ضربه تحریف به اعتماد عمومی

اکبر ترکان
فعال سیاسی
پیرو اشارات مقام معظم رهبری به اهمیت مسأله تحریف در واقعیت‌های سیاسی، رئیس جمهوری نیز در سخنانی به همین مسأله اشاره داشت. آقای روحانی از جمله این گونه اشاره کرده که ذبح کردن واقعیت و حقیقت زیر خنجر تحریف باعث جلوگیری از موفقیت ما خواهد شد. اصل مسأله تحریف همانگونه که مقام معظم رهبری و همین طور رئیس‌جمهوری گفته‌اند یک واقعیت در صحنه سیاسی امروز کشور است.
واقعیتی که یکی از مهم‌ترین و راهبردی‌ترین شاخصه‌های اجتماعی-سیاسی امروز ایران را به صورت مستقیم هدف قرار می‌دهد. آن شاخصه چیزی نیست جز آگاهی و اطلاع فراگیر جامعه از تحولات و جریان مستمر امور مختلف. این مهم وقتی در معرض حمله مستمر و شدید جریان‌های مختلف تحریف قرار بگیرد، به طور طبیعی در گذر زمان دچار فرسایش شده و در همین فرآیند قدرت تشخیص واقعیت توسط بدنه جامعه افتی جدی پیدا می‌کند. ماحصل این هم می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های عمومی اشتباه و یا کنش‌های عمومی نامتناسب با واقعیت توسط جامعه گردد. تأثیر دیگر جریان مستمر تحریف جایی است که اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی آسیب‌های سنگینی می‌بینند. در دنیای امروز به دلیل گسترش فناوری اطلاعات، شکل و کیفیت گردش اخبار و فرآیند اطلاع‌رسانی انقلابی بزرگ را تجربه می‌کند و کمتر امکان پنهانکاری و انحراف اذهان عمومی از واقعیت وجود دارد.


در چنین فضایی تحریف واقعیت به هر شکلی خیلی سریع‌تر از گذشته ماهیت خود را نشان می‌دهد و اگر این اتفاق از طرف بخش‌هایی که دارای رسمیت در کشور هستند انجام شود، یکی از نتایج مهم آن کاهش مستمر اعتماد عمومی و سرمایه‌ اجتماعی خواهد بود.
مسأله دیگر در این زمینه نیز به سلسله مراتب مختلف تصمیم‌گیری مربوط می‌شود؛ از مرحله مطالبه‌گری عمومی در سطح جامعه گرفته تا تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری نهایی، اجرای تصمیمات و ارائه گزارش کیفیت این اجرا. انحراف از واقعیت در هر مرحله از این فرآیند مسبب اشتباهات بسیار قابل توجه و خسارت‌باری خواهد شد. چرا که ما را به سمت نوعی از مدیریت و برنامه‌ریزی سوق می‌دهد که آغشته به چیزهایی غیر از واقعیت است. ناگفته پیداست که مدیریت و برنامه‌ریزی بر اساس چیزی جز واقعیت موجود تا چه اندازه می‌تواند خطرآفرین باشد.
به همین منوال می‌توان خطرات و اثرات منفی متعددی چون ایجاد تنش‌ها و درگیری‌های غیرضروری سیاسی و اجتماعی، مغشوش شدن مرز واقعیت و دروغ، ایجاد پریشانی اجتماعی در اذهان عمومی و ... را به عنوان آثار جریان تحریف بر شمرد. اما مسأله جریان تحریف فقط این موضوعات نیست. ما در این خصوص با موضوع تعیین کننده و تأثیرگذار دیگری نیز روبه‌رو هستیم. آن هم مسأله عاملیت این تحریف است. به عبارتی موضوع مهم این است که این تحریف توسط عاملان خارجی و متعارض نظام انجام می‌شود تا توسط بخشی از سیاسیون داخل نظام علیه بخش دیگر؟
تکلیف نیروهای معارض و دشمن نظام کاملاً روشن است و خط تحریف یکی از اساسی‌ترین استراتژی‌های آنها در مقابله با جمهوری اسلامی طی تمام 40 سال گذشته بوده. مردم نیز کم و بیش تکلیف خود را با این خط طی 4 دهه اخیر روشن کرده و کمتر تمایلی به سمت آن نشان داده‌اند. به واقع تحریف خطرناک که دارای آثار مخرب یاد شده می‌باشد، تحریفی است که در درون و در مناسبات بین گروه‌ها و نیروهای سیاسی داخل نظام شکل می‌گیرد. کما اینکه رئیس جمهوری هم در سخنان دیروز خود اشاره کرد که تحریف و تحریم کار طبیعی دشمن است. اما تحریفی که در داخل کشور رخ می‌دهد از هر دوی اینها «دردناک‌تر» می‌باشد.
این درد هم فقط درد ضربه زدن به سرباز خودی در میانه میدان نبرد و مواجهه با دشمن نیست، بلکه فراتر از آن درد ناشی از قربانی شدن منافع ملی و عمومی کشور در خلال اتخاذ راهبرد اشتباه «تحریف» می‌باشد. اشتباهی که نه در پی خود جامعه یکدست و متحدی باقی می‌گذارد و نه سربازانی با روحیه. به عبارت دیگر باید گفت که واقعیت هیچ گاه با فشار و اصرار جریان «تحریف» تغییر نمی‌کند، استمرار این راهبرد غلط تنها باعث می‌شود که این واقعیت روی تلخ و پرهزینه خود را برای همه ما آشکار کند.