تحصیل در منطقه‌ی قرمز!

بابک خطی ‪-‬ روزی که از طرف عالی‌ترین مقام آموزش کشور اعلام شد: «قاعده اصلی، برگزاری حضوری همه مدارس در همه کشور است»؛ یا وقتی گفته می‌شد: «اگر به آموزش رسمیت داده نشود قادر به ادامه کار نخواهیم بود»
شاید -به اندازه کافی البته- به این موضوع اندیشیده نشده بود که سلامت و جان میلیون‌ها دانش‌آموز در گرو تصمیم این وزارت خانه است.
راستی هنوز این سوال مطرح است چرا این همه اصرار بر آموزش حضوری بوده است؟!
این آموزش آنلاین و آموزش توسط رسانه‌ها چه هیزم‌‌تری فروخته‌ بودند که این‌قدر با رسمیت داشتن آن زاویه جود داشت؟ آیا فکر می‌شد خدای نکرده با این روش‌ها معلمان، این بازوان زحمتکش تحصیل و آموزش زیرکار دررویی می‌کنند یا دانش‌آموزان دلبند کشور تنبل می‌شوند؟


و آیا آن قدر که نگرانی برای قاعده بر اصل بودن آموزش حضوری وجود داشت-فقط به عنوان یک سوال- همان‌قدر به سلامتی و جان این میلیون‌ها محصل و دانش‌آموز و خانواده‌هایشان فکر
شده بود. در حالی‌که همه دلسوزان و افراد آگاه به دانش سلامت و پزشکی از جمله شخص معاونت بهداشتی وزارت بهداشت کشور به پرهیز از استفاده از سفید،زرد و قرمز بودن مناطق در تصمیم‌گیری‌های این‌چنین تاکید داشتند، نظرات آنان نادیده گرفته شد و مسئولین درجه یک وزارت آموزش و پرورش بر اساس آن مشغول تصمیم‌گیری برای بازگشایی مدارس بودند.
حالا که معاون کل وزارت بهداشت از انفجار کرونا در برخی شهرها، بی‌معنی بودن رنگ‌بندی و قرمز بودن همه مناطق کشور می‌گوید و از قبل هم چنانکه بالاتر گفته شد بر پرهیز از رنگ‌ها برای تصمیم‌گیری تاکید وجود داشت، حالا چه کسی از مجموعه وزارت آموزش و پرورش توضیح قانع‌کننده‌ای در مورد استراتژی رنگ آن خواهد داد؟
در قم بیخ گوش وزارتخانه در تهران سخن از وضعیت سیاه است. تبریز وضعیت نابسامانی دارد.فقط در اصفهان طبق گفته معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی استان اصفهان در دو هفته گذشته 48 معلم گرفتار شده و 163 دانش‌آموز مبتلا شده‌اند و خانواده دو هزار و 863 دانش‌آموز درگیر کرونا هستند و از گوشه و کنار کشور هم گزارش‌های ضدونقیض از ابتلا به کرونا دردانش‌آموزان می‌رسد.
طبق موارد فوق و فقط بر اساس تکیه بر اظهارات رسمی به نظر می‌رسد وزارت آموزش و پرورش ما -البته غیرعامدانه- توانایی پیش‌بینی وضعیت طی حتی دو هفته بعد را - در زمینه مهم حفظ سلامت در زیرمجموعه خود‌ - هم نداشته‌است و برای صیانت از سلامت اولیا مدرسه و دانش‌آموزان با مشکل روبرو‌است.
شاید جای آن باشد که این وزارتخانه مهم و محوری در آموزش آینده سازان کشور از افراد آگاه و کاربلد فراوانی که در بدنه خود دارد در کنار کارشناسان مجرب دیگر در زمینه آموزش و سلامت کمک بگیرد یا مثلا کارگروهی مشترک از وزارتین آموزش و پرورش و بهداشت برای تاکید بیشتر بر بخش سلامت و هماهنگ کردن تصمیمات یا با گرفتن هرگونه تصمیم‌ مقتضی دیگر توسط دولت، همراهی و وفاق بیشتری در این وزارت حاصل، سر و سامانی به امور داده شود و از تصمیمات مبهم و ایهام‌دار که «حضور الزامی نیست»، «اما قاعده اصلی بر برگزاری حضوری است»، «ولی دانش‌آموزان چندتا چندتا بیایند» اما «فلان» ولی «بهمان»... و به همین ترتیب ناقض هم پرهیز شود.
والدین واقعا سرگردان هستند، و اگر هم روزی نظری مشخص در مورد فرستادن یا نفرستادن به مدرسه داشتند اکنون حقیقتا نمی‌دانند چه تصمیمی برای کودک‌شان - حاصل ارزشمند و دلبند یک زندگی- بهتر است.تصمیمی که باید راهگشا و روشن و با حداقل اما و اگر باشد.
در عین حال روش‌هایی مثل:آموزش آنلاین (به عنوان روشی به روز و بسیار کمک‌کننده در مناطق تحت پوشش نت)، یاری جستن از رسانه‌های گروهی آسان پخش مثل تلویزیون، سعی در پوشش اینترنتی مناطق بدون پوشش، حمایت از کسانی که با روش‌های قبل مشکل تحصیل‌شان چاره نمی‌‌شود،
پیش روی وزارت بهداشت است.
از وزارت علوم هم به طور عاجل تقاضا می‌شود از اتفاقات رخ داده در آموزش و پرورش استفاده کند و از آزمودن آزموده و دوباره کاری شدیدا پرهیز نماید تا از سلامت دانشجویان و اساتید به خوبی صیانت شود.
بدیهی است که در صورت عدم شکل‌گیری وضعیت شفاف راهنمایی‌کننده و چرخیدن در بر پاشنه قبلی در آموزش و پرورش کشور ممکن است نیاز احتمالی به ورود قوای تقنینی و قضائی برای تصحیح امور باشد.