آتش‌سوزي جنگل‌ها؛ مسئله اقتصادی-اجتماعی

آتش‌سوزي جنگل‌ها؛ مسئله اقتصادی-اجتماعی رحیم ملك‌نیا- ‌‌عضو هیئت‌علمی دانشگاه لرستان درحالی‌که فصل بحرانی آتش‌سوزی در میانه است، حریق در جنگل‌های ایران در نبود یک برنامه جامع با شدت نگران‌کننده‌ای در حال وقوع است. بر اساس شواهد موجود، بیشتر این حریق‌ها منشأ انسانی داشته که ممکن است به صورت ناخواسته یا در مواردی عمد ایجاد شوند. توجه به نقش پررنگ انسان در بروز حریق در جنگل، کلید حل مسئله است. در واقع با توجه به نقش انسان به‌عنوان عامل اصلی ایجاد حریق در زاگرس و نادربودن آتش‌سوزی طبیعی به دلیل ویژگی‌های طبیعی این مناطق، لازم است ‌‌برنامه‌های پیشگیری از حریق بر این مسئله متمرکز شود. مسائلی مانند تعارضات بین مردم و سازمان‌های دولتی ازجمله ادارات منابع طبیعی، اختلاف میان بهره‌برداران محلی منابع طبیعی و ایجاد حریق به قصد تغییر کاربری و تصرف این عرصه‌ها از مهم‌ترین دلایل عمدی آتش‌سوزی است. دلایل آتش‌سوزی‌های سهوی را نیز می‌توان در بی‌دقتی گردشگران، شکارچیان، کشاورزان، دامداران یا عملیات عمرانی در محدوده این جنگل‌ها دانست. در تمام این موارد، جلوگیری از بروز آتش‌سوزی در وهله اول نیازمند وضع قوانین بازدارنده و اجرای بدون اغماض آن است. تداوم آتش‌سوزی‌ها نشان‌دهنده ناکارآمدی قوانین بازدارنده کنونی است. لازم است با تغییرات لازم در این قوانین و مجازات‌های مربوطه، این اهرم بازدارندگی را تقویت كرد. در کنار مجازات‌های قانونی، ‌‌به دو راهکار پیشگیرانه شامل رفع تعارضات و برنامه‌های آموزشی نیز نیاز است ؛ هر دو راهکار بر ارتباط با مردم متمرکز بوده و نیازمند اقدامات مشارکتی با همراهی بخش‌های مختلف جامعه است. نگاهی به برنامه‌های سازمان جنگل‌ها نشان می‌دهد این سازمان بیش از آنکه به دنبال شکل‌دهی اقدامات مشارکتی عملی برای رفع بنیادی مسئله حریق باشد، به دعوت از مردم برای اطفای حریق بسنده می‌کند که این امر با توجه به عدم آموزش‌های لازم و نبود امکانات مناسب، در مواردی منجر به ایجاد خطرات جانی نیز می‌شود. در این چند سال، سازمان تلاش كرده در برنامه‌ای آموزشی، سمن‌ها را در این رابطه آموزش دهد یا برخی ادارات برنامه‌هایی شامل گفت‌وگو با مردم محلی را در دستور کار خود دارند؛ اما این اقدامات موردی که گاهی شکلی نمایشی نیز به خود می‌گیرد، چاره حل مشکل نیست؛ بلکه باید به صورت جدی این مسئله در طول سال و نه‌تنها در فصل بحران مرکز توجه باشد. شکل‌دهی یک روند مشارکتی و ارتباط مؤثر با عموم جامعه، نکته کلیدی این مسئله است. مشارکت مردم در حل مشکلاتی مانند آتش‌سوزی، یا از طرف سازمان لازم دیده نشده یا سازمان و شاخه‌های استانی و شهرستانی آن قادر به ایجاد تعاملی سازنده و مؤثر با مردم نیستند. تلاش برای رفع تعارض‌های میان سازمان جنگل‌ها یا سایر نهادها و ادارات با مردم محلی از یک سو و کمک به حل مشکلات بین بهره‌برداران محلی برای استفاده از منابع طبیعی از سوی دیگر، از اقداماتی است که نیازمند تعامل نزدیک ادارات منابع طبیعی با مردم است. 
اجرای قانون برای پاسداشت عرصه‌های طبیعی، ضرورتی غیر قابل چشم‌پوشی است؛ اما این ضرورت باید به نحوی تحقق یابد که با رفع تضادها همراه باشد، نه آنکه به افزایش تنش بین مردم محلی و سازمان‌های مختلف منجر شود. از سوی دیگر، مسئله آموزش مستمر و مؤثر اقشار مختلف جامعه از گردشگران، کشاورزان، دامداران و پیمانکاران فعال در عرصه‌های جنگلی باید مرکز توجه قرار گیرد. کیفیت و تناسب مطالب ارائه‌شده، تسلط مدرس بر موضوع و توانایی برای ایجاد ارتباط با افراد، از نکاتی است که برخی بررسی‌ها نشان می‌دهد نه‌تنها در موضوع آتش‌سوزی، بلکه در سایر دوره‌های آموزشی ادارات منابع طبیعی نیز به این دوره‌ها توجه نشده و از این رو کمتر مورد استقبال مردم واقع شده‌اند. پراکندگی جمعیت برخی از گروه‌ها مانند گردشگران، امکان آموزش مستقیم ازطریق کلاس را محدود می‌کند. در این مسئله، ایجاد ارتباط با رسانه‌ها و به‌طور ویژه رسانه‌های عمومی و رادیو و شبکه‌های استانی برای آموزش در این زمینه ضرورت دارد. می‌توان گفت حل معضل حریق نیازمند تغییر نگاه به آتش‌سوزی از زاویه فنی و تجهیزاتی به یک مسئله اجتماعی-اقتصادی است.