تحریم و تحریف

رودررویی و تقابل میان کشورها ابعاد گوناگونی دارد و به‌طور معمول و قطعی هیچ‌گاه تک‌بعدی نیست. مقابله اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و تبلیغی و به‌طور مشخص رسانه‌ای یکدیگر را تکمیل می‌کنند. آغاز تقابل‌ها از نوع نظامی و جنگ نیست، بلکه این شیوه به معنای پایان ماجرای تقابل میان کشورها است. آغاز آن مواجهه از رسانه و تغییر ذهن است، سپس سیاست و بعد اقتصاد و در پایان مواجهه نظامی است. مواجهه رسانه‌ای چیست؟ تسخیر ذهن‌ها از طریق قلب حقیقت و انتشار اخبار غیر‌واقعی یا برجسته کردن برخی از امور نه‌چندان مهم و نیز به حاشیه بردن یا ندیدن امور مهم است. این را می‌توان همان تحریف حقیقت و واقعیت نامید.
این اقدام و مبارزه‌ای از جنس نرم‌افزاری است. در این چارچوب تحریف مکمل تحریم می‌شود. همان طور که مقام معظم رهبری در سخنان عید قربان اظهار داشتند که: «به موازات تحریم دشمن، یک جریان تحریف هم وجود دارد: تحریف حقایق، واژگونه نشان دادن واقعیات؛ چه واقعیات کشور ما، چه واقعیات مرتبط با کشور ما. این تحریف هم یکی از کارهایی است که آنها انجام می‌دهند. هدف این تحریف دو چیز است: یکی ضربه به روحیه مردم، یکی هم آدرس غلط دادن برای رفع مشکل تحریم. پول زیادی هم دارند خرج می‌کنند برای اینکه این حقایق را تحریف کنند... اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد، زیرا که عرصه، عرصه جنگ اراده‌ها است. از اول انقلاب، خط ثابت دشمن همین بود... به مردم ایران تفهیم کنند که بیچاره شدید، دیگر کارتان تمام است، هیچ کاری از عهده‌ کسی برای شما برنمی‌آید. اگر نقطه قوتی در کشور باشد، مطلقاً انکار می‌کنند. نقطه زرد اگر وجود داشته باشد، این را 10 برابر می‌کنند ‌برای اینکه روحیه مردم و امید مردم، بخصوص امید جوان‌ها، تضعیف بشود.» در واقع اگر طرف مقابل در تحریف موفق شود، آنگاه به‌راحتی می‌تواند ثمرات تحریم را دریابد، ولی اگر بتوان آن را در این جبهه زمینگیر کرد، در این صورت تحریم را هم می‌توان به جای تهدید، تبدیل به فرصت کرد و بیشترین دستاوردها را از آن برای کشور و مردم حاصل نمود.
بنابراین شرط و یا در واقع پیش‌شرط مقابله با تحریم، مواجهه و شکست دادن تحریف است. این امر چگونه رخ خواهد داد؟ متأسفانه باید گفت که مهم‌ترین نقطه ضعف جامعه ما نه اقتصاد است و نه دیپلماسی خارجی و نه توان و قدرت نظامی، که اتفاقاً در همه این زمینه‌ها نقاط قوت خاص خود را داریم. اقتصاد ایران علی‌رغم شدیدترین تحریم‌ها توانسته است حداقل‌های مورد نیاز جامعه را تأمین کند و همچنان به بقای خود ادامه دهد. اگر یک نفر زیر وزنه 200 کیلوگرمی قدری خم می‌شود و حتی نتواند تحرک جدی داشته باشد، این به معنای ضعف او نیست، بلکه قدرت او را می‌رساند که قادر به تحمل این وزنه هست. تحریف یعنی اینکه خم شدن او را ببینیم، ولی پایداری و استقامتش را در تحمل این وزنه سنگین نبینیم. در دیپلماسی خارجی نیز همین که ایران توانست اتحاد جهانی علیه خود را به اتحاد علیه ایالات متحده تبدیل کند و از زیر بار قطعنامه‌های شورای امنیت خارج شود، نشان‌دهنده ظرفیت و توانایی مبارزه در این جبهه است. در حوزه نظامی پاسخ‌های داده شده به تجاوز هواپیمای پیشرفته امریکایی به مرزهای ایران و سپس موشک‌باران پایگاه امریکایی در عراق شاهد مناسب برای قدرت نظامی است. ولی در این میان وضعیت رسانه‌ای ایران، یعنی آنجا که باید بازتاب‌دهنده حقیقت باشد و با تحریف مبارزه کند، نه تنها بسیار ضعیف است، بلکه هر روز که می‌گذرد این ضعف نمایان‌تر می‌شود. به‌طوری که قدرت رسانه‌ای ایران در بازتاب واقعیت جامعه هیچ تناسبی با سایر وجوه قدرت ایران ندارد و لذا دشمنان ما نیز از همین روزنه وارد شده‌اند و هر روز بیش از پیش در حال پیشروی هستند و این خطر وجود دارد که سایر دستاوردها نیز تحت‌الشعاع این وضع قرار گیرند. برای جبران این نقیصه و غلبه بر تحریف چه باید کرد؟ هیچ راهی جز تقویت نظام رسانه‌ای از طریق استقلال و توسعه نفوذ آن وجود ندارد. رسانه وضعیت شکننده‌ای دارد. با اولین سوگیری‌ها و دروغ‌ها، اعتبارش زایل می‌شود و مردم به آن بی‌اعتماد می‌شوند. با این نظام رسانه‌ای نمی‌توان به جنگ با تحریف رفت و اگر در برابر تحریف بی‌دفاع شویم، تحریم نیز مزید بر علت شده و مجبور به تسلیم می‌شویم. خط اول و مقدم جبهه مبارزه با تحریف، رسانه است. در حالی که این خط ضعیف است و احتمالاً تا حالا فرو ریخته، هرچند امکان بازسازی آن وجود دارد. در فقدان بازسازی این خط، بدون تردید سایر دستاوردها بی‌اثر خواهند شد و سایر فشارها از جمله تحریم‌ها نیز اثرگذاری بیشتری پیدا خواهند کرد.