روزنامه شرق
1399/06/27
روانشناسان پنج رنگ
روانشناسان پنج رنگ حسین ناصری . روانشناس پیشگیری بنا به گفتههای دبیر کل سازمان ملل متحد، سلامت روان و آسایش مردم در تمامی کشورها بهشدت تحت تأثیر کرونا قرار گرفته است. در کشور ما نیز با وجود نبود شواهد پژوهشی، ظن قوی وجود دارد که نرخ بروز (موارد جدید) اختلالات روانشناختی و بهویژه انواع اضطرابها و افسردگیها افزایش یافته و با توجه به تداوم رکود تورمی حاکم بر کشور کماکان رو به فزونی خواهد بود. در این شرایط، آگاهی مردم از اینکه در این مواقع باید به چه کسی مراجعه کنند، تا حدودی سواد سلامت روان جامعه را نیز مشخص میکند. روشن است که در کنار مزایای بسیار، سواد سلامت روان موجب خواهد شد افراد جامعه، کمتر مورد سوءاستفاده سودجویان واقع شوند؛ ولی متأسفانه به علت اینکه سیستم آموزشی حاکم، دغدغهای نسبت به این موضوع ندارد، کم نیستند افرادی که بهراحتی تحت تأثیر افرادی قرار میگیرند که خود را روانشناس و مشاور معرفی میکنند. مسئله دیگر این است که وقتی در جامعه، کمبود متخصص سلامت روان وجود داشته باشد، زمینه لازم برای سودجویی فراهم خواهد شد. طبق آمارهای منابع معتبر، در کشور مابهازای هر صد هزار نفر، نزدیک به شش روانشناس وجود دارد. این آمار در مقایسه با کشورهای همسایه (عراق:0.1، افغانستان: 0.2، اردن: 1.2، لبنان: 3، عمان: 0.7، قطر: 0.1، عربستان صعودی: 2) مناسب و در مقایسه با کشورهای شاخص (کانادا: 48، آلمان: 49، سوئیس:84، فنلاند: 109) نامناسب است. نکته دیگر این است که متخصصان فعلی نیز به شیوهای نسبتا برابر به ارائه خدمت مشغول نیستند. از یک سو، درصدی از روانشناسان و مشاوران هستند که دریافت وقت از آنان ماهها طول میکشد: درصدی از روانشناسان دانشگاهی (استادان دانشگاهی)، آن دسته از روانشناسانی که به صداوسیما راه پیدا میکنند و متخصصانی که در فضای مجازی فعال هستند، در این دسته قرار میگیرند. از سوی دیگر، گروهی از فارغالتحصیلان که موفق به اخذ پروانه فعالیت از سازمان نظام روانشناسی میشوند، در نهایت با بیکاری مواجه خواهند شد، چراکه بسیاری از مراکز مشاوره فقط بهدنبال روانشناسانی میگردند که خود، دارای مراجع باشند. به این ترتیب بخشی از این افراد که عمدتا جوان هستند و نیاز به شغل دارند، بعد از ناکامی در اشتغال در یک مرکز مشاوره، به حوزههای غیرتخصصی رو میآورند. با وجود این، آگاهی از موضوعاتی نظیر انواع رواندرمانیها، تفاوت رواندرمانگر و مشاور، ضرورت مراجعه به روانپزشک در مواجهه با اختلالات حاد و... همگی موضوعاتی هستند که با مطالعه و جستوجو در سایتهای اطلاعرسانی موثق به افراد کمک میکند که در دام افراد فرصتطلب نیفتند. در این زمینه از جمله موضوعاتی که دانستن آن برای عموم مردم مفید است، توان تشخیص روانشناسان سره از ناسره است. البته انتظار اینکه مخاطب عام بتواند بهراحتی به این موضوع پی ببرد، دور از انتظار است. یکی از وظایف جامعه روانشناسی این است که اینگونه اطلاعات را در اختیار عموم مردم قرار دهد. نگارنده به خاطر دارد سالها پیش در جلسه امتحان درس روانشناسی مرضی در برگه امتحانی با این سؤال مواجه شد که روانشناس کیست. نگارنده، سالها بعد، جواب این سؤال را در مقاله ارزشمند دکتر حمید پورشریفی (1399) (اعتبارگذاری شاغلان در حرفه روانشناسی: معرفی اولیه مدل پنج رنگی، خبرنامه انجمن روانشناسی51، 4.4-16) دریافت: «آیا یك دانشجوی کارشناسی یا حتی کارشناسی ارشد روانشناسی، روانشناس محسوب میشود و آیا میتـوان فـردی کـه رشـتهای غیر روانشناسی دارد و صرفا دورهها یا کارگاههایی را گذرانیده است روانشناس نامید؟ حقوق مراجعان ایجاب میکند که آنها به توانایی تشخیص روانشناس از افراد غیرروانشناس یا روانشناسنما دست یابند. بر ایـن اسـاس لازم است تعریفی دقیق را ملاک قرار دهیم. در این خصوص قانون راهگشاست...براساس تبصره یک ماده چهار قانون تشکیل سـازمان نظـام روانشناسـی و مشـاوره، منظـور از روانشـناس کسـی اسـت کـه در یکـی از رشتههای روانشناسی در سطح کارشناسی ارشد فارغالتحصیل شده باشد و بـراسـاس تبصـره سه مـاده چهار ایـن قانون، بـرای اشـتغال در حرفههای روانشناسی و مشاوره، اخذ پروانه از سازمان و عضویت در آن الزامی است. همچنین براساس مصوبه بهمنماه 1393 شورای مرکزی سازمان نظام، افرادی که بعد از آن تاریخ شـاغل بـه تحصـیل شـدهانـد، بـه شرطی میتوانند پروانه اشتغال در حرفه روانشناسی و مشاوره دریافت کنند که از سه دوره تحصیلی دانشگاهی (کارشناسـی، کارشناسـی ارشد و دکترای تخصصی)، حداقل دو دوره را در رشته مرتبط گذرانده باشند. البته داشتن تحصیلات مرتبط و پروانه فعالیت، ملاک حداقلی است و یك روانشناس کسی است که در کنار احراز صلاحیت، سـعی میکند بهطور مستمر برای حفظ صلاحیت خود تلاش کند».
علاوه بر این تعریف، در این مقاله با بهکارگیری استعاره رنگها، روانشناسان در پنج گروه قرمز، نارنجی، زرد، سبز و آبی تقسیمبندی شدهاند. از این تقسیمبندی میتوان چنین برداشت کرد که روانشناسان گروه سبز و آبی، روانشناسانی سالم، باسواد و پایبند به ارزشهای مثبت انسانی هستند که تأثیرات عمیقی را در زندگی مراجعهکنندگان ایجاد میکنند. طبق طبقهبندی ارائهشده در آن مقاله، روانشناسان گروه قرمز به دو دسته تقسیم میشوند؛ گروه اول، افرادی بدون تحصیلات دانشگاهی مرتبط هستند که «بهدلیل شگردهای تبلیغاتی و گاه غیراخلاقی که به کار میبرند، مخاطبان زیادی را جلب کرده و گاهی بهخاطر بیدقتیهای صداوسیما یا دعوت بیملاحظه آنها توسط برخی از دانشگاهها برای سخنرانی، آنقدر مطرح میشوند که وقتی حتی از دانشجویان روانشناسی خواسته میشود چند روانشناس برتر را نام ببرند از افرادی نام میبرند که روانشناس نیستند». گروه دوم، افرادی با تحصیلات دانشگاهی مرتبط هستند، ولی به علت ویژگیهای روانشناختی ناسالم، بسیار مخرب محسوب میشوند. این دو گروه به این علت در گروه قرمز قرار میگیرند، چراکه در طول فرایند بهاصطلاح درمانی خود، با تسلط بیمارگون بر مراجع و تلاش آگاهانه برای خاموشکردن تفکر نقادانهاش، مراجع را وارد دنیای سرابگونهای میکنند که در نهایت نتیجهای به جز تشدید آسیب نخواهد داشت. روانشناس فیلم «شادیِ» سالانز (1998) نمونه بارزی از روانشناسان خطرناک برای جامعه است. طبق توضیحات مقاله درباره روانشناسان گروه نارنجی، میتوان گفت این دسته از روانشناسان کسانی هستند که همگی تحصیلات دانشگاهی مرتبط دارند؛ اما به علت کیفیت نازل دوره تحصیل، فاقد حداقل مهارتهای حرفهای در حل مسائل و مشکلات مراجعان هستند. بسیاری از مواقع برای رفع مسائل و مشکلات روانشناختی و بهویژه اختلالات روانی رایج، لازم است که روانشناس از یک پروتکل درمانی مبتنی بر شواهد تبعیت کند که تمامی دستورات لازم برای مدیریت جلسات را مشخص کرده باشد. ناآگاهی از اینگونه دستورالعملهای درمانی، ندانستن تئوری، نگذراندن دورههای کارورزی و نداشتن سوپروایزر، عمده شکلگیری روانشناسان نارنجی است. با وجود این، اگر یک روانشناس به همه موارد اشارهشده تسلط داشته باشد، ولی نگاه او به مراجعان بالا به پایین و قضاوتی باشد، در این گروه قرار میگیرد؛ وقتی که روانشناس به مراجعی با علائم افسردگی، این جمله را میگوید که «خجالت نمیکشی بهخاطر مسئلهای به این بیاهمیتی افسرده شدهای»، این گفته، قطعا به جز ایجاد حس گناه در مراجع پیامدی نخواهد داشت. این نوع جملات، معمولا از دهان روانشناسان نارنجی خارج میشود. گروه زرد نیز شامل آن دسته از روانشناسانی است که اولا تحصیلات دانشگاهی مرتبط دارند، ثانیا بیشترشان فارغالتحصیلان دانشگاههای باکیفیتاند که دقت لازم برای تبدیل آنان به فارغالتحصیلان باسواد و سالم صرف شده است؛ ولی با این اوصاف، فقدان استعداد ذاتی آنان در بهکارگیری دانش یا ضعفها و مسائل فردی حلنشده، موجب میشود از بهرهوری تمامعیار در حوزه سلامت روان برخوردار نباشند. روانشناس فیلم «ویل هانتینگتون خوبِ» گاس ونسنت (1997) نمونهای از روانشناسان زرد است.
در مجموع میتوان گفت مواردی وجود دارد که میتوان با استفاده از آنها، روان خود را به دست روانشناسان کاربلدتری سپرد: روانشناس مد نظر باید حتما پروانه فعالیت از سازمان نظام روانشناسی داشته باشد و آن را در معرض دید مراجعان قرار دهد؛ مرکز یا محل کار او تابلوی سازمان بهزیستی یا نظام روانشناسی داشته باشد؛ هیچ مخفیکاری و رفتار عجیبی در مرکز او مشاهده نشود؛ سبک و پروتکل درمانی مشخصی داشته باشد و آن را برای مراجعان توضیح دهد؛ بهتدریج تأثیر مثبت روش و منش او بر تغییر رفتار و روحیه احساس شود؛ بهتدریج موجب افزایش اعتمادبهنفس و خودباوری شود و در کنار همه این موارد باید پذیرفت که روانشناس در نهایت انسانی است ممکنالخطا؛ حتی روانشناسان طراز اول نیز دچار خطا و اشتباه میشوند؛ اصل این است که اشتباهات خود را پذیرفته و بدون هیچ توجیهی، درصدد جبران آن برآیند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
کارگزاران از لاریجانی حمایت نمیکند
عملگرایی در دقیقه نَود گفتوگوی احمد غلامی با حمیدرضا جلاییپور
هشدارهای ایران
پیروزی ملت در شنبه و یکشنبه
تحقیق و تفحص از شورای سران قوا
شاهدان، روایت چوپان را تأیید میکنند
استمداد از اصلاحطلبان
سرگردانی کارگران معترض
فریب بزرگ
برخی رژیمهای اقتدارگرا توسعهخواه بودهاند
روانشناسان پنج رنگ
تهمينه مادرانه در سوك سهراب
در جستوجوی یک راهحل