اخبار ویژه

 
  فارین پالیسی: ایران از برجام آموخت به آمریکا اعتماد نکند
یک نشریه آمریکایی تاکید کرد: نقشه فشار حداکثری، ایران را مقاوم‌تر کرده و به همین دلیل شکست خورده است.
فارین پالیسی به قلم ولی نصر مشاور دولت اوباما نوشت: پس از ناکامی گسترده ماه گذشته آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد، جایی که فقط جمهوری دومنیکن از قطعنامه پیشنهادی واشنگتن برای تمدید نامحدود تحریم تسلیحاتی علیه ایران پشتیبانی کرد، اکنون مشخص شده که استراتژی ترامپ در مورد ایران در رسیدن به هدف خود شکست خورده است.


سیاست فشار حداکثری، فقط یک آمریکای منزوی و یک ایران سرسخت‌تر ایجاد کرد. استفاده حداکثری ترامپ از تحریم‌ها تبدیل به سیاستی گسترده شده که هم متحدان و هم دشمنان آمریکا را نگران کرده، این سیاست همزمان نه تنها مقاومت هماهنگ دیپلماتیک، بلکه سرمایه‌گذاری در اقدامات متقابل اقتصادی با هدف دور زدن برتری دلار در نظم مالی جهانی را به دنبال داشته است. به عنوان مثال، ماه گذشته پکن بانک‌های چینی را ترغیب کرد تا وابستگی خود را به شبکه سوییفت که معمولاً برای انجام معاملات بانکی استفاده می‌‌شود، کاهش دهند. چین آشکارا به دنبال کاهش توانایی آمریکا در فشار بر دشمنانش است که از طریق محدود کردن دسترسی آنها به شبکه‌های مالی بین‌المللی، آنها را تحت فشار قرار می‌دهد. افزایش مقاومت در برابر تحریم‌های آمریکا باعث می‌شود که واشنگتن بتواند حمایت بین‌المللی برای فشار بر ایران را دشوارتر کند.
ایرانیان معتقدند که آنها به تعهدات خود در توافق هسته‌ای سال 2015 عمل کردند و برای تایید این ادعای خود هم به دوازده گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ‌اشاره دارند. تهران معتقد است که حتی قبل از خروج از توافق، آمریکا در حال نقض مفاد برجام بوده است. دولت آمریکا به ایران و همه علاقه‌مندان پیوستن به باشگاه هسته‌ای درس‌هایی ‌اشتباه آموخته: اینکه آنها قبل از مذاکره باید برنامه هسته‌ای پیشرفته‌تری داشته باشند، به صورت تدریجی مذاکره کنند و به آرامی دست از دارایی‌های هسته‌ای بردارند تا مبادا تحریم‌ها برگردد.
اکنون معلوم شده که استراتژی ترامپ در برابر ایران شکست خورده و به هدف مورد نظر نرسیده است. امید دولت ایران به تغییر دولت واشنگتن است تا دولت جدید آمریکا به برجام برگردد. اما حتی اگر دولت هم در آمریکا تغییر کند باز هم تضمینی نیست که انتظارات ایران از برجام برآورده بشود. جو بایدن اگرچه گفته که در صورت انتخاب شدن به برجام بر می‌گردد، اما در عین حال یادآور هم شده که حتی اگر هم به برجام برگردد، از آن یک توافق کامل‌تر و فراگیرتر خواهد ساخت. پس در حقیقت ترامپ نباخته، او در اینجا هم یک برنده است. ترامپ بابی را گشوده که حتی با روی کار آمدن بایدن هم توافق هسته‌ای به این شکل و وضعیت فعلی‌اش باقی نخواهد ماند.
نمایشِ خیره‌کننده ترامپ نتوانست ایران را مقهور کند و به میز مذاکره برگرداند. اما این دستاورد ترامپ قابل تحسین است که او به ایران اجازه نداد با فراغت بال به سراغ برنامه هسته‌ای‌اش برود. در عین حال این ‌اشتها و وسواس بیش از حد ترامپ به تحریم، معایبی هم برای خود سیاست‌های ترامپ دارد. اول آنکه؛ ‌این سیاست فشار حداکثری نه تنها دشمنان آمریکا را بلکه دوستانش را هم هدف قرار می‌دهد. دوم آنکه؛ یک مقاومت فشرده دیپلماتیک مقابل آمریکا تولید می‌کند و کشورها را ترغیب می‌کند که آنها هم به فکر بیفتند تدابیر اقتصادی خودشان را برای مقابله با تحریم‌های آمریکا بیندیشند.
مقاومت در برابر تحریم‌های آمریکا بیشتر و بیشتر می‌شود و در نتیجه آمریکا نمی‌تواند به راحتی حمایت بین‌المللی برای اعمال فشار بر ایران را به‌دست آورد.
فشار تحریم‌ها در داخل ایران؛ یک اجماع درون حاکمیت شکل داد. حاکمیت به این نتیجه رسید که دفعه قبل ‌اشتباه کرده و زود کوتاه آمده و بدون یک اهرم خیلی قوی پای میز مذاکره نشسته است.
آمریکا در قبال توافق هسته‌ای امتیاز کمی به ایران داد و آنچه را هم که داده بود با بازگرداندن تحریم‌ها پس گرفت. اگر برنامه هسته‌ای ایران در مراحل پیشرفته‌تری می‌بود، در آن صورت ایران می‌توانست امتیازات بیشتری طلب کند و کمتر امتیاز بدهد و واشنگتن هم وفاداری بیشتری به توافق نشان بدهد.
ایران از این کش و قوس توافق، یک پند آموخت: یک توافق، فقط زمانی موفق است که ایران اهرم کافی در چنته داشته باشد تا بتواند با آن آمریکا را متعهد به لغو تحریم‌هایی هرچه بیشتر و ماندن در توافق کند.
تیم مذاکره‌کننده ایرانی به عینه متوجه پیچیدگی‌های قانونی رژیم تحریم‌های آمریکا نشد و نتوانست درون همان برجام تضمین‌های لازم را بگیرد تا دوباره تحریم نشود.
اما درس عبرت بزرگ‌تر ایران از برجام این بود که دارایی‌های فیزیکی ملموسی را از دست داد، دارایی‌هایی که همه آنها را ظرف سالیان دراز و با صرف میلیاردها دلار به‌دست آورده بود. این در حالی ا‌ست که آمریکا در برجام فقط موافقت کرده بود تحریم‌هایی را تعلیق کند که همه قابل برگشت بود آمریکا نه از بابت لغو تحریم‌ها و نه از بابت برگرداندن آنها هزینه چندان قابل توجهی متقبل نشد. آیا اگر ایران از برنامه هسته‌ای‌اش دست نکشیده بود، آمریکا باز هم چنین راهبردی را دنبال می‌کرد؟ حامیان جمهوری اسلامی معتقدند که «نه».

نیویورک تایمز: ترامپ اشتباه کرد برجام، دنیا را علیه ایران متحد کرده بود
آمریکا با زیرپا گذاشتن توافق برجام، کاری کرده که کشورهای دیگر به تعهدات بین‌المللی واشنگتن اعتماد نداشته باشند.
روزنامه نیویورک تایمز با اشاره به عهدشکنی برجامی آمریکا و در عین حال تلاش برای برگرداندن تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران نوشت: دولت آمریکا ضمن خروج از توافق، تحریم‌های اقتصادی را علیه ایران برگرداند و تهدید کرد متحدان اروپایی را که با ایران تجارت کنند، تحریم می‌کند. مخالفت او آن‌قدر گیج‌کننده بود که دیگر کشورها، اکنون نمی‌دانند که بعد از انتخابات آتی آمریکا، آیا می‌توان به تعهدات بین‌المللی واشنگتن اطمینان داشت یا خیر.
دولت ترامپ با وقاحت استدلال می‌کند که آمریکا هنوز بعد از این همه نقض، عضوی از برجام است. به این دلیل که می‌خواهد از بندی در توافق استفاده و تحریم‌های جهانی را علیه ایران، اسنپ بک کند تا به این ترتیب مانع از پایان تحریم‌های تسلیحاتی علیه تهران شود. در حالی که تنها اعضای این توافق می‌توانند چنین بندی را اجرا و تحریم‌های جهانی را مجدداً اعمال کنند.
«لاری جانسون» دستیار سابق امور حقوقی دبیرکل سازمان ملل می‌گوید: این یک منطق ساده است که اگر شما یک کشور عضو باشید، باید در امور مربوطه مشارکت کنید.
حتی چهره‌های به شدت ضد ایرانی نظیر جان ‌بولتون نیز این استدلال را ریاکارانه و غیرسازنده می‌خوانند. آمریکا سال 2018 از توافق خارج شد و هیچ پیچیدگی حقوقی نمی‌تواند این حقیقت ساده را تغییر دهد. آمریکا هیچ جایگاهی ندارد تا به صورت گزینشی بندی را فعال کند که در خدمت سیاست‌های خودش باشد، در حالی که سایر بندهای این توافق را به تمسخر می‌گیرد. نحوه کارکرد توافقات بین‌المللی اینگونه نیست. رفتار دولت ترامپ، یکپارچگی هر توافق بین‌المللی را برای آینده نابود می‌کند.
مصیبت عملکرد دولت ترامپ این است که خود را از متحدان اروپایی‌اش بیگانه کرده، کشورهایی که هدفی مشترک را برای محدود کردن رفتارهای نگران‌کننده ایران دنبال می‌کنند. آمریکا باید در کنار نه تنها فرانسه، آلمان و بریتانیا بلکه کنار روسیه و چین نیز بایستد تا ایران را منزوی کند. اما اکنون این آمریکا است که منزوی شده است.
دولت ترامپ اتحادی را که جامعه جهانی در قبال ایران داشت، نابود کرده است. این دولت همچنین شانس رفع شدن نواقص برجام را از بین برد؛ به دنبال خروج آمریکا از برجام، می‌شد با اقدامات غیرخصمانه این فرصت‌ها را احیا و مذاکرات را ممکن ساخت. دیپلمات‌های آمریکایی با غرور به همتایان اروپایی خود می‌گفتند که ایرانی‌ها به زودی به زانو درخواهند آمد و برای از سرگیری مذاکرات التماس خواهند کرد؛ اما چنین نشد.منتجب‌نیا: اصلاح‌طلبان اول باید خود را اصلاح‌ کنند
یک فعال اصلاح‌طلب گفت: ما در انتخابات آینده باید از تکرار نامزد اجاره‌ای پرهیز کنیم.
رسول منتجب‌نیا دبیرکل حزب جمهوریت به روزنامه آرمان گفته‌ است: اصلاح‌طلبان بايد اکيداً از مطرح شدن کانديداي اجاره‌اي پرهيز کنند. هنوز هم اسم‌هايي برده مي‌شود و مي‌گويند ائتلاف مي‌کنيم، اين واقعاً ظلم به اصلاحات است، اساساً انتخاب هر کانديدای بي‌‌‌شناسنامه‌اي در شرايط فعلي ظلم به مردم محسوب مي‌شود و بايد از آن جلوگيري کنيم. از هر جريان هم فردي بايد انتخاب شود که بتواند از مشي آن جريان دفاع کند و به آن معتقد باشد نبايد به صرف اسم اصلاح‌طلبي يا اصولگرايي به حمايت افراد دست بزنيم، همان‌طور که اکنون شاهد هستيم برخي به‌طور پيش‌فرض از حمايت اصلاح‌طلبان مطمئن هستند و اصلاحات را حامي خود مي‌دانند، اما اصلاح‌طلب نيستند، در واقع ما نبايد تاريخ را تکرار کنيم و هزينه يک اشتباه را دو بار پرداخت کنيم.
وی افزود: هر کسي باشد وقتي عقيده و مشي بين اصلاح‌طلبان وجود دارد چرا از اين عقيده و مشي فاصله مي‌گيرند؟ اصلاح‌طلبان وقتي عقيده دارند کشور با اين خط مشي بهتر اداره مي‌شود چرا به سمت اصولگرايي مي‌روند يا چرا اعتدالگرايي را تعقيب مي‌کنند؟
وی همچنین تأکید کرد: ما اصلاح‌طلب‌ها از خودمان شروع نکرده‌ايم و مي‌گوييم بايد ديگران را اصلاح کنيم. ولي خودمان درصدد اصلاح خود نيستيم در رابطه با اصلاح ديگران و جامعه آيا راه و روش صحيح اصلاح‌طلبانه داريم؟ در اين مورد هم دچار اشتباه شده‌ايم و از بنياد مشکل داريم. من بارها فرياد زده‌ام که ما بايد اصلاحات را تعريف کنيم و تعريف جامع و مانعي از اصلاح‌طلبي داشته باشيم بايد مردم بدانند که ما چه مي‌گوييم و به‌دنبال چه انديشه روش و رفتاري هستيم. ولي اين رفتار حاکم نشد و امروز نيز انجام نمي‌شود. عملکرد ما در بسياري از زمينه‌ها دچار ‌اشکال است. اگر در ميان اصلاح‌طلبان رانت‌بازي و باند‌بازي و فساد و بي‌‌‌عدالتي و امثالهم نفوذ پيدا کند و آنها آلوده به اين مسائل شوند نه فقط خودشان را آلوده کرده‌اند بلکه جريان اصلاحات را متهم کرده و زير سؤال برده‌اند. من عقيده دارم ما اصلاح‌طلب‌ها به بازسازي و بازنگري نياز داريم و نياز است تا ما اصلاحات را از خودمان شروع کنيم.وقتی روزنامه غربگرا خدعه و عهدشکنی اروپا را پنجره می‌بیند!
سفیر پیشین ایران در فرانسه می‌گوید: نباید از هیچ پنجره‌ای ولو کوچک نسبت به اروپا صرف‌نظر کنیم.
روزنامه شرق ضمن مصاحبه با ابوالقاسم دلفی نوشت: دلفی بین سال 96 و 97 سفیر جمهوری اسلامی ایران در فرانسه بود؛ اما با درخواست بازنشستگی، عطای سفارت را به لقایش بخشید. پیش از انتصاب به سفارت، مدیرکل اروپا بود و پیش‌تر یعنی سال 79 تا 84 نیز سفیر ایران در بروکسل بوده است. او دقیقا در سال‌هایی که مذاکرات هسته‌ای در دولت حسن روحانی شدت گرفت، در ارتباط با کشورهای اروپایی بوده و آن زمان را که فصل میوه‌چینی ارتباط با اروپا بود، خوب به یاد دارد.
دلفی به شرق گفته است: اروپایی‌ها در تدوین و آماده‌سازی برجام می‌توانستند بهتر از اینکه اتفاق افتاد، عمل کنند و همه اداره مذاکرات و تدوین موافقت‌نامه هسته‌ای ایران و گروه 5+1 را برعهده آمریکایی‌ها قرار ندهند. همان‌طور که همه مطلع هستند، تقریبا مذاکره‌کننده اصلی برجام، ایران و آمریکا بود و آنچه بین ایران و آمریکا در موضوع هسته‌ای مورد توافق قرار می‌گرفت، بقیه هم با آن توافق و تبعیت می‌کردند. بعضی وقت‌ها فرانسوی‌ها مخالفت‌هایی را ابراز می‌کردند که درکش برای ما شاید مقداری سخت بود و از این موضع فرانسوی‌ها ناراحت می‌شدیم؛ ولی به هر حال اگر اروپایی‌ها و فرانسوی‌ها در تدوین برجام دخالت بیشتری می‌کردند و ملاحظاتی را که امروز باعث ناتوانی آنها در اجرای تعهدات‌شان است، برطرف می‌کردند، شاید برجام امروز با این مشکل مواجه نمی‌شد.
وی ادامه می‌دهد: اروپایی‌ها برخی تلاش‌ها را برای ایجاد کانال‌های مالی هرچند بسیار اندک به عمل آوردند که جوابگوی مسئولیت‌ها و تعهدات آنها نیست؛ ولی ما به عنوان کشوری که تحت فشارهای حداکثری آمریکایی‌ها برای شکست دادن مقاومت مردم ایران قرار داریم، نباید از هیچ فرصت اندکی، از هیچ پنجره کوچکی که به رویمان باز باشد، صرف‌نظر کنیم.
یادآور می‌شود مذاکرات و توافقات سال 82 تا 84 تیم آقای روحانی، جزو خاطرات تلخ کشور ماست که طرف اروپایی با وعده حل مسئله ظرف 6 ماه خواستار تعلیق کوتاه‌مدت برنامه‌ هسته‌ای ایران شد اما پس از دو سال و نیم سر دواندن مدعی شد بهترین تضمینی که ایران می‌تواند بدهد، توقف دائمی برنامه‌ هسته‌ای‌اش هست. با این وصف تعبیر روزنامه شرق مبتنی بر اینکه آن زمان «فصل میوه‌چینی ارتباط با اروپا بود»، مضحک به نظر می‌رسد. مخصوصاً اینکه با تصمیم خود آقای روحانی در دولت اصلاحات، تمام تعلیق‌های هسته‌ای به خاطر فریبکاری و بدعهدی اروپا شکسته شد.
نکته بعدی درباره اظهارات سفیر سابق ایران در فرانسه است؛ مبنی بر اینکه از پنجره‌های کوچک درباره رابطه با اروپا صرف‌نظر نکنیم(!) اروپایی‌ها به تعبیر آقای ظریف یازده تعهد خود را زیر پا گذاشتند و حاضر نشدند طبق تعهد، در مقابل تحریم‌های مالی و بانکی و نفتی بایستند. پس از آن وعده کانال SPV و سپس INSTEX را دادند که مدل تحقیرآمیز مبادله نفت در برابر غذا و دارو بود؛ اما به همین وعده هم عمل نکردند بلکه از ایران طلبکاری هم نمودند. با این شرایط، آقای دلفی دقیقا از کدام پنجره حرف می‌زند؟!
به همان چند کارتن دارو که سفیر سوئیس به‌عنوان معامله نشان داد؟! چرا عده‌ای اصرار دارند از پشت خنجر زدن اروپا را پنجره دوستی ببینند؟

دولت در حوزه اقتصاد یا مدیریت نمی‌کند، یا سوءمدیریت می‌کند
یک سایت حامی دولت نوشت مدیریت دولت در متن اقتصاد محسوس نیست.
نامه نیوز نوشت: وضعیت اقتصادی نامناسب است. وعده گشایش اقتصادی و از این قبیل حرف‌ها هم دیگر مردم را امیدوار نمی‌کند. اوضاع بازار مسکن، خودرو، سکه و طلا، ارز و... به حدی وخیم شده که به نظر می‌رسد دولت هیچ نقشی در کنترل اوضاع ندارد. تنها چیزی که در پس این اوضاع به چشم می‌خورد آشفتگی است. برای همین هم هر سایتی را که باز می‌کنی یا هر روزنامه‌ای که ورق می‌زنی؛ پر است از نقد دولت.
ابراهیم رزاقی، اقتصاددان نیز به «نامه‌نیوز» می‌گوید: به‌دلیل آنکه دولت هیچ نظارتی در حوزه اقتصادی ندارد و دولت عملا خود را کنار کشیده و اقتصاد کشور را رها کرده است، شاهد چند برابری قیمت‌ها هستیم. دولت به جای دادن ارز ارزان به افرادی خاص باید از ثروتمندان مالیات بگیرد. این صحیح نیست که دولت کمک کند که عده‌ای محدود مدام ثروتمندتر و عموم مردم هر روز فقیرتر شوند.
غلامرضا مصباحی‌مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز با انتقاد از عملکرد دولت در حوزه اقتصادی گفت: «دولت اگرچه زحمات زیادی می‌کشد، اما به جای اینکه اقتصاد کشور را مدیریت کند، اقداماتی انجام می‌دهد که وضع را خراب‌تر و بدتر می‌کند.»
وی افزود: «رشد قیمت‌ها ناشی از رشد نقدینگی است. رشد نقدینگی همه مصیبت‌ها را برای اقتصاد ما رقم زده است. همین رشد نقدینگی است که سبب شده تورم 40 درصدی شود، قیمت‌ها بی‌ثبات باشد و قیمت ارز بالا برود. همین رشد نقدینگی است که موجب افزایش قیمت کالاهای وارداتی و به تبع آن سایر کالاها شده است. در نهایت، همین رشد نقدینگی است که مردم را فقیرتر و سفره‌های آن‌ها را کوچک‌تر می‌کند.» همه این حرف‌ها و گلایه‌ها بیان می‌شود، اما متاسفانه گوش شنوایی نیست یا هست و توانی برای تغییر وضعیت ندارد. آنچه برای مردم مهم است، اما نتیجه کار است که تنگ‌تر شدن عرصه و سختی‌های روزافزون است.