روزنامه آفتاب یزد
1399/06/15
درباره رها شدن یک نوزاد در تبریز
مریم اکبری نوشاد- چهارشنبه دوازده شهریور نود و نه خواندن خبری تلخ،دلم را به درد آورد. نوزاد پسری برهنه؛ پیچیده در پتو، در یاغچیان تبریز رها شده بود.این نوزاد، به لطف ماموران نیروی انتظامی پیدا و به بهزیستی سپرده شد.
تصور کنید نوزادی که تازه چشم به جهان گشوده و میباید در آغوش مادر باشد به امید خدا
رها شده!
به همین راحتی انسانی به مرحله تولد رسیده و در کمال قساوت و سنگدلی بیکس و کار رها شده است.
لطف خدا بوده که طعمه سگها نشده و به موقع نجات پیدا کرده است.
کاری ندارم که تمام کامنتهای مخاطبان خبرگزاریها سرشار از بد و بیراه و گله مخاطبین از والدین بیرحم این طفل معصوم بود.
من هم مثل همگان علت این حرکت را نمیدانم.
مادری...پدری....مشروع یا غیر مشروع جگر گوشه خود را بعد نه ماه پیچیده در پتویی رها کرده اند.
این اتفاق سالیان سال است که بوده و هست.
اما حالا در قرن بیست و یکم با این حجم از توسعه اطلاعات و آگاهی؛ بارداری بیبرنامه نمیتواند قابل توجیه باشد،اما باز هم شاهد آن هستیم.
چه مشروع وچه غیر مشروع پدر و مادر این نوزاد مسیر غلطی را پیمودهاند که علت اصلی آن فقر آگاهی و بستن دربهای قانونی برای اقدامات به موقع است.
امروزه نمیتوان جوان و نوجوان را با حرفهای قدیمی بچه را از بازار خریدهایم و یا با پست آوردهاند گول بزنیم.
وظیفه نهادهای مربوطه در حوزه بهداشت و آموزش؛دادن راهکارهای موثر برای پیشگیری از بارداریهای ناخواسته است.باید قبول کرد که آموزشهای قبل ازدواج که حالا محدود به پخش یک فیلم آموزشی کوتاه در روز آزمایش پیش از ازدواج است کافی نیست.کمتر کسی در هیجان عقد و عروسی درک درستی از چنین مواردی میتواند داشته باشد و شاید بهتر است آموزشها در موقعی مناسبتر و به نحوی دقیقتر با کنترل میزان یادگیری انجام گردد.
یک حدس آن است که شاید پدر و مادر این کودک از فرط فقر مجبور به چنین کاری شده باشند.اگر چنین هم باشد درصورتیکه درهای کمک به آنان در ابتدای بارداری باز میبود و میتوانستند به موقع جلو رشد موجودی را بگیرند که هر روز به انسان شدن نزدیک میشود حالا با چنین صحنهای مواجه نبودیم.
در شرایط اقتصادی فعلی هزاران دندان هم که داشته باشی خیلی وقتها نان نداری پس برخی استدلالها مطابق با زمان حاضر نیست و از بعد گناه هم که نگاه کنیم آیا تولد این طفل معصوم و رها شدنش در آن حالت گناه نمیباشد؟! یقینا خداوند متعال از رها شدن یک نوزاد در بخشی از شهر آن هم برهنه و بیسرپناه خوشنود
نخواهد شد.
ازطرف دیگر اگر آگاهی لازم به جوانان ما داده شود حالا ازدواج کرده یا ناکرده حداقل قادر خواهند بود روشهای پیشگیری از بارداری را کامل بدانند و با مشکلات این چنینی
مواجه نشوند.
در شرایط فعلی و با این حجم از تبادل اطلاعات در سایتها و فضاهای مجازی روپوشانی حقایق و پنهان کردن آن دردی را دوا نمیکند.
اگر درست و به موقع آگاهی ندهیم؛اگر راههای موثری را برای کنترل چنین مواردی ایجاد ننماییم مجبور به خواندن اخبار بیشتری
خواهیم شد که دلمان را به درد خواهد آورد.
مراکز مشاوره؛مشاورین مدارس؛مشاورین دانشگاه و مسئولین ذی ربط میبایست با تدوین آموزشهای لازم و جامع در دوران جوانی و نوجوانی مانع بهوجودآمدن طفلان بیگناهی شوند که زندگیشان یک عمر زیر سایه یک غفلت قرار میگیرد.
توضیح و تبیین صحیح مسائل برای جوانان قبل ازدواج و در مرحله ازدواج مطابق با واقعیتهای جامعه و نه اتوپیاهای دست نیافتنی باعث میگردد که تصمیمات و روابط با آگاهی اتفاق بیفتد؛ضمن آنکه بودن مجراهای قانونی و متناسب با شرایط خاص و موردی جلو موارد تلخ این چنینی را تا حدود زیادی خواهد گرفت.
امید است که این موارد چراغ راهی باشد تا تصمیم گیرندگان و دست اندرکاران امر تدابیر لازم را برنامه ریزی و اتخاذ نمایند.
سایر اخبار این روزنامه
طنابکشی مدیرعاملی در «گهرزمین» به سود کیست!؟
منفورها !
آخرین میانجی؟
«بازارگردانی»دخالتی بینتیجه
کرونا و روزنامهنگاری
مهرماه سر در گم
آقایان آموزش و پرورش چه میکنید؟
پیغامرسانی زیر سایه انتخابات نوامبر
چه شد که به وام کمک ودیعه مسکن رسیدیم!؟
«آقا ذبیح» و دیالکتیک مرگ
راه تشخیص مشکلات گفتاری در کودک
قیمت خودرو دست کیست؛ دولت یا دشمن قسم خورده؟!
مسئولان و دانشآموزان سردرگم
آقای قالیباف! برای بعد از سلفیها هم برنامهای دارید؟
بازی با جان انسان ها
اولویت سلامتی بر آموزش
درباره رها شدن یک نوزاد در تبریز
سندرم پای بیقرار چیست؟