روزنامه مردم سالاری
1399/05/14
عدالت جنسیتی و توسعه پایدار
زهرا بختیاری صفا*چند سالی هست که بحث عدالت جنسیتی در کشور بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته و دولتها بستگی به پایگاه رای و حوزه نفوذ خود شعارها و اقداماتی را انجام دادهاند. لذا باید ابتدا تعریفی از عدالت جنسیتی و شاخصههای عدالت و مفاهیم آن، و از آن مهمتر چگونگی نهادینه سازی و اجرایی کردن آن و موانع انجام آن داشته و سپس در خصوص عملیاتی کردن آن اقداماتی را انجام داد. اصلی ترین هدف عدالت جنسیتی، دستیابی به عدالت میان زنان و مردان برای تضمین رسیدن به توسعه پایدار محسوب میشود. هر چند که این مقوله در نهادهای حقوقی و اجتماعی موضوعی تازه قلمداد میشود و در عرصه تئوریک بسیار مورد توجه قرار گرفته، اما در حوزههای اجرایی آن، به علت عدم زیر ساختهای فرهنگی و پالایش نکردن مبانی آن، با چالشهایی رو به رو بوده که نیازمند تبیینی درست در عرصه گرایشها و نگرشهای متکی بر فرهنگ بومی و ایرانی است.
ابتدا باید تعریف درستی از عدالت جنسیتی ارایه داد و سپس شباهتها و تفاوتهای آن با مفاهیمی مانند برابری جنسیتی و اختلاف جنسیتی مشخص، و سپس به عنوان یک راهبرد ملی، مطرح شود و بسترهای عملیاتی کردن آن در جامعه فراهم گردد. پس از تبیین مفاهیمی همچون عدالت جنسیتی باید به ایجاد زمینه فرهنگی برای پذیرش اجتماعی آن اقدام نمود.
با ورود به هزاره جدید، كشورهای جهان خود را ملزم میدانند فضایی خلق كنند كه در آن زندگی بهتر با حذف بیعدالتی بر پایه جنسیت، نژاد، طبقه یا مذهب شكل گیرد. دستیابی بهعدالت جنسیتی تنها با ارتقای مشاركت برابر زنان با مردان در فرایند تصمیمگیریهای مربوط بهتوسعه نمیشود، بلكه كمك بهزنان و دختران در تشخیص حقوق انسانی خود، كاهش تبعیضهای جنسیتی در دسترسی بهمنابع و كنترل بر آن و بهرهگیری از مزایای توسعه است.
عدالت جنسیتی در واقع محور سیاستگذاریها، برنامههای اثرگذار بر مردان و زنان در جامعه است و زمانی محقق میشود كه به این واقعیت پیببریم كه هر سیاستگذاری یا هر برنامه توسعه، تنها با محوریت انسان و بهطور متفاوت بر مردان و زنان جامعه اثر میگذارد. گروهی بهدلیل عدم آگاهی میپندارند كه عدالت جنسیتی به معنای یكسان كردن زنان همانند مردان است، در حالی كه بنیان و هدف عدالت جنسیتی بر پایه توانمندسازی و ارتقای مشاركت برابر زن و مرد بهعنوان پیشگامان تغییر در فرایندهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی استوار است. همچنانكه در نشست زنان سراسر جهان در پكن (۱۹۹۵) آمده است «پیشرفت و رسیدن بهعدالت میان زنان و مردان جوهره اصلی حقوق بشر است.» لذا با تعریف ساده تری میتوان چنین بیان کرد که: زمانی كه فرصتهای در دسترس برای زنان و مردان جامعه بیشتر شود و زنان و مردان جامعه در كنار هم و با هم برای تغییر در نگرشها، باورها، رفتارها، نقشها و مسوؤلیتها در محیط كار، خانواده، جامعه، و بازار جهانی تلاش كنند تا شأن انسانی به دور از جنسیت مرد یا زن بودن حفظ شود و اعتلا یابد.
حال با چنین تعریفی به یک مقدمه برای این نگاه انسانی و بدور از تبعیض نیاز داریم تا این عدالت تحقق یافته و زنان به عنوان نیمی از پیکره اجتماعی رشد یافته و در مسیر توسعه همه جانبه قدم بردارند و آن قدم چیزی نیست مگر توانمندسازی زنان برای ایفای نقش تاریخی خود در جهت توسعه. توانمندسازی عبارت است از، تغییر بنیادی در نگرش، برداشت ما از مسوؤلیت، تعهد و مشاركت همراه با داشتن شرایط فرهنگی مناسب در جامعه. لذا تعریف دقیقتر آن است که توانمندسازی عبارت است از تبدیل طبیعی قدرت به دانایی و فرهیختگی بدون تلاش در حفظ و تملك قدرت است.
بر اساس تعریف (UNDP) برنامه توسعه سازمان ملل متحد، «توانمندسازی زنان صرفا به معنای بهرهگیری آنها از نتایج حاصل از توسعه نیست، بلکه حضور فعال و مستمر زنان در اجرای فرآیند توسعه را نیز شامل میشود، از توسعه اقتصادی گرفته تا توسعه اجتماعی و سیاسی.»
برای نیل به چنین هدفی، تلاش به منظور دستیابی به اهداف زیر از اولویت و اهمیت قابل توجهی برخوردار است:
1- ایجاد بسترهای مناسب جهت احساس ارزشمندی و ارتقای اعتماد به نفس در زنان.
2- بسترسازی برای استفاده از فرصتهای شغلی و مدیریتی و گسترش حق دسترسی زنان به فرصتهای اقتصادی و نیز فرصتهای حضور در جایگاههای اجتماعی و سیاسی مختلف.
3- افزایش تاثیرگذاری زنان بر جریان تغییرات مختلف اجتماعی، با هدف ایجاد عدالت اجتماعی-اقتصادی در سطح ملی و جهانی.
با توجه به تعریف ارائهشده از سوی سازمان ملل، زنان باید به عنوان شهروندان فعال قلمداد شوند که از این امر به یکی از عالیترین سطوح مشارکت؛ یعنی «کنترل شهروندی» نیز تعبیر میشود.
با مرور تحولات و اقدامات انجام شده در این خصوص میتوان گفت اقدام معاونت زنان ریاست جمهور در تعیین شاخصههای عدالت جنسیتی گامی موثر در این راستا است اما به نظر میرسد آنچه به عنوان پیش نیاز از این اقدام مهمتر است راهکارهای عملی و پیاده سازی و برقراری عدالت و نهادینه کردن آن است و آنچه که نباید از نظر دور داشت مساله زیربنایی اقدام و عمل و بسترسازی فرهنگی آن است که یکی از معضلات اساسی و بعضا چالشی خواهد بود. این امر با توجه به سوابق نشاندهنده آن است که دولت و معاونت زنان به تنهایی قادر نخواهند بود که کار را از مرحله نظر به عمل تبدیل کند. لزوم تقویت سازمانهای غیر دولتی و مشارکت دادن آنها در این امر از نکات اساسی و ضروری است امری که تجربه آن در دیگر کشورها نشان داده است نهادهای غیر دولتی و فعالیتهای آنان به خصوص در هزاره جدید بسیار تاثیر گذار است. امروزه جایگاه سازمانهای غیر دولتی در پیاده سازی و نهادینه کردن بسیاری از امور به خصوص در بحث عدالت جنسیتی بر کسی پوشیده نیست.
*فعال مدنی
سایر اخبار این روزنامه
تولد سالانه ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ نوزاد پس از رفع مشکلات ناباروری
عدالت جنسیتی و توسعه پایدار
صندوقهای سرمایهگذاری راهی مطمئن برای ثروت آفرینی
طاعون مرگ در پارک کلاه قاضی اصفهان
۲۶ استان در وضعیت قرمز و هشدار
داماد وزیر سابق فرارکرده است
اما و اگر لغو سفر «الکاظمی» به ریاض
بلاتکلیفی ۳۶ میلیون نفر از مشمولان سهام عدالت
پیشبینی شکست «ترامپ»
لیست بدهکاران ارزی روی میز وزیر دادگستری
بهصورت طبیعی بورس دارای ریسک است
اشتباهات محاسباتی ابرقدرتها تبعات فاجعهبار بهدنبال داشته است