اسلامی یعنی عامل «وحدت». وحدتی که فراتر از بحث شعارهای معمول، دارای تعریف و نقشه‌ای کاربردی و عملیاتی است و می‌تواند با شرحی منطقی از مسیر بهبود شرایط در اوضاع فعلی همراه باشد. اولین اثر نبود عامل «وحدت» در کشور برای چنین شرایطی ایجاد شک و تردید در لایه‌های مختلف نسبت به آینده و همینطور ضرورت مقاومت در برابر فشارهای خارجی است. بر همین اساس نیز رهبری بلافاصله بعد از طرح مسأله مهم «صبر و ثبات»، درباره بروز تزلزل و ایجاد شک و تردید خصوصاً در بین مسئولان کشور هشدار داده‌اند. چرا که کوچکترین تردیدی در این زمینه، مسیر رسیدن به ثبات مورد نیاز کشور را با مخاطره مواجه می‌کند و بازتاب این وضعیت خواه ناخواه خود را در تشکیک برای «صبر» در برخی لایه‌های اجتماعی نشان خواهد داد. با این حساب پر بیراه نیست که بگوییم پایبندی فعالانه بر «صبر» توسط جامعه و پیگیری مسئولانه و مستمر «ثبات» توسط مقامات مهمترین راز توفیق در برابر فشارهای خارجی فعلی خواهد بود.  حرکت در مسیر حفظ و تقویت ثبات قاعدتاً به معنای از رونق انداختن بیان دیدگاه‌های مختلف و یا اصطلاحاً نقادی یا پایان دادن به رقابت‌های سیاسی قانونی نیست بلکه رعایت ملاحظات کلان‌تری از سوی مجموعه‌های مختلف حاکمیتی و جناح‌های کشور است ناظر بر این مسأله که آرامش و ثبات کشور دستخوش جنجال‌سازی‌ها نشود چه مسیر پیشرفت و عبور از بحران‌ها و مشکلات از ثبات می‌گذرد.