روزنامه وطن امروز
1399/05/22
شوش ته خط!
فاطمه ذوالفقاری*: شوش، خیابان انبار گندم، درست وسط هر آنچه از آسیبهای اجتماعی میشود تصور کرد، پارک شوش، مرکز جامع کاهش آسیب بانوان؛ این نشانی مکانی است که یک سال است تبدیل شده به مامن زنانی که با کولهباری از دردها، بار خماری را به دوش میکشند و درد روی درد تلنبار میکنند. از دختری که جوانیاش را قمار افیون کرده و آنقدر سرمست دوران طلایی اعتیادش است که فقط باید کنارش ایستاد و کمک کرد کمتر خودش را نابود کند تا پیرزنی که بعد از مرگ تنها پسرش بیخانمان شده است. از پیرزنی که عروسش از خانه بیرونش کرده و حالا «بیسرپناه» است تا نوجوان ۱۸ سالهای که ۵ سال است همسر مردی ۶۰ ساله است و بعد از ۵ سال کتک خوردن حالا از خانه گریخته و خیلیها به او آدرس آنجا را دادهاند. آنجا که اگر چه بیشتر مددجویانش کارتنخوابهای مصرفکننده موادمخدر هستند اما پناه همه زنان بیسرپناه شهر است. سپیده علیزاده، کارشناس ارشد روانشناسی و مدیر عامل موسسه کاهش آسیب «نور سپید هدایت» درباره این مرکز و خدماتی که ارائه میکند، بر زن بودن مددجوها تاکید میکند و میگوید: اعتیاد زنان وابسته به خانواده است، یعنی دلبستگیهای زنان و مردان با یکدیگر تفاوت دارد، بنابراین درگیری آنها با اعتیاد نیز نسبت به یکدیگر متفاوت است. آسیبی که یک زن تجربه میکند بشدت وابسته به خانواده او است، بنابراین زمانی که به یک زن خدمات میدهید با یک نفر طرف نیستید، چراکه آسیبها معمولا شکل خانگی دارند. اما در مردها این مساله دیده نمیشود و تمام درمانگران اعتیاد متفقند که زنان معتاد، در تمام کشورها و از جمله ایران، نهتنها از نظر جسمی و روحی عوارض سنگینتری در مقایسه با مردان معتاد متحمل میشوند، بلکه بسیار زودتر از مردان در معرض انگ و نگاه کج خانواده و جامعه قرار میگیرند و اگر از حمایت خانواده محروم شده یا عضو یک خانواده آسیبدیده یا فقیر باشند، به سرعت برای تامین هزینه اعتیادشان به رفتارهای خلاف عرف وادار میشوند که در این صورت، طرد کامل از خانواده و اجبار به کارتنخوابی زنان، قطعی و ناگزیر خواهد بود. اگر امروز، دستگاههای مقابله با موادمخدر و نهادهای متولی کاهش آسیبهای اجتماعی، از وجود 5 الی 10 هزار زن کارتنخواب در کل کشور خبر میدهند، این زنان، نگونبختترینهای گرفتار اعتیاد هستند که به واسطه عزیمت به قربانگاه خشنترین آسیب اجتماعی، یکباره پیرامونشان را هم از هر حمایت و محبت و یاری، خالی میبینند؛ علاوه بر آنکه به دلیل تاثر شدید از این تحمیل بیرحمانه، تنها و بیپناه، داوطلب سقوط به عمق دره فراموشی میشوند تا دیگر اثری در خاطره و زندگی هیچ کدام از اطرافیان سببی و نسبی خود باقی نگذارند. این مرکز جامع برای ارائه خدمات کاهش آسیب به زنان مصرفکننده موادمخدر و توانمندسازی آنان ایجاد شده است و موسسه کاهش آسیب «نور سپید هدایت» در این مرکز خدمات گذری، سرپناه شبانه (شلتر)، توانمندسازی، خدمات سیار کاهش آسیب، مدیریت مورد و همچنین خدمات پیگیری را ارائه میکند. کاهش آسیب ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺳﯿﺎستها ﯾﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺟﻬﺖ ﮐﺎﻫﺶ ﻋﻮارض ﺑﻬﺪاﺷﺘﯽ و ﻋﻮاﻗﺐ ﻣﻨﻔﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی ﻧﺎﺷﯽ از ﻣﺼﺮف و واﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﻣﻮادﻣﺨﺪر و رواﻧﮕﺮدان اﻋﻤﺎل ﻣﯽشود. مرکز کاهش آسیب ﻣکانی اﺳﺖ ویژه مصرفکنندگان موادی ﮐﻪ ﻗﺎدر ﯾﺎ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﺗﺮک داﺋﻢ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻪ دﻟﯿـﻞ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﭘﺮﺧﻄﺮی ﮐﻪ از ﺧﻮد ﺑﺮوز ﻣﯽدﻫﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﮐﻨﺘﺮل و ﮐﺎﻫﺶ آﺳﯿﺐﻫﺎی آﻧﺎن ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺳـﺎﯾﺮ اﻓـﺮاد و در راﺳﺘﺎی ﺗﺮﻏﯿﺐ آﻧﻬﺎ ﺑﺮای درﻣﺎن، فعالیت میکند. مرکز جامع کاهش آسیب «نور سپید هدایت» توسط موسسه کاهش آسیب نور سپید هدایت (به عنوان مجری)، شهرداری منطقه ۱۲ تهران (به عنوان ناظر و مالک ساختمان) و سازمان بهزیستی کشور (به عنوان ناظر و صادرکننده پروانه فعالیت) مردادماه سال ۹۸ فعالیت خود را ویژه زنان آسیبدیده آغاز کرد. به جهت تجمیع چندین مرکز ارائه خدمات کاهش آسیب در یک مکان و تسهیل دسترسی مددجویان به دریافت خدمات کاهش آسیب، نام مرکز جامع روی آن قرار گرفت که ویژه بانوان آسیبدیده اجتماعی است و فعالیت شبانهروزی دارد. یک سال از افتتاح نخستین مرکز جامع کاهش آسیب زنان میگذرد؛ یک سالی که دست بر قضا در کنار سختیهای کار در فضای اعتیاد در میدان شوش، اپیدمی کرونا هم به آن اضافه شد و سختی کار را دوچندان کرد تا جایی که همین یک ماه پیش 6 نفر از مددکاران مرکز دچار بیماری کرونا شدند و مرکزی با بیش از ۱۵۰ نفر مددجو ماند و سختی مضاعفی که بر دوش مددکاران عاشق باقی گذاشت. یکی از مددکارانی که تازه از قرنطینه ابتلا به کرونا بیرون آمده، میگوید: روزهای سختی بود. چیزی ته قلبم میگوید اگر دعای بچههای مرکز نبود شاید اینطور نمیگذشت و شاید تسلیم بیماری میشدم. روزی که به سر کار برگشتم، با عدم موافقت خانوادهام مواجه شدم اما مقاومت کردم و به کار برگشتم. باورم نمیشد که این بچهها اینقدر دلتنگ و نگرانم شدهاند و البته این را اضافه کنید به سختی کاری که همکارانم به واسطه بیماری من با آن دست به گریبان بودند. مددیار بهبودیافته از اعتیاد که در مرکز جامع کاهش آسیب بانوان مشغول شده و او هم بتازگی از بند بیماری کرونا رها شده است، میگوید: 25 سال مصرفکننده مواد بودم، در دوره ترک اعتیادم اینقدر درد نکشیدم که طی مدت ابتلا به کرونا اذیت شدم ولی برگشتم تا این مرکز بسته نشود و این زنان رانده و مانده از اینجا هم نشوند. وی درباره ماهیت کار این مرکز میگوید: مددکاری در کل شغل سختی است اما مددکاری در زمینه اعتیاد، آن هم در مواجهه با زنان و کودکان کارتنخواب سختتر است. عبور هر روزه از این منطقه برای رسیدن به محل کار که با تهدید و ارعاب قاچاقچیانی که طعمههایشان از وقتی مددجوی ما شدهاند به راحتی قبل تسلیم خواستههای آنها نمیشوند هم برای خودش داستانی است. علیزاده، مدیرعامل موسسه «نور سپید هدایت» و مدیر «مرکز جامع کاهش آسیب زنان» و «مددسرای بانوان شوش» در تایید حرفهای همکارش میگوید: همکاران من در واقع اعضای یک خانواده هستند و مهمترین ویژگی آنها عشق است، چون هیچ چیزی غیر از عشق نمیتواند کسی را وادار کند این طور صادقانه به کسانی خدمت کند که حتی نزدیکانشان هم سعی میکنند ردی از نام و خاطراتشان در خاطرشان نماند. همکاران من عاشق خدمت و بهبود کیفیت زندگی مددجویانند و شاید همین انگیزه والای انسانی است که سختیهای کار و نامهربانی و ناسپاسی بسیاری از مسؤولان را تاب میآورند و من ایمان دارم آثار خیر دعای مددجویان مرکز در جایجای زندگی اینها به چشم میخورد. * خبرنگار