روزنامه آفتاب یزد
1399/07/08
بد بودن اصولگریان دلیلی بر خوب بودن اصلاحطلبان است؟
آفتاب یزد-گروه سیاسی: ماهها یکی پس از دیگری میگذرند و انتخابات 1400 نزدیک و نزدیکتر میشود. حالا کمتر از 9 ماه مانده اما شرایط پیچیده کشور باعث شده است اما و اگرهای زیادی نسبت به این انتخابات وجود داشته باشد. اولین موضوعی که در این باره مطرح است میزان مشارکت خواهد بود. با توجه به عملکرد گذشته اصولگرایان در دولت احمدینژاد مردم امیدوارانه به اصلاحطلبان اعتماد کردند و با توجه به اینکه جریان اصلاحات نیز پشت روحانی بود به این فرد رای دادند حالا اما بعد از 7 سال از ریاست جمهوری حسن روحانی مردم آگاه شدهاند که رئیس جمهور فعلی نیز در بدتر کردن شرایط دست کمی از رئیس جمهور اصولگرا ندارد. بنابراین در شرایطی که افکار عمومی از هر دو جناح موجود خسته شده، کاهش مشارکت در انتخابات یکی از گزینههایی است که دیده میشود. ازجمله در انتخابات مجلس یازدهم شاهد بودیم که در کلان شهرها میزان مشارکت حدود 20 درصد اعلام شد. پیش از این حتی رحمانی فضلی وزیر کشور گفته بود:«طبق برنامهریزی که انجام دادیم در انتخابات 1400 انتخابات خوبی از نظر سالم و قانونی و توام با امنیت برگزار خواهیم کرد، البته نگرانی ما درباره 1400 با توجه به اینکه در انتخابات مجلس مشارکت پایینی نسبت به مشارکتهای گذشته داشتیم، موضوع مشارکت را به عنوان یک دغدغه داریم و امیدواریم با بسترسازیهای مناسب و با مشارکت همه گروههای سیاسی بتوانیم مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری را افزایش دهیم.» امیر محبیان کارشناس سیاسی در این مورد که چرا میزان مشارکت کاهش مییابد؛ میگوید:«یکی از عوامل سیاسی که به افول شدید مشارکت انجامید نظیر ناامیدی از بعضی گرایشهای سیاسی منجمله اصلاحطلبان و کارآمدی آنان برای اثرگذاری مثبت؛ ضعف فراکسیون موسوم به امید در مجلس دهم که انتظار اصلاحطلبان را برآورده نکرد و نیز ناامیدی طیف موسوم به اعتدال از عملکرد دولت. به نظر من روحانی مجلس یازدهم را در سینی طلا تقدیم اصولگرایان کرد؛ بیبرنامگی و و بویژه بیتحرکی دولت، هوادارانش را مایوس و منفعل و مخالفانش را پرتحرک و دارای منطق قدرتمند برای مخالفت کرد. متاسفانه تصویر منفی از عملکرد دولت موجب یاس مردم و هوادارانش شد و نیز بر روی مشارکت هم در کنار عوامل دیگر تاثیر گذاشت.»
> اصلاحات مرده یا زنده؟
در چنین وضعیتی اصلاحطلبان به دنبال این هستند که در جامعه القا کنند روحانی کاندیدای اجارهای بوده و آنها مجبور شدند در انتخاب بد و بدتر از او حمایت کنند. جریان اصلاحات تاکید دارد برای 1400 به دنبال یک چهره تماما اصلاحطلب خواهد بود و وعده میدهد از این روش میتواند اوضاع را تغییر دهد. البته اقناع مردم نسبت به این مسئله کار دشواری است و به عبارتی افکار عمومی معتقد است فارغ از نامها اساسا جریان اصلاحات در معنای عام نتوانسته توفیقی را که وعده داده در طول این سالها بدست آورد. به همین دلیل است که برخی از جمله صادق زیباکلام معتقدند اصلاحات مرده است. او پیش از این گفته بود: «اصلاحات تمام شده است، در دوم اسفند ۱۳۹۸، همه چیز تمام شد، اصلاحات تمام شد، چون کرونا بود نمیشد ختم و شب هفت گرفت، مسجد الجواد(ع) را نمیشد کرایه کنیم که بعدازظهر برای فاتحه بیایند. مردم در این تاریخ نشان دادند که از اصلاحطلبان عبور کردند. بحث عبور از خاتمی نیست، ۲۲ سال پیش یک شبی در دوم خرداد ۷۶ اصلاحات متولد شد او اسمش دوم خرداد بود بعد اصلاحات شد. یک سوال ساده میکنم، اگر یک دختر و پسری آن شب متولد شده باشند، الان آن دختر یا پسر ۲۲ ساله هستند و اگر خوب درس خوانده باشند الان فارغ التحصیل شده اند، اگر یک نفر از کره ماه بیاید و از آن دختر یا پسر بپرسد که چه فرقی بین یک اصلاحطلب و یک اصولگرا است، نمیتواند پاسخ دهد.»
> به امید نتیجه منفی مجلس یازدهم
به عبارت دیگر درحالی که اصلاحطلبان نتوانستند ثابت کنند چه فرقی با اصولگرایان دارند شاید حالا تنها امید این جریان برای 1400 این باشد که خود اصولگرایان بتوانند ثابت کنند چه فرقی با اصلاحطلبان دارند و از این طریق مردم بار دیگر به جریان اصلاحات امیدوار شوند. در واقع در تئوری بد و بدتر اصلاحطلبان نتوانستند نشان دهند چه مزیتی دارند اما شاید عملکرد بسیار منفی از اصولگرایان به کمک آنها بیاید. دیروز عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات در پاسخ به اینکه آیا عملکرد مجلسی که اکثریت آن با اصلاحطلبان بود، در نارضایتی مردم نقش نداشته است؟ گفته است:«چرا. نقش داشته است و چند مسئله دیگر هم وجود دارد. دولت موجود اگر چه دولت اصلاحات نبود، اما اصلاحطلبان از آن حمایت کردند. آقای روحانی تا قبل از اجماع اصلاحطلبان با ۱۱درصد رای در صحنه بود، اما به رشد ۵۱ درصد رسید و این بعد از اجماع اصلاحطلبان بود. دولت روحانی کارهای خوبی انجام داده است، اما در اذهان عمومی آنطور که باید درخشش نداشت. مجلسی که مردم تشکیل دادند، گرچه اکثریت آن اصلاحطلب نبود اما اصلاحطلبان صدای رسایی بودند و فراکسیون امید، فراکسیون قدرتمندی بود. نمیخواهم بگویم آنها میتوانستند کاری بکنند یا نه. آن بحث دیگری بود. بالاخره انتظارات و توقعات متوجه آنان شد و جریان رقیب هم مطالبات را دامن زد و مرتب توقعات مردم را بالا برد. وضعیت معیشت و رد صلاحیتها هم از عواملی بود که مردم دلزده شدند و پای صندوق رای نیامدند.» او اما نکته دیگری را هم بیان کرده که مورد توجه است اینکه حالا برای 1400 شانس اصلاحطلبان همین مجلس اصولگرای یازدهم است. موسوی لاری اظهار داشت:« افرادی که در این مجلس وارد شدند به قانونگذاری، جایگاه مجلس و نمایندگی مردم آنطور که باید توجه نمیکنند. طبق قانون اساسی هر نماینده در مقابل کل ملت مسئولیت دارد. کسی که وارد مجلس شده، نمیتواند بگوید از جناح یا گروه خاصی نمایندگی میکند. دوم اینکه نماینده باید دغدغه مردم را مطرح کند. همه آن چیزی که مجلس یازدهم تا امروز دنبال کرده است محدود کردن مردم بوده است. خیلی عجیب است خیلی در شعار، مردمی بودن را مطرح میکنند ولی مردمی بودن را در نوع لباس پوشیدن میبینند. البته بخشی از اینها باید باشد و مردمی بودن یعنی همین. ولی همه اینها مردمی بودن نیست.» او تصریح کرد:«بهترین تبلیغ برای اصلاحطلبان رفتار و مواضع مجلس فعلی است. آیا محدود کردن فضاهای اجتماعی مطالبه مردم است!؟ در روز اول آقای آذری جهرمی را به مجلس بردند و اعتراض کردند که چرا فلان را نبستی. برخوردی که با آقای ظریف شد واقعا این نگاه و برخورد برای همه سرشکستگی بود. ما اسراییل را غیرقانونی میدانیم و آمریکا را هم یک کشور ظالم میدانیم. حتی نگاه به این دو دولت متفاوت است یکی موجودیتش پذیرفته نیست و دیگری به رفتارش انتقاد داریم.» این درحالی است که اخیرا ناصر ایمانی، تحلیلگر سیاسی اصولگرا، در انتقاد به طرح تعدادی از نمایندگان مجلس درباره فضای مجازی که بهعنوان «طرح انسداد فضای مجازی» در شبکههای اجتماعی شناخته میشود، گفت: «تعدادی از نمایندگان دورهم جمع میشوند و طرحی را امضا کرده، ارائه میدهند که به نظر من، اینگونه طرحها خیلی مبنای دقیقی ندارد و براساس مصالح و شرایط روز نیست. گویی برخی اصولگرایان، درباره بعضی اقدامات مجلس یازدهم و تاثیر آن بر انتخابات ریاستجمهوری نگرانند. او افزوده بود:« خیلی صریح بیان کنم بستگی به این دارد که مجلس یازدهم چطور عمل کند. مجلس قبلی تعیینکننده بود و بهطور یکدست و با اکثریت قاطع، از یک جریان سیاسی بود. همانند مجلس ششم که اکثریت از یک جریان سیاسی بودند. شرایط کشور بسیار ویژه است؛ از نظر اقتصادی، بهلحاظ بیماری کرونا، خستگی مردم از عملکرد دولت و بهلحاظ اینکه یک سال دیگر به پایان دولت نمانده است. اگر عملکرد مجلس آینده بهگونهای باشد که مورد تایید عموم مردم و نخبگان باشد در این صورت ممکن است تکلیف انتخابات ریاستجمهوری 1400 بهنحو دیگری رقم خورد. اگر این مجلس خیلی موفق نباشد یا بیشتر به دنبال نوعی تنش سیاسی باشد و کارایی لازم را نشان ندهد، ممکن است راه برای تیپ کاراکترهایی همچون آقای لاریجانی بیشتر مهیا شود.»
یک نماینده مجلس یازدهم نیز به این موضوع از این منظر پرداخته که اگر مجلس یازدهم عملکرد مثبتی داشته باشد میتواند در تغییر ذائقه مردم برای 1400 اثر بگذارد. علی کریمی فیروزجایی میگوید:«اگر ما مشاهده کردیم که انتخابات دوم اسفند در طول 41 سال اخیر پایینترین میزان مشارکت را داشت به دلیل آن بود که مردم از عملکرد دولت مستقر و مجلس دهم ناراحت بودند ولی قرار هم نیست مشکلات کشور از سوی مجلس یازدهم و آن هم یک شبه حل و فصل شود؛ اگر چند گام برای رفع مشکلات برداشته شود و مردم هم آن را احساس کنند و نشان دهیم کارآمدی مجلس بالا رفته این موضوع به کل حاکمیت تعمیم پیدا کرده و نگاه مردم تغییر خواهد کرد. و قطعا شاهد مشارکت حداکثری در انتخابات خرداد 1400 خواهیم بود ضمن اینکه اعتماد مردم به جریان انقلابی نیز افزایش پیدا خواهد کرد.» او افزود: «جریان مجلس دهم و دولت فعلی بیشتر در دستان اصلاحطلبان بوده است ولی جریانی که به نام آرمانهای انقلاب در مجلس یازدهم روی کار آمد میتواند منجر به افزایش مشارکت مردم در آینده شود ضمن اینکه اگر عملکرد مجلس یازدهم مطلوب باشد میتواند در زمینه تغییر ذائقه مردم در امتداد مسیر نیروهای انقلاب حرکت کند تا مشکلات کشور با کمک دولت حل شود.» این اظهارات به نوع خود از منظر اصولگرایان نشان میدهد که اگر برعکس شود و نمایندگان مجلس یازدهم عملکرد منفی داشته باشند میتواند فرصتی برای اصلاحطلبان برای 1400
فراهم آورد.
> چرخ باطل بس است
اما این موضوع در عمل آیا میتواند در 1400 رقم بخورد؟ در این باره با یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفتگو کردیم. محمدصادق جوادی حصار به «آفتاب یزد» گفت:«موضوع اول این است که هنوز زود است درباره عملکرد مجلس یازدهم و اینکه آنها نتوانستهاند اقدام مطلوبی انجام دهند قضاوت کنیم، با توجه به اینکه قاطبه این مجلس نیروهای تازه کار بودند طبیعی است که آنها به اصطلاح در ابتدای کار در انجام وظیفهای مانند نمایندگی مردم کمی گیج و گنگ باشند.» او افزود:«اما درباره اینکه اگر روند این مجلس به طور کلی عملکرد منفی را داشته باشد و از این طریق برای اصلاحطلبان تبلیغی شود و مردم به جریان اصلاحات باز گردند واقعیت این است بازگشتی که در نتیجه عملکرد منفی رقیب است حتی اگر رخ دهد نیز دستاورد پایداری نخواهد داشت.» این فعال سیاسی در ادامه اظهار داشت:«دولت اصلاحات از نظر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... از خود کارنامهای را به جای گذاشته است که دولتهای قبل یا بعد از آن هرچه بخواهند کارنامه قابل استنادی است و از نظر شاخصهای مختلف قابل مقایسه است.» جوادی حصاری تصریح کرد:«اما اگر قرار باشد اینطور بگوییم که ما خوب هستیم چون دیگران بد هستند در این صورت وقتی اصلاحطلبان به قدرت برسند نیز جریان رقیب ضعفهای آنها را نشان میدهد تا ثابت کند اصولگرایان خوب هستند در آن شرایط نیز اصلاحطلبان حرفی برای گفتن ندارند.» او اضافه کرد:«در واقع این کاری است که هم اکنون اصولگرایان درحال پیادهسازی آن روی روحانی و دولت او هستند و روی این مسئله مانور میدهند که روحانی و اصلاحطلبان ضعیف و ناکارآمد هستند بنابراین مردم به اصولگرایان رای بدهید! البته این به معنی عدم ضعف در دولت نیست بلکه در واقع روش رسیدن به قدرت را نشان میدهد که بخواهیم با ضعیف نشان دادن و بد نشان دادن دیگری خودمان به جایگاهی برسیم. آنها میخواهند با تخریب اصلاحطلبان در 1400رای بگیرند و اگر اصلاحطلبان هم به دنبال این باشند که با منفی نشان دادن اصولگرایان به دنبال رای باشند این مسیر جواب نمیدهد. ما نیز مثل آنها رفتار کنیم مناسب نیست. این رفتار پینگ پنگی سه دهه است که ادامه دارد که هر جریانی میآید سرکار، جریان رقیب میگوید آنها بد بودند و به ما رای دهید.» او افزود:«باید به سمتی حرکت کنیم که دولت کارآمد ارائه دهیم، نیروی کارآمد و کارشناس معرفی کنیم، برنامه قابل اجرای منطبق با شرایط داخلی منطقهای بینالمللی داشته باشیم اینها باید شاخصهایی باشند که اصلاحطلبان دنبال کنند اگر چنین مواردی را ارائه کنیم مردم چشم و گوش و فهم دارند، تفاوتها را میبینند و تشخیص میدهند که دست ما پر است برای اداره کشور یا فقط به دنبال این هستیم که ما باشیم که دیگران نباشند! اگر قرار است صرفا بودن در قدرت مهم باشد همان بهتر که اصولگرایان تا هر وقت دلشان میخواهد در قدرت بمانند.» این فعال سیاسی اصلاحطلب بیان داشت:«اما اگر امید این باشد که اصولگرایان بد عمل کنند تا اصلاحطلبان به قدرت برسند طبیعتا آنها نیز انتظار بد عمل کردن اصلاحطلبان را میکشند و سنگاندازی میکنند تا اصلاحطلبان موفق نشوند تا مردم به سمت اصولگرایان بروند! این چرخه باطل تا کی قرار است ادامه داشته باشد؟ نباید دل خوش به این باشیم که اصولگرایان نا موفق باشند تا اصلاحطلبان به قدرت برسند. بیعرضه بودن اصولگرایان آیا دلیلی بر با عرضه بودن اصلاحطلبان است؟ حتی اگر چنین باشد نیز اصلاحطلبان باید از طریق برنامه منسجم و با معرفی چهرههای کارآزموده و کارشناس چنین موضوعی را به مردم اثبات کنند.»
به طور کلی با توجه به اینکه در شرایط فعلی مردم هر دو جناح را آزمودهاند بعید به نظر میرسد با تکیه بر اینکه مجلس یازدهم بد باشد در انتخابات به اصلاحطلبان رای بدهند. آنچه این روزها در جامعه دیده میشود این است که فعلا هیچکدام از جریانها از سوی مردم مورد اقبال نیستند! بازی بد و بدتر دیگر تمام شده است! شاید بهتر است بزرگان سالخورده اصلاحطلب نیز به این موضوع
توجه کنند!
سایر اخبار این روزنامه
متوسط قیمت مسکن در تهران به ۲۴ میلیون تومان رسید
نقش روسیه،ترکیه و ایران در مسئله قره باغ
طرح حمایت معیشتی از مردم یا خروج از فشار سیاسی!؟
جهش تولید مسکن یا فرصت رانت 300 هزار میلیارد تومانی!؟
ظریف: شرمنده مردم هستیم
شریعتمداری از آیت الله سیستانی عذرخواهی کرد
یک نماینده مجلس در این باره به آفتاب یزد گفت: کارگران فعلا صبر کنند!
بد بودن اصولگریان دلیلی بر خوب بودن اصلاحطلبان است؟
تلویزیون در حالی صحنه شادی آل کثیر بازیکن پرسپولیس را سانسور کرد
مجلس یازدهم و انتخابات 1400
رقص کرونا و سایههای بیتفاوت!
نهضت بهرهوری، موانع و محدودیتها و راهکارها
جنایت علیه بشریت
سلامت مردم را به بازی نگیرید