روزنامه شرق
1399/07/09
علیه ناامیدی
علیه ناامیدی حسین ناصری- روانشناس پیشگیری 1. وقتی هوا گرم میشود، دستگاههای برودتی به کار گرفته میشوند. امیدواری نیز وقتی معنا مییابد که شرایط دشوار در زندگی حاکم شده باشد. طبیعتا به وقت آسودگی، مشکلی وجود ندارد که ذهن آشفته شود؛ در نتیجه در هنگامه سختی است که لازم است افراد تمامی توان خود را جمع کنند که با حفظ سلامتی، از پس شرایط برآیند. 2. درست است که نمیتوان بهراحتی امید را جایگزین ناامیدی کرد، ولی تا حدود درخور توجهی، خواست ما برای آسیبندیدن در شرایط دشوار جواب میدهد. یکی از تمثیلهایی که روانشناسان برای ایجاد روحیه امیدواری مطرح میکنند، این است که احساسات و هیجانات ما آدمیان همچون اوضاع جوی است؛ آسمان همواره در معرض رعدوبرق، باران سیلآسا یا برف و توفانهای مهیب است، ولی دیر یا زود صاف خواهد شد. وقتی انسان در معرض موقعیتهای ناخوشایندی قرار گیرد که در ابتدا امکان رهایی از آنها را ندارد، در ادامه حتی اگر امکان رهایی فراهم شود، معمولا اقدامی نمیکند. بهاینترتیب، وقتی افراد متوجه میشوند کنترلی بر وضعیت خود ندارند، فکر، احساس یا رفتار آنان رنگ ناامیدی یا درماندگی به خود میگیرد. این نوع ناامیدی به این علت آموختهشده نامیده میشود که هیچکس با آن زاده نمیشود، بلکه مبتنی بر شرایط و تجربیات، یاد گرفته میشود. در کل باید گفت انسان وقتی در معرض ناامیدی قرار میگیرد که یا نمیتواند تغییری در شرایط رنجآور خود ایجاد کند یا فکر میکند تغییر ممکن نیست. به شکل کلی، ناامیدی منجر به ایجاد نقص در سه حوزه افکار، انگیزش و هیجان میشود. نقص در افکار به این معنی است که «شرایط غیرقابلکنترل است». روشن است وقتی ارزیابی شما از موقعیت، این است که وضعیت خارج از کنترل شماست، نقص در انگیزش شکل میگیرد؛ به این معنا که تمایلی به یافتن راهی برای نجات از عامل استرسزا ندارید. نقص در هیجانات بهعنوان بخش دیگری از ماهیت درماندگی آموختهشده، نقش مهمی در شکلگیری افسردگی بالینی دارد. بر این اساس، دستهای از محققان معتقدند ناامیدی، افسردگی را به دنبال دارد. بهاینترتیب، آنان دو نوع ناامیدی یا درماندگی را مطرح کردهاند؛ نوع عمومی و نوع شخصی. در نوع عمومی، شخص باور دارد که برای رفع وضعیتی که با آن مواجه است، کاری از دستش برنمیآید؛ در این وضعیت روانشناختی است که فرد معتقد است «هیچکس نمیتواند وضعیت خود را بهبود بخشد». در نوع شخصی، حس ناامیدی بهمراتب شدیدتر است؛ چراکه فرد گمان میکند «دیگران میتوانند راه چارهای بیابند، ولی او است که فاقد این توانایی است». هر دو نوع ناامیدی میتواند منجر به افسردگی شود؛ با این توضیح که کیفیت افسردگی در هریک متفاوت است. در نوع عمومی، افراد دلایل بیرونی را علت مشکلات دانسته و خود را از حل آنها ناتوان میدانند. برخلاف نوع عمومی ناامیدی، در نوع شخصی، افراد خود را مقصر میدانند. روشن است که این دسته از ناامیدان، به علت حس خودارزشمندی (عزتنفس) پایینتر، در برابر افسردگی بهمراتب آسیبپذیرتر هستند. بدیهی است وقتی شرایط اجتماعی مدیریت نشود یا افکار عمومی احساس کند که مدیریتی درخور اعتماد اعمال نمیشود، آشکارا نوع عمومی و شخصی ناامیدی افزایش مییابد که به نوبه خود، طیفی از آسیبهای اجتماعی اعم از اختلالات روانشناختی و مواردی نظیر اعتیاد و طلاق تشدید یافته و حتی پدیدههایی نظیر مهاجرت یا قانونگریزی افزایش مییابد. سلیگمن که خود مفهوم ناامیدی و درماندگی را مطرح کرد، بعد از 30 سال، امیدواری یا خوشبینی آموختهشده(learned optimism) را طرح کرد. او در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که از طریق آموزش تابآوری (resilience) میتوان امیدواری یا خوشبینی را تقویت کرد. به عقیده سلیگمن، یادگیری امیدواری بهمراتب دشوارتر از یادگیری ناامیدی است. برای تقویت امیدواری میتوان با تقویت افکار، انگیزش و هیجان به نتایج مثبتی رسید. از بعد افکار، مهم است که فرد یاد بگیرد در طول روز و در مواجهه با انواع استرسهای ریز و کلان، به خود جملاتی بگوید که او را سر پا نگه دارند. قاعدتا وقتی ذهن ما از افکار منفی (که حتی ممکن است غلط هم نباشند) اشباع شود، نمیتوان انتظار داشت که توان لازم در رویارویی با مشکلات را داشته باشیم. از بُعد انگیزشی، ضروری است فرد مصمم باشد تا حد توان دست از تلاش برندارد. تلاش و سختکوشی حتی اگر فرد را به سرمنزل مقصود نرساند، حداقل میتواند او را سالم نگه دارد. البته معمولا هنگام ناامیدی از شرایط، انگیزه بسیاری از افراد با کاهش درخور توجهی مواجه میشود. راهحل کارگشا در این مواقع، این است که بتوانیم اهدافی را که از قبل برای خود تعیین کردهایم، بدون انگیزه دنبال کنیم؛ همانطوری که برخی از مواقع مجبور میشویم ماشین خود را هل دهیم تا راه بیفتد.
در نهایت، در بعد هیجانی، هرچقدر بیشتر سعی کنیم طیف احساسات مثبت را در خود فعال نگه داریم، نسبت به بهبود شرایط امیدوارتر خواهیم بود. از مهمترین احساسات مثبتی که امیدواری و سرزندگی را در فرد تقویت میکنند، نوعدوستی، کنجکاوی، شادی و عشق هستند. قاعدتا وقتی فرد تلاش میکند ایندست از احساسات را در خود فعال نگه دارد، قدرت ناامیدی به حداقل خود خواهد رسید. ضمن اینکه ورزشهای هوازی نقش بسیار مهمی در ایجاد احساس مثبت در افراد دارند؛ از اینرو میتوان با اطمینان گفت که ورزش، مؤثرترین روش غیرروانشناختی برای پیشگیری از ناامیدیهای مهلک است.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
ممنوعههای دولت ۱۴۰۰
فارغ از نتیجه انتخابات، آمریکا با ایران وارد مذاکره میشود
وجود یک دولت مقتدر به نفع آینده ایران است
منفعت شخصی هدایتگر یا رذیلت اخلاقی
علیه ناامیدی
بلای تأمین ارز با فروش نفت
ترکیه، بخشی از مناقشه قراباغ یا بخشی از راهحل مسئله
آیتالله سیستانی همواره در ایران مورد احترام بوده است
دیگر فرصت خطا نداریم
ولیعهد ۸۴ ساله، امیر جدید
اینها نظامی نیستند
تقابل عقل و قلیان در استقلال!
رمانِ خیانت