رفتار شناسی فتاح

مجید ابهری- در ظرف بیست روز به طور سریالی وقایعی اتفاق افتادند که از نگاه رفتارشناسی اجتماعی ابعاد و عوارض متعددی را در بر دارد که باید از هر حیث مورد توجه قرار گیرند. مخصوصا کسانیکه در ابتدای راه سیاست وعرصه سیاستمداری قرار دارند باید به موضوع سخنان مهندس فتاح و عوارض آن به خوبی عنایت نمایند. مهندس یکی از چهره‌های مومن وپاکدست وکم حاشیه می‌باشد که تا امروز وجوه خدمت وصداقتش بر فضاسازی‌های تبلیغاتی و تخریبی می‌چربیده وحتی مخالفان وی نیز نتوانستند عیب وضعف دندان‌گیری برای وی بیان نمایند. وی حتی در سخنرانی‌ها و صحبت‌های رسمی و علنی‌اش تلاشی بر اختفای لهجه شیرین آذری‌اش نداشته و با تفکری مومنانه وارد گود سیاست شد.
بعد از انتصاب وی بر گسترده ترین، ثروتمندترین و
پیچیده‌ترین نهاد کشور اکثر منتقدانش منتظر غرق شدنش در روابط پیچیده ومخوف حاکم بر بخش قابل توجهی از بزرگترین نهاد کشور نشستند. فتاح براساس شناخت مدیریتی‌ام در حفاظت از منافع نظام اسیر هیچگونه فشار وتوصیه و خاصه خرجی نمی‌گردد. کسانیکه با مقدمات و الفبای گروه ها، شرکت ها، کارخانجات،صنایع ودارایی‌های بنیاد آشنا هستند به خوبی می‌دانند این نهاد به تنهایی برابر با چند وزارت و سازمان بوده و چنین سرمایه‌ای مورد علاقه وتوجه خیلی‌ها می‌تواند باشد. حالا فتاح آغاز به ماراتن نفس‌گیری در عرصه تاباندن نور بر بعضی نقاط تاریکی در مسیر انقلاب اسلامی می‌نماید. به محض آغاز این بخش از حرف‌های فتاح در مورد سوء استفاده از اموال بنیاد هجوم از طرف دوستان وی و مخالفان ایشان با شدت وضعف متفاوتی شروع می‌شود. عده‌ای این حرفهای ایشان را زمینه‌سازی و یارکشی برای انتخابات ریاست جمهوری آینده تلقی کرده و گروهی دیگر حساسیت سنجی دوستان و همسویان فتاح را هدف این بیانات قلمداد نموده ودر کنار این اظهار نظر‌های کلی، نظرات فرعی وجزیی نیز با اهداف و مقاصد مختلف در این راستا بیان ورسانه‌ای شدند. در کنار تمام این فضاها بعد از دهه اول انقلاب اسلامی یک نگاه وفلسفه کلی در سپهر سیاست ایران متولد شد که هرگونه نظر منفی در مورد نیروهای حاضر در چرخه انقلاب اسلامی را شایعه ازسوی مخالفان ارزیابی می‌نمایند. درنتیجه باور اینگونه نکات کمرنگ وضعیف می‌گردد. چند روزی از گسترش نظریات موافق ومخالف در رسانه‌ها گذشته بود و دلسوزان نظام نگران و مضطرب چشم به آینده و یا بیانات رهبر گرانقدر انقلاب اسلامی بعنوان فصل الخطاب دوخته بودند.ناگهان در یک حرکت بسیار نادر و عجیب فتاح ضمن عذر خواهی از افرادی که از آنها نام برده بود؛ از آنها حلالیت طلبید. در اینجا قضاوت‌هایی در مورد رفتارهای فتاح به وجود آمد.
عده‌ای عکس العمل فتاح را ناشی از فشارهای جانبی دانسته و گویا در انتظار عکس العمل مخاطبان وی بودند که از میان آنها فقط دکتر حداد عادل وارد پاسخگویی گردید. در قالب یک جمله معترضه باید عرض کنم سالهاست که روحیه عذر خواهی و همینطور تشکر در جامعه ما به دست فراموشی سپرده شده و رفته رفته به زوال کامل می‌رسد. در خیابان عابری تنه محکمی به شما می‌زند و با نگاه‌های پر از فحش وغضب به شما خیره شده وبراساس قدرت بدنی و تفاوت سنی در صورت فاصله ازشما زیر لب دشنام داده و عبور می‌کند. در صورت برتری احتمال ضرب وشتم جانانه یا شنیدن چند دشنام آبداراز وی قطعی وخاتمه را خدا داند. لگد کردن یا پایمال کردن نوبت وحق و... از مناظر طبیعی هرروز وساعت در جامعه ماست. در مورد تشکر که دیگر در ردیف آداب منسوخ شده قرار می‌گیرد چه در خانه بعد از صرف غذا وچه در سایر رفتارهای فردی واجتماعی گویی همه به وظایف ذاتی خود عمل کرده وباید چنین می‌کردند. در این وانفسای رفتارهای انسانی، فتاح به عنوان یک مدیر ارشد ساده وصادقانه عذر خواهی کرده و حلالیت می‌طلبد. فتاح علت این کژرفتاری را ضعف اطلاعات دریافتی ونقص مجاری ارتباطی قلمداد کرده و صادقانه عذر خواهی کرده و حلالیت می‌طلبد. بیاد بیاوریم حادثه قطار شمال و زیان‌های چشمگیر جانی ومالی آن رخداد تلخ را در قبال این حادثه شوم مدیر ارشد سازمان متبوع به گفتن «قطار بیمه بوده اکتفا می‌کند». حوادث تلخ مشابه کم نبودند اما دریغ از یک معذرت شفاهی ازسوی مسئولان مربوطه


برای التیام آلام زیان دیدگان. حالا باز تعدادی از دست اندرکاران، تاکتیکی بودن این حرکت وبرخی دیگر صادقانه بودن این حرکت وی را مورد تاکید قرار داده واز ایشان تقدیر نمودند. ظاهر وباطن افراد و خلوص نیت شان فقط مورد وقوف الهی هستند. وما مکلف به حکم به ظاهر هستیم. امید آنکه:اولا مدیران سطوح مختلف قبل از هر اظهار نظر، ارزیابی‌ها وتحلیل‌های لازم را به عمل آورده بنحوی که نیازی به چنین رفتارهایی نباشد.
ثانیا:در صورت ارتکاب رفتاری مغایر با موازین شرعی و اخلاقی و قانونی؛ با شهامت وشجاعت اقرار به خطای خود کرده و در مورد آن
عذر خواهی نمایند.