روزنامه جوان
1399/07/05
همه خسارت خروج امریکا از برجام یعنی چقدر؟!
کمتر از دو ماه مانده تا انتخابات امریکا، فشارهای غرب بر ایران-همگی با مفهومسازی از برجام- هر روز با خبر تازهای به روز میشود.پس از آنکه هفته پیش شش سناتور جمهوریخواه از ترامپ خواستند همه بخشهای مالی ایران را تحریم کند، خبر تازهای رسید که «۵۶ نماینده کنگره در نامهای به رئیسجمهور امریکا خواستار تحریم کل بخش مالی ایران شدند». هرچند برخی تحلیلگران هرگونه تحریم جدید علیه ایران را حرکتی تبلیغاتی و اضافی میدانند و معتقدند که سقف تحریمها و سبد تحریمها پرشده است، اما برخی دیگر برای همین تحریمهای اضافی هم وجههای قائلند و معتقدند ایران میتوانست یا میتواند با تغییر رویکرد خود در قبال برجام، جلوی پیشروی غرب را بگیرد. اما نکته دقیقاً همین جاست که تحریمها و واکنشهای ما همگی درچارچوب برجام طرح میشود! امریکا با آنکه نه در برجام ماند و نه آن زمانی که اسماً بود، به آن عمل کرد و هیچ حسن نیتی پیرامون برجام نشان نداد، با استناد به برجام دوباره ماشه میکشد و تحریم جدید میآورد. اروپا هم همان کار امریکا را میکند، اما با حفظ ریاکاری و نیرنگبازیهای خود. دوستان برجامی ایران هم بعضاً الان به گونهای با یادآوری ماندن خودشان در برجام علیه تحریمهای جدید امریکا موضع میگیرند که هرگونه واکنش ایران برای خروج رسمی یا اسمی از برجام را با محدودیت مواجه میکنند. در چنین شرایطی آقای ظریف عبارت جدیدی به قصه پرغصه و پردامنه برجام اضافه میکند: «اگر امریکا میخواهد به توافق اتمی بازگردد باید خسارات وارده به ملت ایران را پرداخت کند».
با بررسی معنا و محتوای اظهارات آقای وزیر و توئیتهای ایشان درباره برجام در هفت سال اخیر، تغییرات و واژگونیهای اساسی در این اظهارات مشاهده میشود، ولی ما میدانیم که ایشان هنوز یک «باورمند به مذاکره» و «یک باورمند به برجام» هستند و اگر مانعی بر سر راه ایشان نبود، در همین شرایط جهان بیجلسه، جلسات مذاکره جدید را زنده میکردند، با آنکه همین امروز با یک جستوجوی ساده میتوان غیرقابل حل بودن «مسئله برجام» و به بنبست رسیدن آن را از زبان برخی مسئولان و بیشتر صاحبنظران دید و دریافت کرد. ایشان به خوبی میداند که «جبران همه خسارتهای خروج امریکا از برجام» به معنی پرداخت صدها میلیارد دلار به ایران نیست. جبران «برجام اجرا نشده» یعنی جبران همه خسارتهای تعلیق هستهای، یعنی جبران همه خسارتهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، یعنی جبران آسیبهای روانی تورم و افتادن کثیری از ملت در دامان فشار روحی و جسمی گرانی، یعنی جبران خسارت به چند نسل از فرزندان ایران زمین، یعنی جبران افول ارزش پول ملی، یعنی جبران برخی عقبافتادنها که رسیدن به خط اول رقابت جهانی را بسیار مشکل میکند، یعنی جبران شکستن کاریزمای ضد امپریالیستی ایران در نگاه ملتهای ستمدیده و آزادیخواه. آیا اگر بتوان همه این خسارتها را به عدد و رقم درآورد، اصلاً امریکا قادر به جبران آن هست؟!
البته که ملت ایران سرانجام از این تهدید یک فرصت برای عبور از بحران خواهد ساخت و راستقامت خواهد ایستاد، اما نه با جبران کردن امریکا یا بازگشت به میز مذاکره.
به نظر میرسد این چیزها را باید دولت و وزارت خارجه بهتر از هر کس ادراک کند، اما به امید جبران کردن امریکا ماندن احتمالاً چیزی جز زنده نگه داشتن نام نامیمون برجام نیست. برجام یک طناب به گردن ملت ایران است، نه بیشتر.
ماهیت واقعی برجام آن است که همه طرفهای دیگر، آن را وسیلهای علیه ایران قرار دادهاند و نیز برای دعواهای شرقی و غربی از آن بهره میبرند. امروز آنچه که غرب میتوانست با ابزاری به نام «تحریم» و به گونهای کاملاً مستقل و یکجانبه بر سر ما بیاورد، همه را درون یک «معاهده» بر سر ما میآورد که یک طرف این معاهده را خود ما امضا کردهایم! معجزه برجام یعنی همین! امریکا «در برجام» تحریمهای ما را حفظ میکند. از برجام خارج میشود و باز تحریمها را ادامه میدهد. اروپا «در برجام» میماند و تحریمها را ادامه میدهد و هر روز بیانیهای صادر میکند و از ایران میخواهد به تعهدات خود پایبند باشد! و با آسودگی اعلام میکند که خودتان باید از اول میدانستید که اقتصاد ما اجازه نمیدهد به شرکتهای خصوصی بگوییم چه کنند! (که البته این یک فریب و دروغ است). ایران نمیتواند علیه بیتعهدی اروپا در برجام شکایت یا اقدام درخوری کند،، چون مکانیسم ماشه را علیه ما فعال میکنند! ایران ساکت میماند تا بهانه به دست امریکا و اروپا ندهد، امریکا، اما بهانه نمیخواهد و بدون بهانه مکانیسم ماشه را فعال میکند! اروپا نیرنگ میزند، انگلیس یک چیز میگوید، آلمان چیز دیگر. بیانیه مشترک هم یک حرف به امریکا میزند، صد تشر به ایران! بایدن میگوید اگر رئیسجمهور شود، به برجام بازمیگردد، اما شرط دارد! شرطها به گونهای است که یعنی ایران باید چند برابر فشردهتر از این شود، تا ببینیم چه میشود! تازه امریکا فهمیده اگر در برجام باشد، چقدر راحتتر میتواند ماشه را بچکاند!
برجام با این توصیفات طنابی است که میتوانست بر گردن ما نباشد،، اما غرب فهمید که اگر ما با دست خودمان و با طناب خودمان بر دار برجام برویم، وجدان غرب آسودهتر است و لذا «وجداناً» با مسئله ایران روبهرو شدند!
در ایران دولت، اما به این راحتی روضهای را که برای برجام میخواند تمام نمیکند. گاهی به زعم خودشان بهترین حرفی که میزنند این است که «اگر برجام نبود، اوضاع بدتر از این هم بود»! در واقع دولت خود را به فراموشی میزند؛ مگر قرار بود شما با وعده مذاکره و برجام، جلوی بدتر شدن اوضاع را بگیرید؟! فراموش کردهاید که شما قرار بود اوضاع را با مذاکره بهتر کنید؟! البته شما طناب برجام را به گردن کشور انداختهاید و وجدان غرب را آسوده کردید، چرا باید نگران چیز دیگری باشید؟!
سایر اخبار این روزنامه
همه خسارت خروج امریکا از برجام یعنی چقدر؟!
نشانههای عبور از بحران در شمال و جنوب ایران
آمادهباش جنگی پنتاگون برای استقرار دموکراسی در امریکا!
ساخت پتروپالایشگاه تمام ایرانی قرارگاه خاتم
فساد بانکی در نساجی سبلان و مفتفروشی مغان در تور عدالت
دوران دفاع مقدس با نفاق پنهان و آشکار مواجه بود
مرگهای روزانه کرونایی از ۲۰۰ نفر عبور کرد