روزنامه مردم سالاری
1399/07/19
منطق متضاد در حکمرانی
لغو جلسه سران قوا توسط رئیس جمهور واکنشهای مختلفی در رسانهها داشته است. سخنگوی دولت بازدید رئیس مجلس از بیماران کرونایی بیمارستان امام خمینی(ره) و احتمال انتقال و ابتلای دیگر اعضای جلسه را دلیل تعطیلی این جلسه بیان کرده است. در مقابل برخی جدال توئیتری بین مشاورین دولت و نمایندگان مجلس و لج بازیهای سیاسی بین افراد را عامل تعطیلی این جلسات میدانند. شبکه رسانهای اصولگرایی در کنار دلتنگیهای تعطیلی مراسم اربعین به شدت به تعطیلی جلسات سران قوا تاخته است. این رسانهها پویایی و سفرهای استانی ریاست مجلس را در مقابل ایستایی دولت و با ادبیات تنبلی و زخم بسترهیات دولت به تمسخر گرفتهاند. در این وضعیت ادبیات و منطقی که بین اهل سیاست به تخریب یا چالش کشیدن رقبای سیاسی خود مطرح میکنند قابل توجه است. اصولگرایان و حامیانشان بهخصوص نمایندگان مجلس یازدهم بر اداره امور با روحیه جهادی و انقلابی یا تغییرات فوری و آنی و حضور همیشگی در عرصه عمل تاکید دارند و در مقابل با توجه به دو دوره عملکرد دولت تدبیر، تخصص گرایی، تجربهگرایی و منطق اصلاح و تغییرات در دراز مدت در قوه اجرایی حاکم است.نکته اول اینکه تجربه بشری اثبات شده مدیریت علمی در امور عملیاتی و تخصصگرایی و بهرهگیری از افراد با استعداد خاص در جایگاه و پستهای متعارف باید مورد توجه باشد لذا انتخاب درست آن است که نخبگان فکری و اندیشهای و افرادی که در قانون سازی و ساخت الگوریتمها و سیاستگذاری تبحر دارند در قوه مقننه قرار گیرند و افرادی که جوان هستند و توان اجرایی و میدانی دارند در امور اجرایی بکار گرفته شوند. لذا نقدهایی که به دولت حسن روحانی درخصوص نیروی انسانی بکار گرفته شده در کابینه کم تحرک و محافظه کار هستند و متوسط سنی بالایی دارند بجاست. متاسفانه انتصابات رفاقتی و محفلی یا حذف افراد مستعد و نخبه توسط نهادهای نظارتی و تقدم احساسات و هیجانات بر عقلانیت همیشه جامعه سیاسی را از انتخاب مطلوب بدور داشته است و این مسئله کمتر در بین نخبگان و توده مورد توجه قرار میگیرد.
نکته دوم بهرهگیری همیشگی از ادبیات جنگ و جهاد در امور حکمرانی است. انصافا مردم نجیب و رنج کشیده ایران قهرمان ایثار و شهادت هستند و تفاوت سیاسی کاری و روحیه ایثار و جهاد را بخوبی درک میکنند. لذا در وضعیتی که فقر و فلاکت همه جامعه را فراگرفته است و خانوادهها در معیشت و تامین رفاه حداقلی خود مشکل دارند، شهر به شهر گشتن با ادعای کار جهادی مفهومی ندارد و نباید به مردم آدرس غلط داد. تاکید و ترویج این ادعا که همه مشکلات و آسیبها از عدم بکارگیری نیروهای جهادی است و چنانچه زمام امور به دست این افراد قرار گیرد کار مملکت درست میشود و ویرانه تبدیل به گلستان خواهد شد جز عوام فریبی نتیجهای در پی نخواهد داشت.
حقیقتا علت اصلی تداوم بحرانها و نابودی اقتصاد ایران کجاست و چگونه باید مشکل را ریشهای حل کرد؟ هر فرد یا گروهی که قصد خدمت دارد و تقلا دارد قوه اجرایی را تصرف کند در کنار قدرت و نیروی فوقالعاده باید بینش وسیعی از دیپلماسی، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع داشته باشد و با تکیه بر مدیریت علمی و عقلانیت از یکجانبهگرایی و فرد محوری اجتناب کند.