راه برون‌رفت از جنگ اقتصادی چیست؟

 
 
 
 


سخنان ديروز رئيس‌جمهور مبني بر اينکه امروز در جنگ اقتصادي هستيم، فردا در بازار اثر منفي دارد. بر اين باورم که نبايد از اينکه يکي در جنگ کشته و ديگري مجروح مي‌شود، صحبت کرده و با تاريخ صدراسلام شبيه‌سازي کنيم. ما چند سال است گرفتار مشکلات اقتصادي هستيم و بنده هم بر اين باورم که پاره‌اي از مشکلات ما دست آمريکاست اما سوال اصلي اين است که چرا بعد از 40 سال نبايد مشکلمان را حل کنيم؟ کشورهاي ديگر هم در دنيا هستند که با عزت و استقلال زندگي مي‌کنند و مشکلي ندارند يا به حد ما ندارند. درواقع هر کشوري ممکن است مشکل داشته باشد اما قطع ارتباط کامل و مرتب شاخ و شانه کشيدن، در هيچ کشور ديگري باب نيست. دکتر روحاني بعد از به ثمر رسيدن برجام از برجام 2 در زمان اوباما سخن گفت و بايد روي اين مساله مي‌ايستاد. شيطنت آمريکايي‌ها با توجه به سوابق قبلي، قابل پيش‌بيني بود اما نکته مهم، حل اقتصاد کشور است و موقعي حل مي‌شود که تحريم‌ها برداشته شود. رئيس‌جمهور بايد در برابر عدم تصويبFATF در مجمع تشخيص موضع محکم مي‌گرفت چون مراودات مالي با ساير کشورها از طريق سيستم بانکي صورت مي‌گيرد. شوخي نيست؛ بيمار روي تخت بيمارستان خوابيده و دارو نيست و پولي رد و بدل نمي‌شود. نمي‌توان دوپهلو حرف زد، رئيس‌جمهور هم مي‌خواهد نهادهاي انتسابي قدرت را از خود راضي نگه دارد و هم مسائل را کنترل کند. رئيس‌جمهور براي مردم شفاف سخن بگويد و موانع کار را بيان کند. عامل گرفتاري‌ها تماما کشورهاي خارجي و منطقه نيستند وقتي ما با تعرض به سفارتخانه‌هاي عربستان و انگليس سه ميليون پوند از پول ملت و دولت بي‌ارز و بي‌دلار خسارت مي‌پردازيم ولي عاملين محکوم و مجازات نمي‌شوند. دعواي برخي نمايندگان مجلس هم بر سر شاسي‌بلند و دناپلاس است. روحاني بايد اين سخنان را محکوم کند هرچند شعاري باشد. دنيا روي اين حرف‌ها حساب باز مي‌کند. ترامپ و دولت آمريکا مقصر، ولي دولت هم با چينش‌هاي نادرست اقتصادي، کارآمدي لازم را در کنترل وضعيت اقتصادي در حد مطلوب نداشت . وقتي مردم گرفتار بيماري اقتصادي مي‌شوند، گرفتار بيماري روحي هم مي‌شوند. اقتصاد که بيمار شد، رقابت و حسادت به‌وجود مي‌آيد و جامعه حريص و دروغگو مي‌شود. منشا تمام بيماري‌ها، بيماري اقتصاد است. با ايجاد رقابت ناسالم در بازار بورس، عده‌اي سرمايه‌هاي مردم را جذب کردند و رشد منفي و چراغ‌هاي قرمزو واويلاها نصيب سرمايه‌گذاران شد. مساله خودرو 40 سال هست حل نشده. آيا خودرو متعلق به مافياست که قيمت پرايد بالغ بر 00 ميليون تومان است؟ مجلس هم هيچ همگامي با دولت ندارد و بعد از 40 سال نتوانستيم بين نهادهاي انتخابي تفاهم ايجاد کنيم. دولت از جهات متعدد تحت فشار است ولي بايد با مردم شفاف صحبت کند. سياست خارجي چگونه است و وزارت خارجه کجاست؟ از آن طرف تصميم‌گيري شوراي شهر مبني بر نامگذاري يک خيابان به نام يک هنرمند- که برگزاري هر جلسه‌اش ميليون‌ها تومان هزينه دارد- با سر دادن شعار برخي عوض مي‌شود. به نظر مي‌رسد بهتر است در کنار آمريکا به عنوان مقصر، مقصران و مسببان داخلي شرايط موجود نيز معرفي شوند.