خبر خوش گیج‌کننده اقتصادی!

سرویس سیاسی جوان آنلاین: شنیدن خبر خوش اقتصادی میمون و مبارک است. اما سورپرایز کردن یک ملت به این راحتی‌ها نیست و دولتمردان باید بدانند آن طور که می‌توانند دخترخاله و مادربزرگ خود را با یک اتفاق یا یک کادوی جیبی، ذوق زده و سرحال کنند، چنین چیزی برای مجموعه یک ملت آسان و شدنی نیست. یک ملت اگرچه درد‌های مشترک دارد، اما سلیقه‌اش و نیازهایش گسترده است و هر خبری ملت را روبه‌راه نمی‌کند. به‌ویژه آنکه یک ملت با عظمت و مقاوم مثل ملت ایران اگر احساس کند وعده خبر خوش خیلی هم خوش نبود یا بود، اما برای همه نبود، چه بسا اعتمادش را از دست بدهد.
با این حال حتی اگر این سورپرایز‌های اقتصادی را به حساب سنت ایرانی «پخش خبر پیش از موعد» بگذاریم، باید بگوییم این سنت‌های عمومی نباید همچنان در حکمرانی و اداره مملکت، جاری باشد. حکمرانی قاعده خودش را دارد.

رئیس‌جمهور یکباره می‌گوید: «در جلسه سران قوا، طرحی بحث شد و نظرات بسیار به هم نزدیک بود. ان‌شاءالله دو شنبه که ادامه جلسه خواهد بود، این طرح به نتیجه برسد و اگر به نتیجه برسد و اگر مقام معظم رهبری موافقت کند و ما اعلام کنیم، گشایشی از لحاظ اقتصادی در کشور به وجود خواهد آمد و دست دولت مقداری باز می‌شود.»، اما این مطلب هیچ چیزی را مشخص و قطعی نکرده است. پس چه ضرورتی به گفتن آن؟!


تحلیل این چند خط از سخن رئیس‌جمهور دشوار است و در واکنش به آن حتی کارشناسان به خاطر ابهامات آن، بیشتر به شوخی پرداختند. با این حال هرچه هست، یک «طرح» است، اما این چه طرحی است که نیاز به «اجازه رهبری» دارد؟! آیا یکی از همان شانه‌خالی کردن‌ها از زیر بار مسئولیت و گذاشتن مسئولیت بر دوش رهبری است؟! و اگر این‌طور نیست و یک بروکراسی متداول بر اساس قانون است که اجازه رهبری را هم خود به خود به دنبال دارد، چه نیازی به برجسته کردن آن در سخنان رئیس‌جمهور؟!
تحلیل سخن روحانی ما را به اینجا می‌کشاند که هرچه هست بیشتر یک طرح داخلی است، اما وقتی رئیس دفتر او هم با همان منش حرف از «روز‌های آخر تحریم» می‌زند، حرف رئیس‌جمهور را باید جور دیگری و با زاویه دید خارجی تحلیل کرد: «با علامت‌هایی که از کشور‌های اروپایی و آسیایی و دیگران دریافت کرده‌ایم، در روز‌های پایانی تحریم قرار داریم، زیرا تحریم‌کنندگان به هیچ یک از اهداف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی خود نرسیدند. باید تأکید کنم که ماه‌های آینده وضعیت به مراتب بهتر می‌شود، زیرا هدف آن‌ها که ما را تحریم کردند تسلیم شدن ایران در سه یا چهار ماه بود، اما الان دو سال و نیم گذشته است و ما در این مدت علاوه بر اینکه تسلیم نشدیم، اتکای‌مان به خودمان نیز افزایش یافت.»
ادعای واعظی بر ابهام قضیه بیشتر افزود. به‌ویژه آنکه او خبری را که می‌تواند به شکل جداگانه یک بمب خبری باشد، با بحث‌های دیگری در هم آمیخت که نشان می‌دهد اصل آن ادعای «روز‌های پایانی تحریم‌ها» نمی‌تواند یک خبر مستقل باشد و بیشتر یک پروپاگاندای سیاسی به نظر می‌رسد.
همین ابهام‌ها و چند لایه صحبت کردن‌ها موجب شد برخی بگویند که قضیه مربوط به فلان لوایح گروه ویژه اقدام مالی است که این خبر هم بلافاصله از سوی یک مقام دیگر دولتی تکذیب شد.
ساعتی بعد کسانی در فضای مجازی نوشتند: «شنیده‌ها حاکی‌است گشایش اقتصادی دولت فروش اوراق ارزی با پایه نفت و یا همان پیش فروش نفت است. به عبارت دیگر دولت نفت دو سال آتی را به مردم می‌فروشد و در تاریخ سررسید با نرخ دلار روز و قیمت نفت روز اقدام به بازپرداخت به مردم می‌کند.»
این خبر رفته رفته به شکل یک خبر رسمی هم درآمد، اما برخی دیگر از ناظران ترجیح دادند نقبی هم به استعفای «هوک» نماینده ویژه امور ایران در وزارت‌خارجه امریکا بزنند و نتیجه بگیرند که باید بین این استعفا و خبر‌های مقام‌های ایرانی رابطه‌ای برقرار کرد. یعنی رابطه‌ای از جنس رفع و رجوع‌های خارجی!
با این حال حضور قالیباف در نشست سران قوا و اشاره او به همین موضوعات، باز کفه تحلیل را به سمت یک طرح داخلی می‌برد: «خبر‌های خوبی در حوزه سامان بخشی به اقتصاد (بورس، ارز، ریال و بازار پول) در راه است و آینده خوبی را پیش‌رو داریم. مردم از هفته آینده پیش درآمد طرح‌های جدیدی را که مد نظر است، خواهند دید و شاهد آغاز یک تحول در حوزه ثبات اقتصادی خواهیم بود.»
آیا آنچه قرار است فردا در نشست تازه سران قوا به تصویب برسد و به مردم ابلاغ شود، ظرفیت آن را دارد که ملتی را سرحال کند یا مسئولان ما هنوز سخن گفتن با مردم و وعده دادن در حد یک کارگزار و حکمران کشوری با عظمت را
فرانگرفته‌اند؟!