انتقاد از حذف هاشمی در تاریخ جنگ

آرمان ملي: يادگار امام در مراسم بزرگداشت چهلمين سالگرد دفاع مقدس که با عنوان «دفاع مردمي» به همت حزب مجمع ايثارگران در حسينيه جماران برگزار شد، گفت: نگاه آدم‌هاي مختلف به جهان متفاوت است. بعضي‌ها دنيا را مزرعه و بعضي‌ها زندان مي‌دانند. ممکن است يک نگاه هم بگويد اساسا دنيا يک مرداب است. اگر نسبت به اصل دنيا نگوييم مرداب است، اما بعضي حوادث به‌تنهايي خوب و زيبا نيستند. يکي از آنها جنگ است. آيت‌ا...سيدحسن خميني اظهار داشت: اگرچه در تاريخ بشر هرچه تمدن ساخته شده از دل جنگ‌ها درآمده و هرچه امروز به آن مي‌نازند از دل همين جنگ‌ها درآمده و جنگ را هم فاتحان نوشته‌اند. ولي جداي از اينکه ناامني مي‌آورد، يک امر زيبا نيست. مردم خوزستان بهتر لمس کرده‌اند که جنگ اتفاق نامبارکي است؛ اگرچه دفاع مقدس زيباست. وي افزود: همه اتفاقات دنيا دست ما نيست. بلکه اين ما هستيم که بايد در دل مرداب هم مثل گل نيلوفر بروييم و از بدي‌ها هم زيبايي درآوريم؛ در مرداب غرق شدن افتخار نيست. فرقي ندارد فرياد بکشيد و غرق شويد يا بدون توجه غرق شويد. در مرداب و گندزار هم بايد روييد، جوشيد و جوانه زد. توليت مرقد مطهر امام(ره) افزود: «دفاع مقدس» يا به تعبيري «جنگ تحميلي»، اتفاقي است که از دو زاويه مي‌توان به آن نگاه کرد. جنگ تحميلي و دفاع مقدس هر دو يک اتفاق هستند؛ اگر به بعد تجاوزکارانه آن نسبت به کشور بنگريد، نام آن جنگ تحميلي است، اما اگر به گل‌هايي که در آن مرداب جنگ روييد توجه کنيد، نام آن دفاع مقدس است. بزرگ‌ترين گلي که در اين مرداب روييد، «انسجام ملي»، «همدلي» و «يکي شدن» بود. آيت‌ا...سيدحسن خميني ادامه داد: جنگ‌ها يک کارکرد ديگر هم داشته‌اند و آن اينکه «ملت‌سازي» مي‌کنند. چون همدلي ناشي از منافع مشترک است. وقتي همه با هم داراي يک درد مشترک شوند همدل مي‌شوند. لذا يکي از گل‌هايي که در جنگ روييد اين بود که همدلي ايجاد شد. وي اظهار کرد: شنيده‌ام که مادر شهيدي پيش امام مي‌آيد و مي‌گويد سه پسر من شهيد شده‌اند. امام منقلب مي‌شوند و اشکي به چشمشان مي‌آيد. مادر آن سه شهيد به امام مي‌گويد سه بچه‌ام را داده‌ام که اشک در چشمت نبينم؛ من بچه نداده‌ام که تو گريه کني. کدام فرمانده کل قوايي است که اين جمله را بشنود و نتواند دستور شکست حصر آبادان را بدهد؟! شما که جنگيده‌ايد قسمت بيرون يخ بوده‌ايد؛ در‌حالي‌که اين مقاومت و دفاع کوهي در درون اعماق جامعه بود. وي تاکيد کرد: اگر بخواهم استراتژي امام در انقلاب و جنگ را بگويم اين يک جمله است. کودتاي نوژه که صورت گرفت، امام گفتند بلند شديد و بمباران کرديد، بالاخره اين هواپيما مي‌خواست بنشيند؛ با مردم کوچه و بازار چه مي‌کرديد؟ اين هواپيما که تا آخر در هوا نمي‌ماند. بحث نقش مردم يک واقعيت است و البته در تضاعف با رفتار امام است. يعني او آنها را باور دارد و آنها به او اتکا دارند؛ او تشويق مي‌کند و آنها در او نيرو مي‌بخشند.
پيامبران جامعه را بالا مي‌کشند و نخبگان پا روي دوش جامعه مي‌گذارند
آيت‌ا...سيدحسن خميني با اشاره به سخنان اخير مقام معظم رهبري درخصوص نقش امام راحل در فرماندهي دفاع مقدس، گفت: توجه ايشان به اين نکته بسيار دقيق و قابل درس‌آموزي است. امام اول کار و قبل از هر چيز به مردم توجه کردند و به همه فهماندند که جنگ جنگ سپاه و ارتش و عمرو و زيد و غيره نيست و جنگ مردم است. اگر «همه با هم» شدند پيروز مي‌شوند؛ حتي اگر شکست هم بخورند پيروز هستند، به‌خاطر اينکه در اثر اين حماسه يک ملت مي‌شوند و خون‌هاي آنها به هم گره مي‌خورد. وي ايجاد حس متعالي را در تک‌تک افراد، گل ديگر مرداب جنگ دانست و تصريح کرد: من 16ساله بودم که به جنگ رفتم و يک امدادگر ساده لشکر 17 بودم. به‌راحتي مي‌شد فهميد که همه رزمندگان معنويت ديگري داشتند و واقعا به تعبير امام، «ره صدساله را يک‌شبه مي‌رفتند.» نوشته‌هاي آن روزهاي خودمان را بخوانيم و ببينيم چه حس و حالي بود. جداي از توجه و توکل به خدا و دين و توسل به پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) که واقعيت مشهود آن روزها بود، در روح جامعه ايران، در هيچ مقطعي مثل دفاع مقدس، فردگرايي به پايين‌ترين حد خودش نرسيد. فرار مغزها به خاطر اين است که آدمي مي‌گويد گليم خودم را از آب بيرون بکشم؛ اما نمي‌پرسد مردم چه مي‌شوند؟ فرق پيامبران و نخبگان در اين است که پيامبران جامعه را بالا مي‌کشند و نخبگان پا روي دوش جامعه مي‌گذارند و بالا مي‌روند. نخبگان نوک شعله آتش هستند. ولي بايد آتش و هيزمي باشد تا شما نخبه شويد. توليت آستان مطهر امام (ره) اذعان کرد: چرا در مواقع حماسه مهاجرت برخي از نخبگان برعکس مي‌شود؟ چون برمي‌گردند که ايثار کنند؛ خود را نمي‌بينند. در دوره دفاع مقدس حجاب فردي از بين رفته بود. «منيت» گم شده بود. انسان‌ها خود را در يک آرمان والا گم مي‌کردند. نامداري و شهرت زشت بود. کسي به دنبال آن نبود که از جنگ براي خود نمدي بدوزد. انسان‌ها از دفاع مقدس آخرت خويش را مي‌ساختند. دنيا در چشم‌ها کوچک شده بود. جهان با همه کر و فر هيچ به نظر مي‌آمد. کدام‌يک از شما سراغ نداريد که در دوره جنگ به فرد التماس کردند فرمانده گردان و فرمانده بالاتر شود و گفت نمي‌شوم؟! مي‌گفت ديگري از من بهتر است. الي ماشاء‌ا... ما قصه‌هاي آن را شنيده‌ايم و ديده‌ايم. اين هم گلي در آن محيط بود. آدم‌ها مي‌خواستند در گمنامي بمانند و نمي‌خواستند اسمشان بيايد. يک روز صندوقي را که براي کمک به جبهه در محله ما بود باز کردند و يک نفر سکه بهار آزادي داخل آن انداخته بود. يعني مي‌خواست حتي کسي که قبض مي‌نويسد هم او را نشناسد.
عبور از بحران بدون همراهي مردم ميسر نيست


وي با بيان اينکه در انقلاب هم همين روحيه حاکم بود، تصريح کرد: من نمي‌گويم اگر کسي مقابل امام مي‌ايستاد مي‌توانست مقابل موجي که در روح و جان مردم به نفع امام به وجود آمده بود بايستد اما خيلي‌ها مي‌خواستند با دميدن در منيت‌ها ديگران را دچار توهم کنند. ولي فراموش نکنيم که با همه دسيسه‌ها و شيطنت‌ها کسي مثل آقاي طالقاني دچار منيت نبود و هرگز نخواست که تقابل کند و هرچه به او گفتند و برايش خواندند نايستاد. گفت، پرچم روي دوش امام است؛ چه بهتر که يکي ديگر بار را بردارد. يادگار امام در خصوص تحريف دفاع مقدس نيز گفت: به نظر من اين تحريف نيست، مضحکه است که قصه جنگ را بگوييم و نگوييم فرمانده جنگ آقاي هاشمي بود و نگوييم نخست‌وزيرش چه کسي بوده است، بنياد شهيدش را چه کسي اداره کرده است و تنها به گروهي خاص بسنده کنيم. در جنگ همه بودند و همين رمز توفيق بود. وي ادامه داد: هيچ لزومي ندارد اگر الان من با شما بد هستم، گذشته هم بد بوده باشيم. ممکن است با کسي رفيق بوده‌ايم، اما بعدا روابطمان را به هم زده‌ايم. اين منافات ندارد با اينکه وقتي مي‌خواهيم قصه‌اش را نقل کنيم، درست نقل کنيم. آيت‌ا...سيدحسن خميني تاکيد کرد: هيچ راهي براي عبور از هيچ بحراني جز با همراهي مردم ميسر نيست؛ و اگر همه با هم باشند هيچ بحراني توان شکاندن کمر يک ملت را ندارد. همه با هم بودن به اين معني است که همه احساس کنند مالک کشور و انقلاب هستند. اگر اين انديشه را نپسنديدند مي‌توانند آن را عوض کنند. عبور از هر مسير سختي با همراهي مردم ممکن است.