خودروسازی ایران صنعت ناراضی ساز
کورش شرفشاهی
روزنامه نگار
افراد بسیاری درگیر صنعت خودرو هستند که در دو بخش عمده مصرف کننده و تولید کننده تعریف می شود. اما نکته جالب و البته تاسف آور این است که در کشور ما هیچ کس از خودرو راضی نیست. فریاد مصرف کننده از کیفیت، قیمت، روش عرضه و خدمات پس از فروش به آسمان بلند است اما تولید کننده نیز از سوی دیگر فریاد می زند و اعتراض می کند. خودروساز نسبت به قیمتی که شورای رقابت تعیین میکند، اعتراض دارد و در حالی که مصرف کننده این قیمت را عادلانه نمی داند، خودروساز اصرار دارد که قیمت مناسب نیست و نه تنها سودی برای آنها ندارد بلکه نمی تواند هزینه های تولید را نیز تامین کند و جالبتر اینکه اصرار دارد به زیان آنها تمام می شود. بخش دیگر صنعت خودرو، قطعه سازها هستند. آنان نیز ناراضی هستند و گلایه دارند که هزینه مواد اولیه و دستمزد نیروی کار را بروز پرداخت میکنند، ولی قیمت قطعاتی که به خودروساز تحویل می دهند، به صورت زمان دار دریافت میکنند. راهنمایی و رانندگی هم از خودرو داخلی رضایت ندارد و تاکید دارد که چون خودروها بی کیفیت هستند، بخش قابل توجهی از تصادفات به دلیل همین خودرو بی کیفیت است. پزشکی قانونی هم فریاد می زند که درصد قابل توجهی از مرگ و میرها ناشی از تصادفات جاده ای است که خودرو بی کیفیت در جان باختن مردم نقش بسزایی دارد. خلاصه اینکه در این زنجیره هیچ کس راضی نیست. اما سوال این جاست که چرا بررسی دقیق و کارشناسانه صورت نمی گیرد تا پس از آسیب شناسی، نسخهای تهیه شود که نگرانی همه را برطرف کند و مشکلات را به حداقل برساند؟
برای آنکه چالش صنعت خودرو در کشور حل شود طرحی جامع نیاز است و نباید کار را عجولانه و احساسی پیش برد. به همین دلیل باید نظریه های تمام کسانی که در زنجیره خودرو از تولید تا مصرف نقش دارند، در نظر گرفت و به نوعی عمل کرد تا منافع مردم، خودروساز، قطعه ساز، پزشکی قانونی و حتی غسالخانه تامین شود تا شاید در این مملکت خودروی باکیفیت تولید شود. معلوم نیست در این شرایط چه اصراری به تولید خودرو بی کیفیت داخلی وجود دارد. وقتی خودروساز داخلی در تلویزیون ظاهر می شود و به صراحت اعلام می کند که زیان می دهد، وقتی مصرف کننده به صداوسیما اعلام می کند که خودرو داخلی بی کیفیت است وباید تولید آن متوقف شود، وقتی خودروساز آبروی اقتصاد، صنعت و اشتغال کشور را می برد، چه نیازی به ادامه این مسیر وجود دارد؟ کدام عقل سلیمی حاضر می شود کارخانه بزرگ خودروسازی داشته باشد که هیچکس از آن رضایت ندارد و جالبتر اینکه خودش هم راضی نیست. امروزه اگر یک بقال، راننده، کارگر ساده، تولیدکننده زیرپله ای یا هر صنف دیگری از تولید رضایت نداشته باشد، اگر کارگر باشد صبح استعفا می دهد و دنبال کار دیگری می رود و اگر هم کارفرما باشد، صبح کارگاهش را جمع می کند. اما معلوم نیست خودروسازی در کشور ما چه معضلی شده که همه از وجودش گلایه دارند، جان مردم را تهدید می کند، به قیمت گران عرضه می شود، کیفیت ندارد، برای خودروساز زیان آور است و خلاصه آنکه هزاران بلا بر سر مردم و اقتصاد می آورد، اما همچنان به تولید آن ادامه می دهیم. بدتر اینکه خودروساز ایرانی تمام معادلات اقتصادی را به هم ریخته است. یک روز آنقدر خودرو تولید می کند، که روی دست خودروساز می ماند و دولت ناچار می شود میلیاردها تومان وام در نظر بگیرد تا خودروهای انباری را به زور وام به مردم بفروشد و چندی بعد در حالی که بازار متقاضی خرید خودرو است، همین خودروساز، خودروها را به بهانه نبود قطعه در انبارها نگه می دارد و قیمت را چندین برابر گرانتر می کند. براستی وای بحال مردم.