روزنامه ابتکار
1399/07/01
قانون، دروازه بهشت
کورش الماسی- آنچه از مفاهیم بهشت و دوزخ آموختهایم این است که ساکنان بهشت زیستی آرام، امن و با رفاه دارند. و ساکنان دوزخ زیستی همراه با عذاب و رنج بی پایان را تجربه می کنند. در آموز های گوناگون وعده وجود آرامش، امنیت، رفاه (غذا، سرپناه، امنیت و...)، زیبایی، شادی، اخلاق، عدم خشونت و... در بهشت به انسانها داده شده است. دور از واقعیت نیست اگر گفته شود که همه این وعدهها در کشورهایی که حاکمیت قانون و نه اراده ها مستقر شده است، به طور نسبی محقق شده است. با توجه به انواع چالشهای اجتماعی و ملی که زیست بسیار دشواری را برای شهروندان ایران زمین رقم زده است، لازم است پرسش شود شهروندان ایران چگونه میتوانند از دست این همه چالش رها شوند؟انواع چالش ها اجتماعی و ملی در عرصه های گوناگون به ویژه معیشتی که روح و روان شهروندان را بسیار افسرده و آشفته کرده است، به تعبیری، زیست مدنی را از آنچه عقلانی و قابل فهم استف پیوسته دور می کند. یقیناً، بازگشت و توسل به خرد جمعی تنها و کم هزینه ترین مسیر برون رفت از شرایط کنونی است. در این موجز تلاش می شود به راهگشا بودن یکی از تولیدات خرد جمعی یعنی قوانین اجتماعی اشاراتی کلی و مختصر شود.
قوانین اجتماعی پدیده های ذهنی برآیند درک و تشخیص انسانها از محیط زیست بسیار خشن، ناامن و خوف انگیز طبیعی است. هر فردی که دارای ذهنی سالم، رها از اندیشه ها و آشفتگی های تاریخی، صادق و میهن دوست، باشد، به سهولت می تواند در تصورات خود زیست طبیعی خارج از مرزهای مدنیت را بازتولید کند. کاملاً کاربردی و عینی خواهد بود اگر بگویم زیست خارج از مدنیت (فقدان قوانین جمعی) همان دوزخی است که قرنها است متولیان و کارشناسان متافیزیک و تاریخ درمورد آن برای انسانها (شهروندان) تبیین کردهاند و اینکه زیست اجتماعی مبتنی بر قوانین اجتماعی مصداق آن جهان رویایی (بهشت ) است که در آن امنیت، رفاه و آرامش وجود دارد. چراکه، خردمندانه و پایدار ترین منشاء امنیت، آرامش و رفاه اجتماعی، وجود قوانین اجتماعی (قانون اساسی) یا بیانی دیگر، حاکمیت قانون است. مدنیت پایدار و توسعه یافته بدون مدیریت کلان مبتنی بر قوانین اجتماعی برآمده از فهم چیستی، اهمیت و ضرورت منافع ملی یک توهم یا یک رویا است.
اگر استدلال فوق عقلانی و قابل فهم تلقی شود آنگاه می توان ادعا کرد که بهشت همان زیست مدنی مبتنی بر حاکمیت قانون و دوزخ همان زیست طبیعی (فاقد قوانین خرد بنیاد) است. به این دلیل ساده که تمام ویژگی های رویایی و مطلوب بهشت که هزاران سال وعده آنها به انسان داده شده است در مدنیت توسعه یافته در برخی کشورها مبتنی بر حاکمیت قانون، به شکل ملموس و عینی، اگر چه نسبی، محقق شده است.
اگر باور داشته باشیم که فلسفه وجودی حکومت ها؛ ایجاد آرامش، رفاه و امنیت برای شهروندان تحت حمایت خود است، آنگاه میتوانیم بنابر، شواهد و تجربیات عینی، معاصر و حتی تاریخی ادعا کنیم که حکمرانی مبتنی بر قوانین (برآمده از منافع ملی) و نه ارادهها دروازه بهشت است.
از آنجاکه قوانین اجتماعی برآیند خرد جمعی هستند. بنابراین مقبولیت، مشروعیت و کاربرد قوانین، منوط به پذیرش قوانین توسط همه شهروندان است. به عبارتی فلسفه و ذات قوانین اجتماعی (قانون اساسی) جمعی، به معنای محصول مشترک همه اعضای جامعه و نه یک گروه یا جناح کوچک است.
حاکمیت قانون و نه حاکمیت اراده ها دروازه بهشت است. چراکه در جهانی که قانون و نه اراده ها، حاکم نباشد، هیچ موجودی نه اقتدار و نه امنیت خواهد داشت. ذات قوانین اجتماعی جمعی و نه جناحی است. بنابراین حاکمیت قانون (قانون اساسی ملی) تنها راهکار برونرفت از مخمصه ناکارآمدی مدیریت کلان است.
به دو دلیل قوانین اجتماعی (قانون اساسی) نمیتوانند ریشه در یا مبتنی بر تاریخ (اندیشهها و وقایع قرون پیشین) یا آینده (رویاها، آرزوها یا توهمات) باشد: 1- قوانین اجتماعی قرار است انواع و انبوه مشکلات انسانها (شهروندان) موجود، واقعی و زنده را حل و فصل کنند. یا اهداف، خواسته ها، آرزوها و....شهروندان یک جامعه زنده و عینی را محقق کند. 2- به همین دلیل قوانین برآیند درک، تشخیص و تحلیل امور عینی، ملموس و قابل ارزیابی موجود در یک زمان، مکان و یک جامعه مشخص و نه انسانها و امور متعلق به قرون پیشین یا قرون آینده هستند. به بیانی کاربردی بستر یا تنها دلیل وجودی قوانین اجتماعی منافع ملی (جمعی) است. بنابراین اگر یگانه هدف حکومت ها تحقق منافع ملی نباشد، این پرسش پیش می آید که کاربرد یا لزوم قوانین اجتماعی چیست؟ قوانین اجتماعی قرار است کدام اهداف یا اهداف چه کسانی را محقق کنند؟
نجات ایران در گرو پرهیز از حشنوت، دشمنی، منفعت طلبی و توسل به خرد جمعی میتنی بر عشق به ایران است. خرد انسانی (جمعی) تنها ابزار کم هزینه برای حل و فصل انواع چالش هایی است که میتواند هستی نظام و کشور را با مخاطرات غیر قابل پیش بینی و غیر قابل کنترول مواجه کند، است. تاریخ جوامع مملو از شواهد و تجربیاتی حاکی از سرنوشت سخت جوامعه ای است که نخبگان آنها قادر نبودند، از خرد انسانی (جمعی) برای حل و فصل چالشهای اجتماعی و ملی استفاده کنند.
سایر اخبار این روزنامه
چالش قیمتگذاری دستوری برای تولیدکنندگان مرغ و تخممرغ چیست؟
تلاش برای جلوگیری از لوکسشدن تخممرغ!
جلال خوش چهره
خشاب ترامپ؛ پر یا خالی؟
سخنگوی وزارت بهداشت خبر داد
ثبتنام ایران برای پیش خرید واکسن کرونا
مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی:
امیدواریم هر شهر میزبان یکی از هنرهای تجسمی شود
سخنگوی شورای نگهبان:
صحت مرحله دوم انتخابات مجلس تایید شد
«ابتکار» چالشهای پیش روی صاحبان کسبوکارها در دوران کرونا را بررسی کرد
زنگ خطر برای صنوف پرخطر!
رهبر انقلاب اسلامی در ارتباط تصویری با مراسم تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس تبیین کردند
ابعاد فرماندهی بینظیر امام خمینی(ره) و دفاع عقلانی، ملت ایران
مرگ قاضی و حاشیههای جدید، انتخابات آمریکا را تحت تاثیر قرار میدهد؟
دور و نزدیک انتخاب دوباره ترامپ
رئیس سازمان انرژی اتمی::
برجام با خروج آمریکا در یک وضعیت شبه بن بست گرفتار شده است
بیانیه ارتش به مناسبت چهلمین سالگرد هفته دفاع مقدس
رئیس قوه قضائیه:
بخشی از مشکلات ناشی از چشم دوختن به لبخند یا خشم خارجیها است
قانون، دروازه بهشت