روزنامه اعتماد
1399/07/08
از سر بياحتياطي، دور از تدبير
اخيرا آقاي حسين شريعتمداري در روزنامه «كيهان» سرمقالهاي به چاپ رساند كه به نظر من بايد درمورد آن به چند فاكتور و شاخص توجه كرد. نخست اينكه طبيعتا اگر بحث آزادي بيان را در مواجهه با اين مطلب مورد استناد قرار داده و از آن دفاع كنيم، نبايد فراموش كنيم كه آزادي بيان مرزي نميشناسد. همچنين اگر در كشورهايي كه آزادي مطبوعات شناخته و نهادينه شده، چنين يادداشتي به چاپ ميرسيد، ميتوانستيم با اين توجيه آن را تحليل كنيم. براي نمونه در امريكا يك روزنامهنگار ميتواند بالاترين مقام كاخ سفيد را در همه حوزهها نقد كند يا روابط و اسنادي را افشا كند و البته از برخورد و بازداشت و بازخواست هم واهمهاي نداشته باشد؛ كما اينكه اين رويه در كشورهاي اروپايي چون فرانسه يا انگلستان نيز ديده ميشود و براي مثال همانطوركه ميتوان نخستوزير انگلستان را نقد كرد، ميتوان پاپ يا اسقف مذهبي را هم مورد انتقاد قرار داد بنابراين آزادي بيان و مطبوعات رويهاي شناختهشده است اما امروز ما در مورد جغرافيايي به نام ايران صحبت ميكنيم. بضاعت آزادي مطبوعات در ايران آن اندازهاي نيست كه تصور كنيم يك روزنامهنگار آزاد نقدي بر رفتار يك مرجع تقليد نوشته است؛ چون اساسا امكان نقد در بسياري از حوزههاي قدرت وجود ندارد كه تحت لواي آن اين رويكرد و نقد كيهان را توجيه كنيم. بنابراين با توجه به اينكه آيتالله سيستاني مرجعي شناختهشده و گرانقدر براي شيعيان هم در ايران و هم عراق است و در هر دو كشور پيرواني دارد، واكنشها به اين مقاله دور از انتظار نبود و نيست. نكته دوم كه در اين ميان بايد مورد اشاره قرار گيرد، اين است كه مقاله يا نقد مطرحشده توسط چه كسي نوشته يا توسط چه روزنامهاي منتشر شده است. جايگاه امروز روزنامه «كيهان» قابل قياس با ساير روزنامهها نيست بنابراين نميتوان همسانسازي كرد و آن را همتراز ساير رسانهها دانست. در واقع هر روزنامه و رسانهاي نسبتها و گرايشهاي روشني دارد. براي نمونه نسبت «همشهري» با شهرداري تهران، نسبت روزنامه ايران با دولت، نسبت روزنامه «جامجم» با صداوسيما و... مشخص است؛ بنابراين و باتوجه به اينكه آقاي شريعتمداري منصوب رهبر معظم انقلاب است، روزنامه «كيهان» نيز از موقعيت ويژهاي برخوردار خواهد بود.اگر سوگيري و موضعگيري- چه در حوزه سياست خارجي چه در حوزه سياست داخلي - مشاهده شود، به نوعي پيامي از جانب حاكميت جمهوري اسلامي تلقي خواهد شد. امروز «كيهان» به عنوان يك روزنامه عادي تلقي نميشود؛ بنابراين طبيعي است كه چنين مطلبي حساسيتهايي ايجاد كند. دليل ايجاد اين حساسيت را بايد در دو حوزه بررسي كرد. اول اينكه «كيهان» يك روزنامه عادي نيست و دوم و مهمتر آنكه اين مطلب توسط شريعتمداري كه داراي شخصيت حقوقي هم هست، نوشته شده است؛ مدير مسوولي كه منصوب رهبري است و شايد اين نگراني را ايجاد كند كه حاكميت ايران پيامي را از اين طريق مخابره ميكند، شايد نوعي هشدار و اخطار تعريف شود و شايد نوعي دخالت در حوزه داخلي كشورها. شايد اگر چنين موضعي از سوي سفير ايران در يك ملاقات خصوصي مثلا با وزير خارجه اين كشور مطرح ميشد براي كشور دوست و همسايه ما حساسيتي ايجاد نميشد اما وقتي بهصورت موضع علني يك روزنامه و در قالب سرمقاله، آن هم نه به قلم يك نويسنده معمولي، بلكه به قلم حسين شريعتمداري نوشته ميشود، برداشت متفاوتي صورت ميگيرد؛ بنابراين طبيعي است كه حتي چهرههاي عراقي نزديك به ايران همچون مالكي، نخستوزير پيشين عراق هم به اين سرمقاله واكنش نشان دهد. البته چنين رويكردي را از آقاي شريعتمداري در موارد عديدهاي شاهد بودهايم. حتي ايشان درمورد كشورهاي حوزه خليج فارس هم مواضعي اتخاذ كرده بود كه ممكن بود تبعاتي براي منافع ملي داشتهباشد. به هر روي عذرخواهي حسين شريعتمداري نشان داد كه اين سرمقاله آثاري در پي داشته و نگرانيهايي ايجاد كرده كه منجر به تذكر جدي به شريعتمداري شده و ايشان را وادار به عذرخواهي كرده است. انتظار نميرود در اين هنگامه كه كشور در موقعيت خطيري قرار دارد، برخي داخل كشور، دچار چنين اشتباهاتي شوند. به خصوص آنكه روابط ما با عراق استراتژيك و جايگاه آيتالله سيستاني نهتنها در ميان شيعيان عراق، بلكه نزد شيعيان ايران و حتي اهل تسنن و كردها در اين دو كشور نيز جايگاهي رفيع است و ايشان بهلحاظ گستردگي مقلديني كه دارند، به عنوان مرجع اول شيعيان جهان شناخته ميشوند؛ بنابراين سرمقاله آقاي شريعتمداري از سر بياحتياطي و دور از تدبير بوده است و اميدوارم با تذكري كه دريافت كردهاند، از اين پس بيشتر مراقبت كنند تا روزنامهاي كه با پول مردم و بيتالمال اداره ميشود، هزينهاي بر زندگي مردم وارد نكند.
سایر اخبار این روزنامه
ديكته اي با غلطهاي بسيار
هزينهتراشي در حساسترين روزهاي رابطه تهران - بغداد
بستري كرونا در تهران به روزي 700 نفر رسيد
شوك 344درصدي نرخ ارز به بازار مسكن
سختگيري و تعصب خامي است
بخت بلند رزمحسيني
دليل ريزشهاي سنگين بورس چيست؟
رسوايي در واپسين روزهاي سپتامبر
دو پرسش كليدي
مانيفست بقا!
از سر بياحتياطي، دور از تدبير
از حساب جاري نظام چك نكشيد!
استعفا و تخريب، راهحل نيست