روزنامه آفتاب یزد
1399/06/27
سایه کدخدایی روی انتخابات 1400؟
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: مردم از دوگانه ی «اصولگرا» ـ «اصلاحطلب» خستهاند و شاید اگر بازهم دعوای انتخاباتی به دعواهای «حیدری ـ نعمتی» اصلاحاتیها و اصولگرایان ختم شود، چندان بعید نیست که مشارکت به طرز معناداری ـ حتی معنادارتر از انتخابات اسفند98 ـ دچار افول و تنزل شود. همه ی کارشناسانی که «سیاست» را از دریچه ی «جامعه شناسی» و «مردمشناسی» مینگرند بر این باورند که نامزد انتخابات ریاست جمهوری اگر قرار باشد بر همان طبلِ انتخابات 20 سال گذشته بکوبد به طور طبیعی هیچ شانسی برای پیروزی نخواهد داشت مگر آن که انتخاباتی که ملاک و معیار برگزینِ شخصی برای پاستور نشینی است از منظر«حداکثری» به جایگاه«اکثریت نسبی» تغییر مکان بدهد.> اصلاحطلبها و دایههای دلسوزتر از مادر!
روایت اصلاحطلب ها، از آن دست روایتهایی است که منصف باشی و بشنوی و نگران و ناراحت نشوی از محالات است.
دو دوره ی چهارساله که پاستور دربست در اختیار احمدینژادیهای مورد حمایت تام و تمام اصولگرایان بود، عملاً کسی ـ خاصه تحلیلگران و رسانهها و شخصیتهای اصلاحطلب ـ جرات نقد به این حوزه نداشتند که یا معاند و بداندیش قلمداد میشدند و یا کسانی که چشم دیدنِ موفقیتهای پی در پی اصولگرایان را ندارند. اما با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 92، داستان برعکس شد یعنی این بار اصلاحطلبانی که با پایگاههای رای خود توانسته بودند تمام قد جلوی خواست اصولگرایان بایستند و اجازه ندهند نامزد مورد نظر و حمایت آنان راهی پاستور شود با آن که میدانستند حسن روحانی یک اصولگرای شناسنامه دار است؛ بازهم اجازه نداشتند دولت را از خود بدانند و مطالبه گر باشند که سهمی در قدرت باید نصیب اصلاحاتیها شود زیرا فردای نیامده یعنی درست همین روزهایی که در آن به سر میبریم؛ یک عده تلاش خواهند کرد هرچه ناکارآمدی است را روی سر اصلاحطلبانی خراب کنند که در جامه ی حامی، از حسن روحانی حمایت کرده بودند.
این قصه بعدِ انتخابات مجلس دهم نیز به عینه تکرار شد یعنی مجلسی که قریب به اتفاق آن اصلاحطلبان بودند را شش دانگ به نام اصولگرایان سند زدند تا معلوم شود بر اساس یک شعار کاملا فوتبالی:«ببری، اول بشی آخر بشی...»
آن روزها پاستور در اختیار اصولگرایان بود منهای جهانگیری، آن روزها مجلس در اختیار اصولگرایان بود منهای چند اصلاحطلب از جمله کواکبیان و غیره اما رسانههای اصولگرا با تمام قوا و با کمک فرمولهای سخت و پیچیده ی ریاضی ثابت کردند که هم مجلس اصولگرا است هم پاستور منتها هرچه مجلس دهم و دولتین یازدهم و دوازدهم به انتها رسیدند این اصولگرایان بودند که زنگ سرای اصلاحطلبان را میزدند و الفرار که تحویل بگیرید، هم مجلس دستپخت شما است هم ریاست جمهوری(!) مثل این روزها که هرجا بگذری خواهی شنید: «اصلاحطلبها حق ندارند از ناکارآمدیهای حسن روحانی شانه
خالی کنند»
این تنها بخشی از شوربختی اصلاحطلبان است زیرا در گمانه زنی ها، همه حتی برخی اصلاحطلب ها، تحلیلهای خود را با این عبارت آغاز میکنند که:«اصلاحطلبها که رد صلاحیت میشوند اما بعد...»
تازگیها اما یک جمله ی دیگر نیز به این عبارت اضافه شده،«اصلاحطلبان خودشان مقصر هستند نه شورای نگهبان!»
این روایتهایی که خواندید و ما نیز در خلال نوشتن، خواندیم قصهای عجیب و غریب است از جناحی که دایههایی دلسوزتر از مادر دارد و سرشناسهایی چون جهانگیری و امثالهم که چون میدانند هر حرکتی میتواند به ضرر اصلاحطلبها تمام شود بازهم در جامعه سکوت روزگار میگذرانند تا چه پیش آید.
> عباسعلی کدخدایی وارد میشود؟!
تیتر این است:«زمزمه کاندیداتوری کدخدایی برای ریاستجمهوری ۱۴۰۰». حالا چگونه به این گمانه رسیده اند؛ از این جا:« کدخدایی روزهای گذشته در گفتگو با روزنامه اطلاعات اعلام کرده دیگر تمایلی برای حضور در شورای نگهبان ندارد و تیرماه نیز از قائم مقامی دبیر شورای نگهبان کنارهگیری کرده است.» حالا زمینه برای یک گمانه زنی مهیا است:« خبرهای غیر رسمی حاکی از آن است کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان این روزها در حال بررسی کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ است.» به گزارش عصر ایران، شنیدهها حاکی از آن است که برخی شخصیتهای سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا از عباسعلی کدخدایی خواستهاند برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ ثبت نام کند و وارد کارزار انتخاباتی شود. کدخدایی روزهای گذشته در گفتگو با روزنامه اطلاعات اعلام کرده دیگر تمایلی برای حضور در شورای نگهبان ندارد و تیرماه نیز از قائم مقامی دبیر شورای نگهبان کنارهگیری کرده است. عباسعلی کدخدایی علاوه بر عضویت در شورای نگهبان، نماینده مقام معظم رهبری در هیئت عالی حل اختلاف قواست و در دانشگاه تهران نیز حقوق بینالملل تدریس میکند. گفتنی است بر اساس پیش نویس اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری که در مجلس شورای اسلامی در حال بررسی است، اعضای شورای نگهبان میتوانند با ۸ سال سابقه عضویت در شورای نگهبان، در انتخابات ریاست جمهوری داوطلب شوند.»
> بهرام که گور میگرفتی همه عمر...
نزدیکترین واکنش به این گمانه زنی تکذیب است اما وقتی عمیق و دقیق بنگریم؛ این گمانه زنی به اصطلاح«پربیراه» نیز نیست.طرف یک عمر در متن و بطن تایید و رد صلاحیتها بوده، حالا چه
ضرری دارد که خودش نیز وارد کارزار شود اما در دورانی که مردم از دوگانههای اصلاحطلب و اصولگرا خسته شده اند؛ کدخدایی میخواهد زیر سایه ی کدام جبهه و نحله ی سیاسی وارد کارزار انتخاباتی شود؛ اصلاحطلب که نیست زیرا نه اصلاحطلبها او را دوست دارند نه او اصلاحطلبها را اما اگر مورد حمایت اصولگرایان قرار گرفت آن وقت شاید تحلیل بعدی در راه باشد که بالاخره بعدِ سالها در خدمت شورای نگهبان چرا که نه؟! غیر جناحی و فراجناحی وارد انتخابات شدن نیز چندان جالب نیست زیرا تجربه نشان داده هم مستقلها بین مردم پایگاهی ندارند و هم این که مردم اساساً مستقل بودن سیاسیون را باور ندارند پس دو راه پیش روی کدخدایی است آسانترین راه ورود به جمع اصولگرایان و همراه شدن با دوستان و یاران قدیم خود و قید کاندیداتوری را زدن که البته او چه بخواهد و چه نخواهد در انتخابات 1400 نقش دارد حال یا در لباس کدخدایی معرفِ حضور همه یا در قامت یکی از صدها آرزومندِ ساکن پاستور شدن و البته این گمانهزنیها فعلا برای گرم کردن تدریجی تنور انتخابات است و چندان نباید جدی گرفته شود.
> میرسلیم استعفا میدهد؟!
در مجلس و پیرامون انتخابات ریاست جمهوری، خبرهایی است که گویا عمده ی خبرها در قالب اصلاح قوانین انتخابات ریاست جمهوری اندک اندک پدیدار خواهد شد. تا اینجای ماجرا آن چه معلوم است «موتلفه اسلامی» قطعا با یکی ـ دو چهره قدم در انتخابات خواهدگذاشت، رمز عبور تا هم اکنون حمله به اصلاحطلبان و حمایت ضمنی از نظامیهایی است که میخواهند رئیس جمهور شوند اما فارغ از همه ی مرزبندیها و با عنایت به سکوت یک باره ی آقامیرسلیم، چندان بعید نیست تا این چهره ضمن استعفا از پارلمان برای آخرین بار، پاستور نشینی را بهانه کند تا در مناظرههای احتمالی، بسیاری از ناگفتهها را از تریبون کاندیداتوری ریاست جمهوری بر زبان بیاورد این احتمال وقتی پررنگتر خواهد شد که قالیباف نیز عزم جزم کند برای ساکن پاستور شدن و مجلس را دو دستی بسپارد دست «حاجی بابایی»، «احمدینژادی ها» و شاید «زاکانی»(!) که اگر این چنین شود آن وقت باید گفت دوگانه ی «میرسلیم ـ قالیباف» در راند آخر دیدنی و تماشاییترین قسمت مناظرههای انتخاباتی است زیرا میرسلیم وعده داده بود بالاخره حرف هایش در مورد قالیباف را خواهد زد.
> بعد از پایداریها و نظامی ها؛ نوبت به شورای نگهبان رسید!
گمانه زنی است. در همه جای جهان مرسوم است اما منهای پایداریها که پای ثابت هر انتخاباتی خواهند بود کما این که تا اکنون نیز بودهاند؛ نظامیها یکی از واژههایی است که در ادبیات انتخاباتی میخواهد جایگاه تازهای برای خود دست و پا کند اما وقتی میگوییم نظامیها، منظور «سابقاً نظامی»هایی هستند که سالها است لباس رزم آویزان کرده و در دیگر عرصهها وارد شده اند.
بعد پایداریها و نظامیها و کدخدایی که از شورای نگهبان میآید بهطور طبیعی، حتی اگر ذرهای شانس تایید صلاحیت نداشته باشند ـ اصلاحطلبها را میگویم ـ نامزد یا نامزدهایی صد در صد اصلاحطلب یا ائتلاف کرده با اصلاحطلبها نیز در انتخابات 1400 حضور خواهندداشت. اما آن چه باقی میماند اصولگرایانی هستند که به تندرو، میانه رو و سنتی تقسیمبندی شدهاند یعنی کسانی که بازهم به امثال حدادعادل روی خواهند آورد برای جمعهای انتخاباتی یا کسانی که علیه حدادعادل، خود اقدام به مهره چینی خواهند کرد. این چند گروه البته یک رقیب خیلی جدی نیز خواهند داشت و آن محمود احمدینژاد است!
> محمود احمدینژاد میآید برای رد صلاحیت شدن؟!
رد صلاحیت شدن محمود احمدینژاد تقریباً قطعی است اما ردصلاحیت شدن مطالبه ی اصلی و مورد مطلوبی است که بازهم او را در صدر حاشیه سازیها و جنجال آفرینیها حفظ خواهد کرد. به نظر میرسد شورای نگهبان دوبار به احمدینژاد لطف کرده است؛ یک بار وقتی او را برای پست مهمی در قد و قواره ی ریاست جمهوری تایید کرد و یک بارهم وقتی او را فاقد صلاحیت برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد. این دو مورد بزرگترین لطفهایی است که شامل حال احمدینژاد شده است زیرا او از هر دو موضوع به نحو احسن بهرهبرداریهایی که لازم بوده را برای خود به کاربسته است.
فارغ از آن چه نوشتیم، زمزمه ی حضور کدخدایی و امثالهم، حکایت از آن دارد که هنوز سیمای واقعی انتخابات 1400 ظاهر نشده است شاید حق با تحلیلگرانی است که معتقدند تکلیف نامزدهای اصلی همان یک هفته ی پایانی مشخص میشود و اما فعلاً این گمانهزنی است که بازار پرخریداری دارد!
نکته ی پایانی: این سوال، یک سوال کاملا فضایی است و آن این که اگر کدخدایی در انتخابات ریاست جمهوری 1400 اعلام کاندیداتوری کرد و توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد چه اتفاقی خواهد افتاد؟!
سایر اخبار این روزنامه
حقوق برخی فرهنگیان کمتر از ۲ میلیون تومان است!
بازهم آبیها بازی خوردند
نگویید قیمتها در بازار بالا رفت و دولت به فکر ما نبود
سایه کدخدایی روی انتخابات 1400؟
کارگزاران میخواهد با لاریجانی به رویاهایش برسد
قیمت خودروها چگونه تعیین میشود؟
جدل بر سر تعطیلی پاستور!
مجلس برای مهار گرانی «طرح ده فوریتی» بدهد!
گلستان شدن آتش برای بایدن!
تلنگری بر کارآمدی دولت!
همباشهای سیاه
چرا جوانان ازدواج نمیکنند