روزنامه مردم سالاری
1399/05/13
طرفدار طرح جمهوریت سوم یعنی اصلاح قانون اساسی با رای مردم هستم
یعنی قانون اساسی ما رئیس مجلس را در حد یک مبصر (برای تشکیل و تنظیم جلسات مجلس، حضور و غیاب، پذیرفتن طرحها و لوایح و ابلاغ قوانین) قبول دارد. او حق ندارد راجع به مصالح کشور به صورت شخصی نظر دهد. از اشکالات دیگر قانوناساسی این است که از یک طرف مجلس شورا (که به آن میگوییم عصاره فضائل ملت) درست کردهایم. مجلس است و این جمع فضائل یک طرح مصوب شده را باید به شورای نگهبان بفرستد. اما پیش از آن به مجمع تشخیص مصلحت نظام میرود که با معیار سیاستهای کلی نظام بررسی شود. بالاخره چند مجلس داریم؟ یا بحث شورای نگهبان اما در واقع همه کاره کشور است. تعبیراتی هم در قانون داریم که به لحاظ وسعت از «بهعلاوه بینهایت» تا «منهای بینهایت» در آن جا میشود. مثلا عدم التزام عملی به اسلام، خب این یعنی چه؟ این موضوع نباید مشخص شود؟ این باید توسط قانوناساسی یا قانون مجلس باز شود. در قانون اساسی که نیست، اگر امروز هم تصویب شود که توسط همین شورای نگهبان رد میشود. یعنی شورای نگهبان که هیچ وقت علیه خودش رای نخواهد داد. محدوده اختیارات باید توسط قانون اساسی مشخص شود. همه مردم حق دارند انتخاب کنند و انتخاب شوند. اما یک بخش بزرگی از مردم را از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم کردهایم. نکته دیگر، یکسری نهادهایی در کشور با اختیارات وسیع هستند. مثل شورای عالی امنیت ملی به عنوان مثال آقای میرحسین موسوی، خانم زهرا رهنورد و آیتالله کروبی ده سال است در منزل خود محصورند. اینها مجرمند؟ خب یک دادگاه علنی بگذاریم. همین قانون اساسی که تکلیف را روشن کرده است. دادگاه برگزار کنیم، هیات منصفه بنشیند، وکیل بگیرند و از خود دفاع کنند. از آن طرف هم دادستانی باشد، موارد جرم شمرده شود و تفهیم اتهام شود. در یک دادگاه علنی آنها را محاکمه کنید. من نمیخواهم از رفتار آقای موسوی، خانم رهنورد و آقای کروبی دفاع کنم. بلکه روش کار و مساله حقوق شهروندی را باید در این قضیه لحاظ کرد. قانون اساسی اشکالات فراوانی دارد که میتوان آنها را یک به یک نوشت و بررسی کرد. خب اگر اصلاح نشود همین میشود که امروز هزاران هزار نخبه از کشور میروند. چرا این اتفاق باید بیفتد؟ اینها فرزندان این سرزمین نیستند؟ به خدا قسم اکثر اینها ضدانقلاب نیستند. باید کاری کنیم که هیچکس دل به رفتن نبندد و همه را جذب کنیم. مرحوم شهید بهشتی میگفت، دافعه حداقل، جاذبه حداکثر... دیگر آن جایی که هیچ جور نمیشود جذب کرد چاره نیست. الان همه جای دنیا گروههایی هستند که با زندانیها صحبت میکنند و تلاش میکنند آنها به زندگی بازگردند، درکشور خودمان درباره قتل عمد و قصاص، چقدر میروند با خانواده مقتول صحبت میکنند تا از قصاص بگذرند؟ درحالی که حقشان است که قصاص کنند. خب همه جا این کار را بکنیم. اجازه بدهیم کسانی که با ما حرف دارند یا مشکلی دارند بیایند و صحبت کنند. نکته دیگر اینکه ما باید آزادیهای مشروع در قانوناساسی را تقویت کنیم. اگر ما در خانه خودمان رابطه افراد را رابطه آزادی مشروع تعریف نکنیم، دزدی پنهان پیش میآید. من حتی در بحثهایم گفتهام که خداوند گناهان را میبخشد. چون خدا نمیخواهد همه را به جهنم بفرستد. بلکه میگوید برگردید و رو به من بیاورید. یا مثلا در سیره ائمه ببینید، وقتی امیرالمومنین ضربت خورد در وصیتنامهاش فرمود که این شخص که در دست شماست اسیر شماست. از آنچه میخورید به او بخورانید. از آنچه مینوشید به او بنوشانید. اگر زنده ماندم خود میدانم که با او چه کنم و چه بسا که او را ببخشم. اما اگر با این ضربه از دنیا رفتم، بیش از یک ضربت به او نزنید و مبادا او را مُثله (قطعه قطعه) کنید. زیرا خودم از پیامبر شنیدم که فرمود حتی حیوان درنده را هم قطعه قطعه نکنید. این برخورد است که امروز برای او کتاب مینویسند که «علی صدای عدالت انسانی» است. متفکران بزرگی که حتی مسلمان نیستند هم به علی(ع) عشق میورزند چرا که او را عاشق مردم یافتند. مهم آن است که شورای نگهبان را دوستدار مردم نشان دهیم. مخالف مردم نشان ندهیم. مردم را بیشعور جلوه ندهیم و برایشان تعیین تکلیف نکنیم. اجازه دهیم مردم بیندیشند، چون تجربه تاریخی [ایران] نشان میدهد مردم کمتر اشتباه میکنند. خب همین مردم انقلاب کردند، اگر مردم اشتباه میکنند پس بگوییم که انقلاب هم اشتباه بود؟ همین مردم در برابر انگلیسها ایستادند و قدرتهای خارجی را بیرون کردند. نادر شاه در ابتدای سلطنت که با مردم درست رفتار کرده بود به پشتوانه آنها توانست دفع شر خارجی کند. در کل مردم کمتر از حاکمان خطا میکنند. اصلا من فکر میکنم به همین دلیل است که در فقه بحث اجماع مطرح میشود. اگر ما بتوانیم با حوصله، بدون باندبازی، دعوا و لجبازی بحث اصلاح قانوناساسی و تعیین حدود و ثغور اختیارات را مطرح کنیم، بسیاری از مشکلاتمان حل خواهد شد. البته ممکن است ده سال دیگر بفهمیم که تصمیمات امروز غلط بوده است. خب هیچ اشکالی ندارد و آن روز هم باید اصلاح و بازنگری کنیم.اگر موافق باشید کمی از بحث قانوناساسی دور شویم و به اصلاحطلبی هم بپردازیم. خیلیها میگویند بعد از انتخابات اسفند 98، اصلاحطلبی دچار چالش بسیار جدی شده و شانس زیادی در انتخابات آینده ندارد، شما موضوع را چطور میبینید؟
اصلاحطلبان اگر نیروهای خودشان را سازماندهی کنند، علاوه بر این خودشان هم زندگی اصلاحطلبانه داشته و غرق رانت و قدرت نشوند شانس دارند. اگر درگیر رانت شدند که مرگ اصلاحطلبی است. اصلاحطلبان مخالف انقلاب هستند. ممکن است بگوییم اصلاحطلبان بد عمل کردهاند، خب مردم باید اصلاحطلبان را کنار بگذارند. اما اصل اصلاحطلبی را کنار نمیگذارند. من فکر میکنم که با روشهای غیرجنجالی که حساسیتهای بیدلیل ایجاد نکند باید پیشنهادات خود را ارائه دهند. بخصوص پیشنهاد در مورد مشکلات اجتماعی و اقتصادی، باید راهحل بدهند و روشن بگویند نظرشان چیست. یکی از مشکلات ما این است که فقط حرف میزنیم و مکتوب نمیکنیم.
اگر درست فهمیده باشم منظور شما این است که اصلاحطلبان هنوز راهبردی را برای خود مشخص نکردهاند.
متاسفانه راهبرد را مشخص نمیکنیم. البته شاید یک دلیلش این باشد که در طول سالهای گذشته زیاد گوش به حرف ما ندادهاند که به این وضعیت دچار شدیم. اما ایرادی ندارد، باید بنویسیم با زبان ملایم و زبان دوستی که مردم بدانند اصلاحطلبان دشمنان نظام نیستند و برای نظام فداکاری میکنند. اما اصلاحطلبی هزینه دارد. اولین هزینه این است که باید وقت بگذارند و مانیفست بنویسند. مانیفست سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی باید نوشته شود. من الان خودم چیزی به عنوان مانیفست حکومت اسلامی را نوشتهام. حکومت هم بپذیرد که اینها دشمنان انقلاب و رقبای انقلاب نیستند. اصلاحات باید بدون تکیه به افراد انجام شود. اگر اصلاحطلبان به این سمت بروند که دنبال اصلاحات جدی بوده و منفعت شخصی را فراموش کنند، آینده اصلاحات آینده روشنی است.
انتخابات آینده را چطور میبینید؟ شانس اصلاحطلبان بیشتر است یا اصولگرایان؟
متاسفانه باید بگویم هیچ کدام! چرا که ما مردم را داریم از دست میدهیم. دیدیم در تهران بیش از ۱۰ میلیون نفری ۱۸ درصد شرکت کردند. ما باید روشهایی که مردم را ناامید میکند، کنار بگذاریم. اگر مردم ببینند شعارهایی که داده میشود، غیر از عملیات حکومت است، ناامید و خسته میشوند. خب الان مردم میبینند که حکومت شعار مبارزه با فساد میدهد، اما به هر حال آقای طبری از کجا آمده؟ او که یک کارمند ساده شهرداری یا بانک نبوده است؟ [طبری] در متن قوه قضائیه (مرکز اعتماد ملی کشور) حضور داشته است و دیدیم چگونه میلیاردها دزدیده شده و در نهایت با پررویی و لاتمنشی میگویند: «لواسان واسه ماست!» خب وقتی مردم ببینند که آفتابهدزد به زندان میرود، کسی که یک مقاله نوشته یا راهپیمایی کرده و چهارتا حرف زده (که اصلا زده باشد، ما باید نظاممان را سفت کنیم) به زندان میرود. در همین قضیه بنزین در بحث اعدام این سه نفر چرا باید همه دنیا را علیه خودمان بسیج کنیم؟ خب اگر جایی را آتش زدهاند یا تخریب کردند و فیلم وجود دارد، خب نشان دهیم و افکار عمومی را قانع کنیم. ما باید نشان دهیم که به افکار عمومی معتقدیم، به آزادی مردم معتقدیم، باید نشان دهیم که تجمع قانونی حق مردم است. مگر در دنیا چه میکنند؟ اجازه دهیم مردم و نمایندگانشان اعتراض را بیان کنند. دروگرانه رفتار نکنیم. خاطرهای را هم نقل کنم از مرحوم آقای «آذری قمی» (زمانی که تفکر ایشان عوض نشده بود)، خب من با ایشان مُحاجّه (بحث شدید) میکردم که فلان شهر که برای یک نماینده، ۲۰ کاندیدا دارد، شما چرا ۱۹ نفر را رد صلاحیت کردهاید و این چطور انتخابی است؟ ایشان فرمودند: «بازهم انتخاب است! مثلا اگر برای میوه خریدن به یک مغازه بروید که فقط گلابی دارد به هر حال انتخاب کردید.» در حالی که انتخاب نیست. یعنی آنچه از «انتخاب» به ذهن متبادر میشود گزینش بین چند چیز هست. وقتی فقط یک کاندیدا باقی بماند، اگر خودش هم به خودش رای دهد، در اکثریت نسبی پیروز خواهد شد. من حرفم یک کلمه است، آینده به شرطی در انتظار ماست که مردم را خسته نکنیم. اگر مردم خسته شدند، عطایش را به لقایش میبخشند، علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. برای اینکه ما یک انتخابات مطلوب در 1400 داشته باشیم، مردم باید احساس کنند که به صورت واقعی حق رای و انتخاب شدن دارند. اگر این احساس را داشتند پای صندوق میآیند. چرا که مردم به سرنوشت خودشان علاقمندند. اما اگر ما این علاقه را کور کردیم، مردم هم احساس بیاهمیتی میکنند و عدم حضورشان بسیار مضر خواهد بود.
سایر اخبار این روزنامه
لزوم تحول در كتابهاي درسي
واکسیناسیون گسترده روسیه علیه کرونا از ماه مهر آغاز میشود
امواج بعدی بیماری خواهد آمد
حذف دفترچههای بیمه تامین اجتماعی طی ۵ ماه آینده
تقابل دیپلماتیک بر سر بازداشت «جمشید شارمهد»
آشوب بزرگ در سرزمین اشغالی
رکوردشکنی بورس در تاریخ بازار سرمایه
طرفدار طرح جمهوریت سوم یعنی اصلاح قانون اساسی با رای مردم هستم
بازی اژدهای زرد با کارت تهران
امکان پاسخگویی به تهمتها در مورد آیتالله هاشمی رفسنجانی را فراهم کنید
از سیاسی کردن ایام عاشورا پرهیز کنیم