روزنامه جوان
1399/07/06
ترامپ و توهم توراتی برای فرار از عراق
از زمانی که مصطفی کاظمی با گروههای عراقی و حمایت و کارسازی برخی در ایران و از طریق پنجره پشتی، به قدرت رسید، همواره امریکا این نگرانی را داشت که وی کاریزما و اقتدار لازم برای تحقق ارادهای بزرگتر از اراده اخراج امریکا را ندارد و با اینکه فعالیتهای پنهان سفارت امریکا و انگلیس برای حمایتسازی از وی در بین گروههای شیعه پرثمر بود، ولی رفتار زیراکسی در پیگیری و حل مسائل اصلی عراق، کاظمی و قدرت پنهان مقاومت عراقی در دو ماه گذشته، فضا را برای کاظمی و امریکا آنچنان دشوار نمود که امریکاییها وعده خروج نیروهایشان را سریعتر کرده و با ثبت افزایش عملیاتهای روزانه و هوشمند مقاومت در عراق مواجه شدند.این تنگنای امنیتی در حالی که ترامپ در روزهای پایانی ریاستش، در حال شمارش معکوس است و نتوانسته توافقات خود با کاظمی را عملیاتی کند و تنها از طریق گروگان گرفتن اقتصاد عراق، در آرزوی گشایش و تسلیم عراقیهاست، شرایط را آنچنان دشوار کرده که سفیر امریکا در عراق، پیامی را از طریق برهم صالح به مصطفی کاظمی داده و او نیز در نشست با گروههای شیعه بهعنوان خط و نشان و تهدید امریکایی مطرح کرده است. این پیام اولاً به کاظمی داده نشده و امریکاییها، برهم صالح را همسوتر از کاظمی ارزیابی میکنند و ظاهراً برای مراحل سیاسی آینده عراق به او دل بسته اند. محتوای پیام این است که اگر حملات به سفارت و کاروانهای نظامی و لجستیکی و پایگاههای امریکایی ادامه یابد، سفارت امریکا را تعطیل و حملات علیه کتائب حزبالله و عصائب اهلالحق و حشدالشعبی را آغاز و روزگار حکومت عراق را سیاه خواهد کرد!
در جلسه کاظمی و گروههای شیعه، مالکی و حسن عامری حضور نیافتند و بیانیههای حشدالشعبی نیز که خود را از حملات مبرا میکند صادر شده و از کاظمی خواستهاند مستندات امریکایی را درخواست نماید. امریکا بهخوبی میداند که جریان مقاومت، سازمانی گستردهتر از حشدالشعبی و به موازات آن است، ولی چون نمیتوانند مستقیماً به آن دست یابند، هدف اصلی را در حذف و مهار حشدالشعبی قرار داده و سعی میکنند کاظمی و بقیه جریانهای سیاسی را علیه آنان تحریک نمایند. طبیعی است که پیچیدگی بازیهای سیاسی موجب میشود فشار امریکایی برای ارعاب حکومت یا احزاب شیعه، راه بهجایی نبرد و موضوع اخراج نظامیان تروریست امریکایی، امری زودهنگامتر بهجلو خواهد رفت و برنامهریزی امریکایی برای ماندن اشغالگرانه تحقق نمییابد. به همین دلیل ترامپ و امریکا که خود را مجبور به فرار از عراق دیدهاند، برای جبران دستهای خالی در تبلیغات انتخاباتی امریکا، مابهازای اخراج از عراق را عادیسازی روابط عراق و رژیم صهیونیستی مطرح کردهاند که نشان میدهد، مقامات غربی با همه امکانات و ابزارهای اجرایی و دستههای مرعوب شده در عراق، چقدر خام و ناتوان هستند. مطرح کردن رسانهای عادیسازی در روابط با صهیونیستها شاید در امریکا خریدار داشته باشد، ولی در عراق شعلههای مقاومت را همهگیرتر خواهد کرد و حاصل آن خسارت و هزینههای اضافی است که شتاب اخراج نظامیان امریکایی را بهدنبال خواهد داشت. توهم توراتی ترامپ، نه در انتخابات ترامپ و نه برای نتانیاهو حاصلی دارد، بلکه بر چالشها و هزینههای عملی و میدانی صهیونیسممحوری در اقتصاد منطقه، خواهد افزود و ناچار هستند با عروسکهای حکومتی که از مدتها قبل در خدمت صهیونیسم بودهاند، دلخوش باشند.