خیال خام تفرقه‌افکنی در سپاه

هنوز چند هفته از مصاحبه زنده شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی با مشاور امنیت ملی سابق ترامپ، نگذشته بود که رسانه ملکه از فاز جدید عملیات رسانه‌ای خود رونمایی کرد. در قسمتی از مصاحبه یادشده جان بولتون با بی‌بی‌سی، خبرنگار این شبکه از او در خصوص نحوه براندازی نظام جمهوری اسلامی پرسید که گفتگو‌های ردوبدل شده میان او و خبرنگار، نکات در خور تأملی را آشکار ساخت.
در بخشی از این مصاحبه، این عضو جداشده از کابینه ترامپ در خصوص راهکار موفقیت شورش و اغتشاشات اشاره‌ای می‌کند. او صراحتاً از ضرورت ایجاد انشقاق میان رهبری نظام و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سخن می‌گوید. هر که اندک آشنایی با ساختار و وضعیت سپاه داشته باشد، می‌داند که این نهاد انقلابی از ابتدا متصل به ولایت شکل گرفته و توسعه یافته و جدایی آن از رهبری انقلاب خیال خامی بیش نیست. به‌طورکلی باید گفت حتی تصور جدا شدن سپاه از ولایت نیز چندان ممکن نیست، اما اینکه چنین جمله خیال‌پردازانه‌ای را فردی که در سیاستگذاری کاخ‌سفید علیه انقلاب اسلامی حضورداشته است به زبان می‌آورد، در واقع مبنای بخشی از طراحی‌های راهبردی نظام سلطه بوده است.
حال در ادامه این سناریو، بی‌بی‌سی فارسی با انتشار یک فایل صوتی مربوط به یک جلسه داخلی رزمندگان با فرمانده اسبق کل سپاه در سال ۱۳۶۳، تلاش می‌کند این توصیه مرد سبیلوی واشنگتن را وارد فاز اجرایی کند. انتشار محتوای جلسه برخی اعضای سپاه با فرمانده خود در حالی صورت می‌گیرد که چنین برخورد آزاداندیشانه‌ای در یک نیروی مسلح، آن‌هم درست در میانه یک جنگ تمام‌عیار تحمیلی، کمیاب و بلکه نایاب است. پادو‌های رسانه‌ای استعمار می‌کوشند چنین وانمود کنند که این اختلاف داخلی (که به اذعان آن‌ها در یکی از لشکر‌ها و بخش کوچکی از سپاه بروز یافته) طی این سال‌ها سانسور شده و آن‌ها به سند مهمی دست‌یافته‌اند. این ادعا در حالی است که مالک بی‌بی‌سی، یعنی انگلستان بعد از گذشت قریب به ۶۰ سال هنوز از انتشار اسناد نقشش در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ جلوگیری می‌کند و بعد از ۴۰ سال هنوز حمل و نگهداری اسناد لانه جاسوسی امریکا در تهران، در برخی کشور‌های غربی جرم بوده و مستوجب مجازات تلقی می‌گردد.
از سویی باید گفت این به‌اصطلاح کشف جدید بی‌بی‌سی، اصلاً چیز تازه‌ای نیست، چراکه همه آن‌هایی که در تاریخ جنگ اندک علاقه و مطالعه‌ای داشته‌اند، از کلیات این موضوع اختلافی مطلع بوده و حتی عناصری، چون اکبر گنجی که سال‌هاست به غرب گریخته، بار‌ها جزئیات روایت خود از ماجرا را به رسانه‌ها کشانده‌اند.


اما نکته عجیب‌تر این تصور غرب و پادو‌های رسانه‌ای آن است که خیال می‌کنند با انتشار صوت یک جلسه قدیمی و مربوط به یک موضوع تاریخ‌مصرف گذشته، بتوانند در صف این نهاد انقلابی تزلزل و شقاقی ایجاد کنند. آن‌ها متوجه حقایق مهمی نیستند، از جمله اینکه اولاً ماجرای تمایلات برخی به آقای منتظری اساساً سال‌هاست در سپاه خاتمه یافته است، چراکه بیشتر کسانی که از سر صفای باطن خود به آقای منتظری ارادتی داشتند، در مراتبی بالاتر مرید امام راحل (ره) بودند و نامه ۶/۱/۶۸ امام تکلیف همه آن‌ها را مشخص کرد. اگر معدود کسانی هم بودند که توان هضم و تحلیل فرمان امام را نداشتند، خودشان راه‌شان را از صف انقلابی ملت و سپاه جدا کردند. ثانیاً وضعیت سپاه در ابتدای گام دوم انقلاب به‌مراتب با وضعیت این نهاد در دهه ۶۰ از منظر قدرت و انسجام متفاوت است. در دهه اول عمر این نهاد به دلیل نوپا بودن و فقدان تجربه لازم، ممکن بود عناصر نفوذی‌ای، چون اکبر گنجی و یا باند مهدی هاشمی معدوم بتوانند درون صف سپاه رخنه و در آن انشقاقی ولو جزئی ایجاد کنند، اما در دهه پنجم انقلاب چنین خیالی، وهمی بیش نیست.
آرزوی انشقاق در سپاه، جدا کردن بازوی ولایت و بی‌اثر کردن آن چیزی نیست که غرب اولین‌بار مطرح کرده باشد و احتمالاً مدت‌های مدیدی است که به‌عنوان پل پیروزی کاخ‌سفید تلقی می‌گردد، اما بولتون، بی‌بی‌سی و همپالگی‌هایشان این خیال خام را همچون اوهام گذشته با خود به گور خواهند برد. هنوز از یاد نبرده‌ایم که مرد سبیلو چگونه آرزو می‌کرد انقلاب اسلامی چهلمین سالگرد پیروزی‌اش را نبیند و اکنون خود او دیگر رنگ اتاق مشاور امنیت ملی کاخ‌سفید را نمی‌بیند!