نامه‌ای برای دوشیده شدن بیشتر

در حالی که این روز‌ها لبنان به عنوان یک کشور عربی با گرفتار شدن در حادثه‌ای عمدی یا سهوی نگران فردای خود است که چگونه باید این خسارت بزرگ را جبران کند و با درآمد ۱۲ میلیارد دلاری سالانه خود- تازه اگر تحریم‌های ظالمانه امریکا اجازه تحقق همین میزان را نیز بدهد- خسارت ۱۵ میلیاردی این حادثه را بدهد، روز گذشته شورای همکاری خلیج فارس بار دیگر به جاده خاکی زد و با صدور بیانیه‌ای، خواستار تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران شد تا هم به ظن باطل خود با فضاسازی علیه ایران اسلامی بتواند در رأی‌گیری امروز شورای امنیت سازمان ملل برای قطعنامه ضد ایرانی امریکایی‌ها تنفس مصنوعی داده باشد، هم اینکه چشمان خود را بر واقعیت لبنان که این روز‌ها نیاز شدید به همدردی و کمک دارد، بسته باشد. بدبخت مقامات امریکایی که به بیانیه شورایی دل خوش کرده‌اند که متزلزل است و تک تک آن‌ها خرخره هم را می‌جویند. از یک طرف، قطر را تحریم کرده‌اند و از سوی دیگر، اختلافات اساسی بین یکدیگر مانع اتخاذ تصمیمات مهم در این شورا شده است. حالا این امریکا با صدور یک بیانیه مضحک و نامه اعضای چنین شورایی، برای تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران ابراز خوشحالی می‌کند.
پمپئو، وزیر خارجه امریکا در توئیتی، این نامه را یک بیانیه برجسته تلقی می‌کند و خطاب به شورای امنیت سازمان ملل می‌گوید: شورای امنیت باید انتخاب کند که در کنار کشور‌های خلیج فارس می‌ماند یا خیر، اما سؤال اینجاست که این خرده کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس چرا از پایان تحریم‌های تسلیحاتی ایران در مهر ماه نگران هستند؟ مگر چه اتفاقی افتاده است؟ کشور‌هایی که به مدد دلار‌های کثیف، تک تک‌شان تا بن دندان مسلح شده‌اند و کشور‌های غربی و در رأس آن‌ها امریکا با دوشیدن شیوخ مرتجع و متوّهم عرب، میلیارد‌ها دلار سلاح‌های بنجل و بلا استفاده خود را به آن‌ها تحمیل کرده‌اند، از چه چیزی نگران هستند که نمی‌خواهند تحریم تسلیحاتی ایران برداشته شود. اگر بحث آزادی خرید سلاح توسط ایران مطرح است که این کشور‌ها به مراتب بیشتر خریداری کرده‌اند که نمونه آخر آن قرارداد ۱۱۰ میلیارد دلاری سال گذشته عربستان از امریکا و نزدیک به این رقم توسط دیگر کشور‌های عضو این شورا بوده است. پس خرید سلاح چندان نمی‌تواند موضوع نگرانی آن‌ها باشد بلکه آنچه باعث اضطراب و نگرانی شیوخ عرب در این مقطع شده، این است که پیشرفت ایران در تولید فناوری‌های پیشرفته نظامی از جنگنده گرفته تا انواع موشک‌های نقطه زن و ... دلهره را در وجود بی ارزش آن‌ها انداخته و از این رو می‌خواهند با تزریق دلار و فشار سنگین به برخی اعضای شورای امنیت سازمان ملل، قطعنامه‌ای به تصویب رسانده شود تا مانع از فروش سلاح‌های ایرانی به متقاضیان منطقه‌ای و غیرمنطقه‌ای شود.
کشور‌هایی که امروز نگران پایان تحریم‌های تسلیحاتی ایران هستند و با صدور نامه یا بیانیه به شورای امنیت سازمان ملل می‌خواهند بر شکست‌های خود در منطقه با دلار پاشی و فشار سیاسی سرپوش بگذارند، در سراشیبی سقوط فکری، تصمیم‌گیری و عدم مقبولیت در نزد افکار عمومی قرار دارند. عربستان سعودی در سطح بین‌المللی یکی از سخت‌ترین شرایط را از بدو تأسیس نظام پادشاهی سعودی خود طی می‌کند، به گونه‌ای که حجم انتقاداتی که از ناحیه افکار عمومی بین‌المللی به این کشور در خصوص جنایت در یمن روانه شده تا حدی بالا است که حضور محمد بن سلمان در برنامه‌های سیاسی و عادی را تحت تأثیر خود قرار داده و او در انزوای کامل به سر می‌برد.
شورایی که امروز برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران نامه می‌نویسد، سال گذشته قدرت آن را نداشت تا یک نشست منسجمی را تشکیل دهد، تا آنجا که قطر عضو تأثیرگذار این شورا تصمیم گرفت در نشست این شورا در ریاض شرکت نکند و بیانیه پایانی آن را نیز به سخره بگیرد.


بنابراین عربستانی که نتوانست قطر را مجاب کند در نشستی که در ریاض برگزار شد، شرکت کند و عملاً حکام ریاض را در انزوای سیاسی قرار داد چگونه می‌تواند مدعی همگرایی کشور‌های عربی برای موضوعی باشد که اساساً در آن حیطه اختیاری ندارد و قدرت‌های بزرگی همچون روسیه و چین از پیش نظر خود را اعلام کرده و تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را خلاف مقررات و قوانین بین‌المللی دانسته‌اند.
یکی از مسائلی که در شورای همکاری خلیج فارس همیشه مطرح بوده است، درخواست سعودی‌ها برای ایجاد یک ائتلاف نظامی از دولت‌های عربی با امریکا علیه ایران بوده است؛ موضوعی که سابقه آن را بایستی در ایجاد تمنای به بازی گرفته شدن کشور‌های عربی و خصوصاً عربستان توسط امریکا در رویارویی با ایران مشاهده کرد. به عبارتی تمنای به بازی گرفته شدن اعراب مربوط به برهه زمانی کنونی نیست و اساساً به رویکرد‌های بلندمدت امریکایی‌ها در برابر اعراب برمی‌گردد که تلاش می‌کند «ایران را برای اعراب تبدیل به یک تابو و یک هیولا سازد، تا به‌واسطه آن ثروت‌هایی را با فروش سلاح به آن‌ها برای خود دست و پا کند.
عربستان سعودی و امارات عربی، ایران را به عنوان مانع بزرگی برای تداوم سیاست‌ها و حکمرانی‌های تمامیت خواهانه خود بر مردم‌شان بر می‌شمرند و از این رو، در تلاش هستند مانع از تسری الگوی جمهوری اسلامی و مکانیسم حکمرانی مردمی و مذهبی در کشور‌های خود شوند. محمد بن سلمان در مصاحبه جنجالی خود با مجله آتلانتیک گفته بود که «ما با ایدئولوژی رژیم ایران (ولایت فقیه) مشکل داریم و مشکل ما این است که ما باور داریم آن‌ها حق دخالت در امور ما را ندارند و در هر حال، این اجازه را به آن‌ها نمی‌دهیم.»
مشکلی که سعودی‌ها، اماراتی‌ها و بحرینی‌ها دارند، مشکل مطالبات مردم‌سالارانه‌ای است که شهروندان سعودی از حاکمان خود دارند و نه مشکلات امنیتی و نظامی، چون آن‌ها به لحاظ استراتژیک واقف هستند که ایران به‌دنبال منازعه نظامی با آن‌ها نیست و اگر آن‌ها شروع کننده نباشند هیچ‌گاه وارد چنین فضایی نخواهد شد.
کشور‌های عربی در دو قالب فکری که توسط امریکا برای برداشت‌شان نسبت به ایران ساخته‌اند، گرفتار آمده‌اند، از یک سو تصور می‌کنند که نظام سیاسی و الگوی مردم‌سالار ایران تهدیدی برای موجودیت آن‌ها محسوب می‌شود و از این رو، باید «مشکل ایدئولوژیک» ناشی از تسری گفتمان ایران در منطقه را از بین برد و از طرف دیگر، به لحاظ استراتژیک در چنبره سیاست‌های تنش زا و آشوب امریکایی‌ها قرار گرفته‌اند و نمی‌توانند راهی برای برون رفت از این فضا پیدا کنند. بنابراین امریکایی‌ها با «تهدید سازی از ایران» برای کشور‌های عربی و متعاقباً، بزرگنمایی از «تهدید ایران» ابتدا در ذهنیت اعراب این موضوع را نهادینه کرده‌اند که ایران مانعی برای موجودیت شماست و همواره به آن‌ها می‌گوید: برای مقابله با ایران، باید حجم خرید تسلیحات خود را از امریکا بالا ببرند. به همین دلیل است که کشور‌های حاشیه خلیج فارس جزو بزرگ‌ترین خریداران سلاح از امریکا و غرب هستند و حالا با فشار به این کشور‌ها می‌خواهند ایران اسلامی را یک تهدید جدی برای آن‌ها قلمداد و عدم تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را خطر بزرگ برای اعراب معرفی کنند. از این رو، امریکایی‌ها شیوخ کوته‌فکر شورای همکاری خلیج فارس را به نگارش چنین نامه احمقانه‌ای وادار کرده‌اند تا بتوانند در این قالب باز آن‌ها را بیشتر بدوشند.