نقش روسیه،ترکیه و ایران در مسئله قره باغ

کالجی، کارشناس آسیای میانه معتقد است چالش‌های مرزی ـ تاریخی نظیر آن چه این روزها بین آذربایجان و ارمنستان منطقه را
به سمت یک رویارویی نظامی تمام عیار پیش برده همواره بازیگرانی بیرونی دارد مثلاً برخی معتقدند رویارویی روسیه و ترکیه
در مسئله لیبی یا بحث‌های خط لوله ی گاز می‌تواند بخشی از مسائلی باشد که آتش اختلافات را شعله ور کرده است
اما ایران به عنوان کشوری که با هر دوکشور آذربایجان و ارمنستان مرز مشترک دارد و همواره دچار برخی آسیب‌ها از جمله


اصابت خمپاره به مناطق مرزی خود می‌شود خواستار خویشتنداری و حل مناقشه از طریق گفتگو و دیپلماسی است
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: برای سومین بار طی سال‌های 1994 تا به امروز، تنش‌های مرزی آذربایجان و ارمنستان به جنگی تمام عیار تبدیل شد. دکتر ولی کالجی، تحلیلگر مسائل آسیای مرکزی و پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است درگیری‌های اخیر در قیاس با درگیری‌های قبلی؛ بزرگتر، گسترده‌تر و جدی‌تر است.
> ادامه درگیری ارمنستان و آذربایجان در قره‌باغ
وزارت دفاع آذربایجان نیروهای ارمنستان را به حمله به شهرستان «ترتر» متهم کرد و قول داد که به نوعی تلافی کند. این وزارت همچنین مدعی شد که در درگیری‌های اخیر دست‌کم دو تانک ارمنستانی را نابود کرده‌اند و چندین تن دیگر کشته یا زخمی شده‌اند. همزمان ایروان نیز گفت آذربایجان در حال ادامه حملات به منطقه با استفاده از گلوله‌های توپخانه‌ای سنگین است.
به گزارش ایسنا به نقل از "اسپوتنیک"، خصومت‌های نظامی بین دو طرف روز یکشنبه در امتداد خط ارتباطی ناگورنو قره‌باغ آغاز شد؛ یک منطقه خودمختار با اکثریت ارمنی که در سال ۱۹۹۱ از آذربایجان اعلام جدایی کرد. هر یک از دو طرف، دیگری را به
به‌خطر انداختن جان غیرنظامیان متهم می‌کنند.چندین مورد تلفات از سوی هر یک از طرفین گزارش شده است. ارمنستان و ناگورنو قره‌باغ روز یکشنبه حکومت نظامی و بسیج عمومی اعلام کردند، در مقابل آذربایجان نیز حکومت نظامی و بسیج عمومی به صورت محدود اعلام کرد.
کشورها و سازمان‌های بین‌المللی متعدد، از جمله سازمان ملل از طرفین درگیر خواسته‌اند که فوراً آتش‌بس اعلام کنند و بدون پیش‌شرط، به گفت‌وگوی تسهیل‌شده سازمان همکاری و امنیت اروپا (OSCE) برگردند. ارمنستان و آذربایجان تا سال ۱۹۹۴ بر سر این قلمروی مورد اختلاف، جنگ کردند و بعد از پایان این جنگ، دو طرف در حال انجام مذاکرات صلح با میانجی‌گری گروه مینسک سازمان همکاری و امنیت اروپا هستند. در همین حال خبر رسیده که یکی از مشاوران رئیس جمهور آذربایجان گزارش‌هایی مبنی بر اقدام ترکیه در اعزام مزدورانی از سوریه به آذربایجان در بحبوحه درگیری‌ها در منطقه ناگورنو قره باغ را رد کرده است.
این واکنش در واقع درباره ادعایی است که سفیر ارمنستان در روسیه مطرح کرده بود که ترکیه 4000 مزدور را از شمال سوریه به آذربایجان فرستاده و آن‌ها در درگیری‌ها با ارمنستان بر سر قره‌باغ مشارکت دارند. حکمت گاژیف، یکی از مشاوران الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان گفت: شایعه حضور مزدورانی از سوریه در آذربایجان اقدام تحریک آمیز دیگری است از سوی طرف ارمنی و کاملا بی‌معنی و نادرست است.
> پادرمیانی احتمالی ایالات متحده آمریکا
خبرهای دیگری حکایت از آن دارد که رئیس‌جمهوری آمریکا گفته است که ایالات متحده برای توقف خشونتی که میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان در جریان است، تلاش می‌کند؛ دو عضو سابق اتحاد جماهیر شوروی که جنگی در دهه ۹۰ داشته‌اند.
آن گونه که خبرگزاری رویترز گزارش کرده، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا در کنفرانس خبری گفته است: با جدیت به این موضوع نگاه می‌کنیم. ما روابط بسیار خوبی در آن منطقه داریم. بررسی خواهیم کرد که آیا می‌توانیم آن را متوقف کنیم یا خیر.
تا این جای ماجرا؛ درگیری میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان جان دست‌کم ۱۶ نظامی و چندین غیرنظامی را در یک روز گرفته که این سنگین‌ترین درگیری میان دو طرف از سال ۲۰۱۶ بود و بحث نگرانی درباره ثبات در منطقه قفقاز جنوبی را ایجاد کرده است که کریدور خط لوله‌های حامل نفت و گاز به بازارهای جهانی است. لازم به ذکر است با بروز درگیری در منطقه ناگورنو-قره‌باغ که جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر آن اختلاف‌نظر دارند، نخست‌وزیر ارمنستان درباره خطر "یک جنگ تمام عیار" به جمهوری آذربایجان هشدار داده و رئیس‌جمهوری آذربایجان هم ابراز امیدواری کرد که عملیات کشورش به "اشغال سی‌ساله" قره‌باغ پایان دهد. روسیه خواستار آتش‌بس شده و ترکیه هم از جمهوری آذربایجان حمایت کرده است.
> عبور از فرآیند آتش بس لزوماً به صلح نمی‌انجامد
کالجی در پاسخ به این سوال که با توجه به ریشه تاریخی تحولات قره باغ، این غائله، آیا با درگیری‌های قبلی تفاوت چشمگیری دارد یا شبیه همان درگیری‌های سایق است؟ می‌گوید:
از سال 1988 تا 1994 که جنگ چند ساله آن‌ها به وقوع پیوست در قره باغ هیچ گاه صلح نداشتیم. تنها یک آتش بس را شاهد بودیم. هر زمانی که درگیری پیش می‌آید در واقع نقض آتش بس است. عبور از فرآیند آتش بس به صلح به عهده گروهی است که بیشتر فرانسه، روسیه و آمریکا هدایت آن را به عهده دارند که تاکنون اتفاق خاصی نیفتاده است. و قریب بیست سال است که مسئله قره باغ در همین وضعیت آتش بس مانده است. در این بیست سال جز سه مورد جنگ که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد، زد و خورد مرزی محدودی وجود داشته است. بنابراین هر درگیری‌ای نقض آتش بس سال 1994 است. از سال 1994تاکنون این سومین درگیری نظامی گسترده است.
> سومین درگیری نظامی از سال 1994
وی ادامه می‌دهد: اولین آن جنگ چهار روزه آوریل 2016 بود. دومین، جنگ چهار روزه جولای 2020 ـ یکی ـ دوماه پیش بود ـ و این سومین درگیری‌ای است که از صبح ششم مهرماه شروع شده است. جنگ اخیر با جنگ آوریل 2016 هر دو در منطقه قره‌باغ اتفاق افتاد. درگیری جولای 300 کیلومتر بالای قره باغ بود. یعنی نزدیک مرز ارمنستان و آدربایجان با گرجستان و خارج از منطقه قره‌باغ. از نظر شدت و حجم درگیری‌ها به نظر می‌رسد جنگ اخیر جدی‌تر از درگیری‌های گذشته باشد. اعلام حکومت نظامی و فراخوان مواردی است که قبلا به این شدت وجود نداشته است.
این کارشناس آسیای مرکزی در ادامه و در پاسخ به این سوال که نقش قدرت‌های خارجی در درگیری‌های اخیر چقدر است چنین توضیح می‌دهد:
مناقشه قره باغ از زمان اتحاد جماهیر شوروی ریشه داخلی دارد و مناقشات سرزمینی بین دو کشور است. ارمنستان هنوز استقلال قره باغ را به رسمیت نشناخته است. جمهوری آذربایجان قصد دارد آن را تحت عنوان خودمختاری قرار بدهد. ارمنستان می‌گوید در راستای حق تعیین سرنوشت توسط خود قره‌باغ شناسایی شود. استدلال جمهوری آذربایجان این گونه است که اگر قرار است رفراندومی برگزار شود باید ارامنه‌ای که بعد از جنگ قره‌باغ وارد شده‌اند خارج شوند و آذری‌هایی که بعد از جنگ آواره شده‌اند، برگردند و رفراندوم توسط مردم بومی همان منطقه
برگزار شود.
> بن بستی سی ساله و لاینحل!
دکتر کالجی اظهار می‌دارد: این بن بستی است که سی سال لاینحل مانده است. اما اضلاع بیرونی آن روسیه و ترکیه هستند. قفقاز شامل سه کشور آدربایجان، گرجستان و ارمنستان است. چون تعداد کشور‌ها کم است امکان موازنه قوای درون منطقه‌ای وجود ندارد. یعنی حداقل باید 4 کشور وجود داشته باشد که بتوان دو به دو موازنه ایجاد کرد. بنابراین به طور طبیعی موازنه قوا به بیرون منطقه کشیده می‌شود. روسیه به سمت ارمنستان و ترکیه به سمت آذربایجان کشیده شده و موازنه قوا در این سه دهه بدین صورت شکل گرفته است.
> دعوای روسیه و ترکیه از سوریه و لیبی به قره باغ کشیده شده!
این کارشناس سیاسی می‌افزاید: در جریان اخیر یعنی هم جنگ جولای هم جنگ اخیر شاهدیم که ترکیه تمام قد از جمهوری آذربایجان حمایت کرده است. درباره نقش قدرت‌های خارجی نمی‌توان با قاطعیت سخن گفت. برخی از تحلیلگران این مسئله را به درگیری‌های روسیه و ترکیه مرتبط می‌دانند. دو کشوری که در سوریه و لیبی رو به روی هم قرار گرفتند. باید شواهد بیشتری داشته باشیم که ببینیم آیا قفقاز و قره باغ جبهه سوم درگیری روسیه و ترکیه است؟
> سه گزینه، سه تحلیل
دکتر کالجی برای حل معمای فعلی سه گزینه یا تحلیل را مهم می‌داند و بر می‌شمرد؛ یکی همان مسائل فی مابین ترکیه و روسیه و اما گزینه‌های دیگر:
تحلیل دیگر این است که روسیه با حمایت ضمنی از جمهوری آذربایجان درصدد تحت فشار قرار دادن نخست وزیر ارمنستان است زیرا در دوسال اخیر بسیار به غرب و ناتو نزدیک شده است.
تحلیل دیگر این است که روسیه برعکس آن مخصوصا در دو ماه قبل جولای که درگیری اتفاق افتاد منطقه‌ای که نزدیک گرجستان
است و مسیر خط لوله باکو-تفلیس- جیحان و خط راه آهن باکو-تفلیس- فارس بود که شاهرگ کریدور انتقال انرژی. کریدور ارتباطی آذربایجان به گرجستان، ترکیه و اروپا است. شاید روس‌ها به این دلیل در آن منطقه تنش ایجاد کردند که در این مسیر ترانزیتی که روسیه را دور می‌زند ترکیه را تحت فشار قرار دهند. و شاید به نوعی بتوان گفت که روسیه عامل درگیری قره‌باغ
شده است.
> نقش ایران؟
کالجی در ادامه درباره نقش ضلع سوم یعنی ایران در این درگیری می‌گوید:
ایران تنها کشور خارج از منطقه قفقاز است که هم با ارمنستان و جمهوری آذربایجان همسایه است و هم با منطقه قره باغ مرز زمینی مشترک دارد. همین مسئله اصابت موشک نشان از نزدیکی ایران به منطقه است و این حق طبیعی ما است برای امنیت ملی و مرزی مان و امنیت شهروندان مان در این مناقشه حرف برای گفتن داشته باشیم. ایران قره باغ را به طور رسمی بخشی از خاک آذربایجان می‌داند. ایران هیچ گونه فعل و انفعالات سیاسی اعم از انتخابات و استقلال منطقه قره باغ یا به تعبیر ارامنه رفراندوم را در این منطقه به رسمیت نشناخته است.
مسئله دوم اینکه ایران هیچ گاه ابزار جنگ را برای حل این مناقشه مورد تایید قرار نداد. سومین مسئله اینکه ایران مخالف مداخله قدرت‌های فرامنطقه‌ای خارج از منطقه قفقاز برای حل و فصل اختلافات از جمله استقرار نیروهای حافظ صلح در پشت مرزها است. مسئله بعد اینکه ایران در صورت خواست و تمایل خود دولت‌های آذربایجان و ارمنستان همواره اعلام کرده است که حاضر به میانجیگری است که چنین درخواستی در سال‌های اخیر از روسیه به عمل آمده اما از ایران نشده است.
> تا اطلاع ثانوی پایانی بر این غائله تاریخی نمی‌توان متصور بود
کالجی در پاسخ به این سوال که آیا پایانی برای این غائله می‌توان متصور بود، گفت: فعلا خیر. پایان این قضیه دو حالت است: یا اینکه
دولت‌های آذربایجان و ارمنستان از طریق یک موافقت نامه صلح وارد فرآیند صلح شوند که در واقع همان عبور از مرحله آتش بس می‌باشد. راه حل دوم حرکت معکوس است از آتش بس به جنگ. یعنی با جنگ به عقب برگردند. با جنگ یعنی این هفت منطقه و منطقه قره باغ را پس بگیرند. در جنگ وضعیت آذربایجان نسبت به ارمنستان در مقایسه با دهه 90 خیلی بهتر شده است. اکنون بودجه نظامی آذربایجان نسبت به ارمنستان ده به یک است. اما موازنه قوای بیرونی مانع شده است که از طریق جنگ وارد شوند. از طریق صلح هم هر نوع سازش و امتیازی که طرفین به هم بدهند برای هر دو کشور گران تمام خواهد شد و موضوع بسیار حیثیتی است. چندین رئیس جمهور آذربایجان و ارمنستان قربانی مسئله قره باغ شده‌اند و شرایط برای هیچ کدام نه صلح و نه جنگ فراهم نیست. در واقع نه جنگ نه صلح. و این بیست سال نیز همین وضعیت حکمفرما بوده است. فعلا در آینده نزدیک نه شاهد جنگ خواهیم بود نه صلح.
به نظر می‌رسد این چنین اختلافات مرزی پایان ناپذیر است و همچون مسئله ی کشمیر بین هند و پاکستان، اختلافات مرزی هند و چین، اختلافات مرزی پاکستان و افغانستان و... تا سالیان سال بهانه‌ای برای مناقشه و ایجاد جنگ‌های محدود و تنش‌آفرینی‌های نگران‌کننده است.