روزنامه اعتماد
1399/05/25
اهميت شيرمحمد اسپندار
در آن سالهايي كه جنگ تازه تمام شده بود، حدود سالهاي 68 و 69، من و آقاي محمدرضا درويشي كه به طور جدي به كار پژوهش در زمينه موسيقي نواحي در استانها مشغول بوديم، اولين كساني بوديم كه سراغ آقاي شيرمحمد اسپندار رفتيم. آن زمان ايشان زندگي فقيرانهاي داشتند. كپري بود و دشواريهاي زندگي در وضعيتي كه حتي آب آشاميدني نداشتند. دعوتش كرديم به جشنواره نينوازان. با يك گروه كامل بلوچي آمدند كه هم سازهاي كوبهاي و هم سازهاي باديشان را معرفي كرديم. دونلي بلوچي هم بود. نل هم بود. نل يك ساز بلوچي است كه وقتي دو تايش را با هم مينوازند، ميشود دونلي. اين طوري بود كه اولين بار بعد از انقلاب اسلامي ايران در سال 1370 شيرمحمد اسپندار به جشنواره ملي پا گذاشت و بعد از آن بود كه ديگر كارش بالا گرفت.آقاي شيرمحمد اسپندار، دونلنوازي را زماني كه در پاكستان بود از يك استاد پاكستاني ياد گرفته بود و بعد كه به ايران آمده بود، ادامه داده بود. در آن زمان دونل در ايران از بين رفته بود و فقط نل ميزدند. بعد از انقلاب هم 13 سال طول كشيد تا اينكه در سال 1370 ايشان به آن جشنواره آمدند و كارشان دوباره ديده شد و اوج گرفت. بعد از ايشان يكي، دو دونلينواز ديگر هم روي كار آمدند. مثل آقاي موسي بلوچ كه در جشنواره موسيقي كار كه در تهران برگزار كرده بوديم از ايشان دعوت كردم و آمدند و اجرا كردند و فيلمهاي اجراي صحنهاياش نزد من محفوظ است. خدا رحمتش كند. چون شغل نوازندگي هزينههاي زندگي او را تامين نميكرد، مجبور بود كار ديگري هم بكند و با وانتش در جاده كار ميكرد و در نهايت در اثر تصادف از دنيا رفت. به نظرم از نظر مهارت او تنها كسي بود كه همپاي شيرمحمد اسپندار دونلينوازي ميكرد. بعد مطلع شدم كه چند تا جوان ديگر هم هستند كه دونلي ميزنند اما قطعا به قدرت شيرمحمد نيستند. شيرمحمد آدم باهوشي است و اين هوشش خيلي به كار هنري او آمده.
او آهنگهايي را كه از راديو و تلويزيون ميشنيد با ساز دونلي مينواخت. نه فقط آهنگهاي بومي منطقه بلوچستان، هر آهنگي حتي آهنگهاي لري، تركي و... را. يعني اين تبحر را دارد كه آهنگهاي مناطق ديگر را هم بنوازد. از خصوصيات او آرامشي است كه دارد. مردي آرام، متين و بسيار كنجكاو. اين كنجكاوي در رسيدن او به جايگاه هنري امروزش بسيار موثر بوده. از نظر تخصصي درجه مهارتش از هر كسي در زمينه ساز دونلي بالاتر است. جوانهايي كه امروز در سيستان و بلوچستان دونلي مينوازند، قدرت نوازندگي آنها در حد شيرمحمد نيست. شيرمحمد اسپندار بيشك تنها نوازنده با مهارت و متخصص ساز دونلي در ايران است. بيجهت نيست كه نشان درجه يك هنري گرفته است. مديران ارشاد در منطقه تا جايي كه ميتوانند از هنرمنداني مانند شيرمحمد حمايت ميكنند اما مگر يك مدير در سطح استان چقدر توان كمك كردن دارد؟ متاسفانه در سطح وزارتخانه برنامهاي جدي براي حمايتي از هنرمندان به ويژه هنرمندان موسيقي نواحي وجود ندارد بنابراين دست مديران منطقهاي هم بسته است. تا جايي كه ميدانم شيرمحمد يك بار يك عمل جراحي داشت كه هزينه آن بالا بود. به طور اتفاقي خانم لاله اسكندري كه براي يك فيلم به منطقه آمده بودند در جريان مساله بيماري و هزينه بالاي عمل جراحي ايشان قرار گرفتند و بخشي از هزينه عملشان را پرداخت كردند. يعني كسي داوطلبانه هزينه را تقبل كرد، بنابراين مشكل جاي ديگر است. مشكل اختصاص ندادن بخش بودجه به مسائل معيشتي و از جمله درمان هنرمندان است. هيچ دولتي در اين همه سال نيامد به اين مساله توجه كند. هيچ راهكار و استراتژي مشخصي براي رفع مشكل معيشتي و درمان هنرمندان موسيقي نداشتند و نگاهشان به اين هنر تفنني بوده. مشكل اصلي را بايد در اين نوع نگاه به موسيقي و بهطور كلي به هنر ديد.
سایر اخبار این روزنامه
قمار شيخ زايد
استعفا يا پرهيز از كانديداتوري
مندرآوردي خطرناك
جناح خود را انتخاب كنيد: هگل يا اسپينوزا
مشوق پنهان ارزي براي خريداران اوراق نفتي
نقش آيتالله
شكست در بازي خانگي
سرمايهداري دولتي نوين چين
احياي نهاد نخستوزيري
اسراييلي در جنوب
كولبران آب!
محرم امسال، محرمي متفاوت
نمايشي براي نجات ترامپ
شعبدههاي انتخاباتي ترامپ
از وضع مردم هيچ نميدانيم!
اهميت شيرمحمد اسپندار