روزنامه اعتماد
1399/05/22
نشد آقاي فتاح!
من مجموعا علاقهمند بعضي خصال نيك افراد مستقل اصولگرا هستم. جايي كه بر اصول ميايستند اما از عكس سيل گلستان تاكنون؛ سير قهقرايي آقاي فتاح در ذهن من و افراد بيطرف ديگر كه ماقال را ميبينند آغاز شد. علتش احساسات منفي نيست. علتش جايگزيني نمايش به جاي چالش است. افراد زرنگباشي معمولا سس زياد را بر غذاي فاقد كالري ميريزند. دلخواه آدمهاي عجول ميشوند. اين زندگي فستفودي خوشمزه، مخالف سلامت بدن جامعه است و مگر روزنامهنگار وظيفهاي جز جداسازي سره از ناسره دارد؟ چيزي كه فتاح را به دل مينشاند، تصوري از شجاعت چالش با مشكلات حوزهاش بود ولي هرروز اين شجاعت چالش به اعتماد به نفس كاذب نمايش مقابل دوربين ميل ميكند. تصور كنيد كه آقاي فتاح يك جراح است كه بيمارستاني را به او سپردهاند و او به جاي جراحيهاي ضروري به كوتاه كردن موي بيماران مبادرت ميكند. خوشگلسازي اقدامات به خصوص با جذب تيمهاي پرگوي تبليغاتي آقاي احمدينژاد، در يكسال گذشته، آن خلوص را به رنگارنگي خروس مبدل كرده است. از اين بگذريم. آقاي فتاح عزيز؛ آيا جنابعالي قصد داريد جاي پرنشدني احمدينژاد را پر كنيد؟ ميتوانم تا دوسال آينده تمام ديالوگهايتان را حدس بزنم و در همينجا بنويسم. سخنهايي از اين قبيل: چپ و راست بر سر من ريختهاند. از حلقومشان بيرون ميكشم. من فقط يك افشاگري كردم و تاوان ميدهم. مردم عزيز من تنها هستم... اينها ادبيات جناب دكتر احمدينژاد است و من بعد از تصديق سخن رييس جمهور سابق ميپرسم، با بيش از700 ميليارد دلار چه كردي مرد؟ گردش مالي آن درآمد ميتوانست ايران را چين يا هند كند. چون درآمد اوليه با ضريب گردش مالي باعث رشد گسترده اقتصادي ميشود.
حالا هم با تصديق سخنان جناب فتاح ميپرسم، گيرم تمام اموال و املاك را پس گرفتي، چه برنامهاي داري كه آن را چسب زخمي بر جراحت مستضعفين كنيد. آقاي فتاح مگر ميتوان بدون ديتاي روشن؛ برنامهاي جهت حمايت سيستماتيك محرومان ريخت؟ به مردم بگوييد تعداد عائله شما چقدر است؟ جمعيت زير خط فقر مطلق كه معلوم است. آيا آنها مستضعفين مد نظر بنياد هستند؟ اگر آنها نيستند، پس مشخصات آنها چيست؟ دستگاه مستضعفيابي كه وجود ندارد. مگر آنكه به ميل ملوكانه به افراد كمك كنيد. مساله بعدي اين است كه چقدر درآمد بنياد است و چقدر از اين درآمد طي كدام حسابرسي خرج مستضعفين ميشود؟ اگر املاك بنياد را روساي جمهور و سپاه و بقبه به شما بدهند، آنها را چگونه مصرف ميكنيد؟ نفري يك متر به مستضعفين ميدهيد؟ نشد آقاي فتاح. بخش حمايتي و توزيع جهيزيه و غذاي گرم را سپر بلا كردهايد. جامعه از شما شفافيت و عددهاي قابل راستيآزمايي و برنامههاي اعلامي و هدف قابل دسترس ميخواهد. شما به جاي اين كار، بخشي از صحنه نمايش را نورافكن انداختيد تا باقي صحنه نمايش در تاريكي فرو برود و كسي نپرسد. اما هم نظام و هم مردم يكبار اين شعبدهبازي را كامل ديدهاند. در هر مسوولي تشخيصش خواهند داد. شما از آنها بازيگرتر نيستيد. آلودگي ديگران، نبايد موجب امتناع شما از شفافيت شود. كاش اين افشاگريها به همراه اقدامات امتناعي و ايجابي بود كه عصايي زير بغل دولت و ملت و نظام سياسي ميگذاشت نه آنكه كاخها را بگيريد و حتي يك درصد از بيكاري يا فقر كوخنشينان كم نشود. چالش يا نمايش؟ اين مساله ما با همه افراد در طريقت استاد شما احمدينژاد و ساير مسوولاني است كه كم و بيش به اين طريقت جذاب روي ميآورد. از نمايش كم كنيم و به چالش با غولهاي مشكلات بپردازيم. باور كنيد كارنامه شما براي هر پست ديگري از جمله رياستجمهوري احمدينژاد، بستگي به موفقيت جنابعالي با اختيارات و گردش مالي مكفي در چالش با مشكلات مستضعفين دارد نه نمايشهايي كه لااقل مخالف تقواست چرا كه كفر به معناي پوشاندن است.
سایر اخبار این روزنامه
بورس، لنگرگاه نفتكشها
چراغ سبز وزارت نفت به عرضه سهام پالايشگاهها
تهران هم مصدق دارد و هم بازرگان ...
امسال تكليف همه املاك روشن ميشود
از ماياكفسكي واقعي تا ماياكفسكي عصا قورت داده
سوگ سرپرست خانوار
باج انتخاباتيآقاي ترامپ
خانهاي روي فاضلاب
راست و دروغ ترامپ درباره ايران
نشد آقاي فتاح!
حقوقي كه با توقيف رسانه
لبنان و مساله فشار خارجي
تجربه كوپن و فناوري
مال خود كردن اموال عمومي
آلبوم عكس كاخ گلستان