روزنامه آفتاب یزد
1399/07/07
ویروسهای فرهنگی!
آفتاب یزد – گروه فرهنگی: گزارش امروز درباره ماسکها و دستکش هاست، اما اشتباه نکنید، این گزارش درباره تبلیغ ماسکهای عجیب و غریبی که برخی از سلبریتیهای خارجی و بعضا ایرانی میزنند، نیست. حتی در خصوص اینکه در این وانفسای کرونا که از قرار معلوم با زیاد شدن میزان مبتلایان و فوتی ها، موج سومش به راه افتاده، از مردم دعوت کند که تو را به خدا ماسک به صورتتان بزنید و از دستکش استفاده کنید و هر بار که به ضرورت از خانه خارج میشوید هنگام برگشتن حتما دستهای خود را به مدت 20 ثانیه با آب و صابون بشویید و اینگونه به ویروس منحوس کرونا مجال ادامه زندگی ندهید، هم نیست. به این جهت به این مسائل نمیپردازیم که بسیار در صدا و سیما و روزنامهها و فضای مجازی درباره آنها نکات بهداشتی مطرح شده و توصیههای لازم به مردم داده شده که اگر قرار بود و قرار باشد گوش شنوایی در میان مردم باشد حتما رعایت خواهند کرد، هر چند که انصاف را اگر در نظر بگیریم، خواهیم دید که مردم واقعا نسبت به چند ماه پیش بسیار محتاطتر شده و اکثریتشان هنگامی که از خانه بیرون میروند ماسک به چهره میزنند، اما با این حال باز هم هستند کسانی که فکر میکنند یا اصلا کرونا نخواهند گرفت و یا اگر به فرض محال کرونا به بدن آنها وارد شود ریه آنها از فولاد است و هیچ اتفاقی برایشان نمیافتد، حال اینکه این افراد با چه اطمینانی چنین ادعایی دارند و آیا از سوی کووید- 19 امان نامهای دریافت کردهاند که بافراغ بال همانند یکسال پیش زندگی میکنند، معلوممان نیست. حال که به اینجای ماجرا رسیدیم ممکن است این پرسش را مطرح کنید که پس مفهوم تیتری که در ابتدای این گزارش نوشته شده، چیست و شما درباره چه مسئلهای میخواهید حرف بزنید، اگر کمی صبوری کنید متوجه خواهید شد.
ما ایرانیان خودمان را مردم متمدنی میدانیم، هر جا در هر جمعی بالاخره یکی پیدا میشود که از پیشینه تاریخی سرزمین ایران سخن میگوید و عنوان میکند که در زمانی که بسیاری از کشورها حتی وجود نداشتند مردم ایران مثلا فلان وسیله را اختراع کرده بودند و تازه جدا از این بوعلی سیناها، بیرونی ها، مولوی ها، رودکی ها، فردوسی ها، حافظ ها، سعدیها و... داشتهایم و اینها همه یعنی ما از دیرباز دارای فرهنگ و پیشینه تاریخی بسیار طولانی و پرافتخاری هستیم که نشان میدهد از گذشتههای دور خوب زندگی کردن، درست زندگی کردن و برمدار عقل و منطق زیستن از خصوصیات منحصر بفرد ایرانیان بوده است. اما برای ورود به موضوعی که برای گزارش امروز در نظر گرفته ایم، اجازه دهید پرسشی را مطرح کنیم. ما امروزیان که اینهمه به فرهنگ و تمدن باستانی مان میبالیم تا چه اندازه سعی کرده و تا چه اندازه توانستهایم اولا میراث فرهنگی گذشتگانمان را حفظ کرده و ثانیا در جهت ادامه دادن و رشد دادن چنین میراثی تلاش کردهایم و قدمهایی را برداشته ایم؟ وقتی ماجرا به اینجا میرسد همه مدعی میشویم که من به اندازه سهم خودم آنچه را که از دستم بر میآید انجام میدهم و تازه به این هم قناعت نمیکنم و اگر ببینم در خیابان کسی مشغول انجام عملی است که غیرفرهنگی محسوب میشود، میایستم و به او تذکر میدهم که انجام این کار درست نیست. برای درک بیشتر لطفا به موارد زیر توجه کنید.
اگر کسی را ببینم که در این بیآبی شلنگی را به دست گرفته و با آب لوله کشی مشغول شستن کوچه و ماشینش است به او میگویم: «چرا این کار را میکنی؟ این آب برای نوشیدنه، تو با این اقدام در واقع داری آب رو هدر میدی، در حالیکه میتونی حداقل زمانی که مشغول شستن ماشینت با کف صابون هستی، شیر آب را ببندی و... »
اگر شخصی را ببینم که در خیابان از شیشه خودرواش آشغال به بیرون پرتاب میکند هر طوری شده مجبورش میکنم که گوشه خیابان بایستد بعد به سمت او میروم و میگویم: «چرا از شیشه ماشینت آشغالها را بیرون میاندازی، مگه خیابان سطل زباله اس، به جای این کار کیسهای تو ماشینت داشته باش که آشغالها را تو اون بریزی»
اگر فردی را ببینم که در هنگام سبز بودن چراغ راهنمایی بدون توجه به عبور و مرور خودروها از روی خط عابر پیاده و یا حتی بعضا از کنار آن عبور میکند صدایش میکنم و به او تذکر میدهم که برای حفظ جان خودت هم که شده صبر کن تا چراغ قرمز شود بعد عبور کن.»
تمام اینها و هزاران مسئله دیگر را همه ما در طول روز مشاهده میکنیم، بعضی هایمان مثل مثالهای بالا ادعا میکنیم که به خاطر درست شدن رفتارهای نادرست اجتماعی به آنها که اینگونه رفتار میکنند، تذکر میدهیم، اما خیلی هایمان واقعا هیچ اعتنایی به این مسائل نمیکنیم و این یعنی ما تنها در محافل عمومی و خصوصی مان و در گفتگوهای خودمانی و رسمی ادعا میکنیم که دارای پیشینه قوی فرهنگی هستیم، اما در عمل هیچکدام از رفتارهای فرهنگی را انجام نمیدهیم. منظور از «ما» در اینجا هم افرادی هستند که این اقدامات را انجام میدهند و هم افرادی هستند که این اقدامات را میبینند و هیچ اعتراضی نمیکنند و چون اعتراض نمیکنند این رفتارها هم ادامه مییابند و هم بر تعدادشان افزوده میشود. نمونه بارز چنین افزوده شدنی مسئلهای است که حتما همه شما حداقل برای یکبار هم که شده مصداق بارزش را در خیابانهای شهر دیده اید.
* ماسکهای خیابانی
همه میدانند که این روزها استفاده از ماسک به مهمترین دغدغه روز مردم دنیا تبدیل شده است. چقدر هم خوب، خدا را شکر که بالاخره توصیههای بهداشتی تا حد تقریبا متوسطی جواب داده و بسیاری از مردم مجاب شدهاند که هنگام بیرون رفتن از منزل از ماسک استفاده کنند. اما نکته مهمی که در این شرایط وجود دارد این است که بعد از آنکه این ماسکها مورد استفاده قرار میگیرند، چه بر سرشان میآید؟ بخشی از پاسخ این پرسش را عبارتی که برای میان تیتر این بخش برگزیدیم، میدهد. «ماسکهای خیابانی»، یعنی همان چیزی که در پایان بخش پیشین عنوان کردیم همه شما مصداق بارزش را در خیابانهای شهر دیده اید. پیاده رو ها، کنار جداول، روی درپوش جویهای آب، گوشه باغچههای کوچکی که در کنار خیابانها قرار دارند و حتی داخل جویهای آبی که آب تمیز از آنها عبور میکند، مدتی است شاهد ماسکها و دستکشهای یکبار مصرف استفده شدهای هستند که صاحبانشان بعد از تمام شدن کارشان با آنها، به دورشان انداخته و پی کار خود رفته اند، غافل از اینکه این اقدامشان جدا از زشتی که برای سطح شهر ایجاد میکند، میتواند در جهت گسترش و افزایش بیماری کرونا نقش بسیار مهمی داشته باشد. وقتی ماسک را از شیشه اتومبیلمان به بیرون پرتاب میکنیم، وقتی دستکشمان را بعد از پایان کارمان تنها به این دلیل که سطل آشغالی اطرافمان نیست، کنار جدول خیابان یا لای دریچه سرپوشهای جوی آب و یا حتی در اقدامی بسیار نابخردانه لای درگاه صندوقی که در کنار عابربانکها قرار گرفته و مخصوص انداختن کاغذهای رسید بانکی است، میگذاریم و بیخیال پی کارمان میرویم، یعنی به فرهنگ و تمدنی که در محافل دوستانه مان مدام از آن دم میزنیم، هیچ توجه و اعتنایی نکرده ایم، یعنی بیخیال مفاخر فرهنگی مان شده و با خود گفته ایم: «کسی که نمیبینه، بذار همینجا بندازم کنار خیابون و برم، زودتر از شرش راحت بشم بهتره» یعنی جزو آن دسته از امروزیان قرار گرفتهایم که نه تنها تاریخ و تمدن پیشینیان خود را وقعی ننهاده اند که در بهتر شدن و حرکت رو به جلوی فرهنگ و تمدن امروز که برای آیندگان به ارمغان باقی خواهد ماند نیز هیچ قدمی برنداشته اند. بیشک در اینگونه رفتارها نمیتوان یا به عبارت بهتر بسیار کم میتوان تذکر داد، چرا که چنین اقداماتی هم خیلی سریع انجام میشوند و هم خیلی محتاطانه، به این مفهوم که فردی که میخواهد مثلا دستکش خود را بعد از استفاده کنار خیابان بیندازد، این طرف و آن طرف را میپاید تا وقتی همه حواسها پرت است، سریع دستکش استفاده شدهاش را کنار جدول بیندازد و الفرار. بنابراین نمیتوان از مردم انتظار داشت که به افرادی که چنین مسائلی را رعایت نمیکنند، تذکر بدهند و آنها را از ادامه دادن چنین اقداماتی باز دارند. پس فقط یک راه میماند، اینکه فرهنگسازی کنیم، همانگونه که برای استفاده از ماسک و دستکش و شستن مداوم دستها فرهنگسازی کردیم و همانطور که اشاره کردیم تا حد تقریبا متوسطی جواب هم داده است، هرچند که هنوز عدهای به رویه خودشان ادامه میدهند، اما باید قبول کنیم که فرهنگسازی از طریق تلویزیون،
مسئولان دولتی و حتی خود مردم میتواند نقش بسیار
تعیین کنندهای در کم شدن و حتی از بین رفتن رفتار اشتباه و حتی
زشتی که گاها در سطح جامعه شاهد رخ دادنش هستیم، دارد. به هر حال هرچند منطقی نیست اما در روزگار کنونی با شرایط سختی که همه ما در حال تجربه آن هستیم نمیتوان انتظار داشت که بدون فرهنگسازی و گفتن و گفتن و گفتن و باز هم گفتن مداوم رفتار اشتباهی که حتی میتوانیم مدعی شویم که در بخشی از جامعه نهادینه هم شده است از بین برود و به جایش رفتار درست و منطقی قرار گیرد که اگر اینگونه بود که از همان ابتدا باید انتظار داشتن جامعهای رویایی را در سر میپروراندیم که در چشم برهم زدنی برایمان مهیا میشد. اما حال که چنین است و برخی انجام اعمالی که ابدا فرهنگی نیستند و به قولی حتی ضدفرهنگ نیز تلقی میشوند را ادامه میدهند، ما نیز به عنوان افرادی که در درجه اول سلامتی خود و مردم سرزمینمان برایمان اهمیت دارد و در درجه دوم فرهنگ و تمدن گذشته و امروز و آینده مان برایمان ارزشمند است، باید دست به کار شویم و اقداماتی انجام دهیم که به واسطه آنها دیگر شاهد رخ دادن چنین رفتارهایی نباشیم. دولت و نهادهایی مانند رسانه ملی هم باید سردمدار این فرهنگسازی شوند. اگر میخواهیم جامعهای سالم و عاری از رفتارهای اشتباه داشته باشیم، تنها راهمان این است که فرهنگسازی کنیم تا برخی از افراد یاد بگیرند که شیوه درست زندگی کردن چگونه است.
سایر اخبار این روزنامه
۲.۵ میلیارد تومان بده؛ سوئیت ۴۰ متری بگیر!
ویروسهای فرهنگی!
افت محسوس ذخایر ارزی آمریکا
دفاع زاکانی از اعطای خودروی قسطی چندصدمیلیونی به نمایندگان
آیا جنگ وسیع در راه است؟
انتقال پایتخت سیاسی بدون هزینه غیر ممکن است
لیدری موسوی خوئینیها تیر خلاص به شقیقه جنبش اصلاحات است
نمایندگان مجلس زیر بار قسط 18 میلیونی!
چالش میان وزارت بهداشت با بخش اقتصادی دولت ادامه دارد؛
هم دلسوزانه هم خیرخواهانه!
بحران اعتماد در جامعه
نسخه قطر را پیچیدیم
انتخابات آمریکا و اهمیت مناظره ها
فرافکنی تا کی؟