وعده دور از ذهن آقا محسن

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: یک عضو هیت علمی موسسه آموزش عالی بانکداری بانک مرکزی به آفتاب یزد می‌گوید: هم در اعلام اعداد و آمار وسواس دارم هم به شاگردانم می‌گویم در اعلام عدد و رقم بدون مبنای علمی و تحلیل دقیق حتما مراقب باشند.
خانم دکتر ابراهیمی ادامه می‌دهد:‌ای کاش هر شخصی در هر جایگاهی وقتی می‌خواست این چنین اعداد و ارقامی را اعلام کند فرمولی هم که به آن دست یافته را مشخصاً بیان می‌کرد چون «درآمد سرانه ی ملی» فارغ از 5 یا 50 هزاردلار، تابع بسیاری از پارامترها است که حداقل برای به دست آوردن آن باید لحاظ شود.
> حالا چرا 50 هزار دلار؛ 100هزاردلار!
سایت خبری انتخاب در مطلبی با این عنوان:«خبری که لا به لای اخبار انتخاباتی آمریکا گم شد» از «وعده ی دلاری محسن رضایی» خبر داده است آن هم در قامت «سرانه ملی برای هر ایرانی به میزان 50 هزار دلار»!


برای این که این عدد را ملموس‌تر درک کنیم بد نیست سرانه ملی چند کشور را نیز بدانیم. بر اساس گزارشی که «تجارت نیوز» در بهمن 98 ـ پیش از شیوع ویروس کرونا و اوج‌گیری نرخ ارز و نیز گرانی‌های بی‌سابقه ی شش ماهه ی نخست 99 ـ با عنوان: «ثروتمندترین کشورها در سال 2019 بر پایه درآمد سرانه» منتشر کرده می‌خوانیم:« بر اساس گزارش منتشرشده از سوی صندوق بین‌المللی پول، لوکزامبورگ با درآمد سرانه ۱۱۳ هزار و ۱۹۶ در جایگاه نخست فهرست ثروتمندترین کشورهای جهان قرار دارد. ایران با درآمد سرانه ۵۴۱۶٫۶ دلار جایگاه صدم را به خود اختصاص داده است.»
در ادامه ی این گزارش می‌خوانیم: بر اساس این گزارش که از سوی صندوق بین‌المللی پول تهیه شده، در 14 اقتصاد جهان درآمد سرانه بیش از 50 هزار دلار، در 43 کشور بیش از 20 هزار دلار و در 70کشور بیشتر از 10 هزار دلار است. در سال 2019، درآمد سرانه
دو کشور ایالات متحده آمریکا و ژاپن بیش از هزار دلار افزایش یافته است. بالاترین میزان بهبود اما به دو کشور مالدیو و مجارستان مربوط می‌شود. در میان 192 کشور، درآمد سرانه 91 کشور در سال 2019 کاهش یافته است. بیشترین میزان کاهش در کشور ایسلند رخ داده که در آن سرانه تولید ناخالص داخلی هفت هزار و 478دلار کاهش یافته است. درآمد سرانه در دو کشور نروژ و سوئد هم
بیش از سه هزار دلار کاهش یافته است.
با توجه به فاصله ی کهکشانی بین درآمد سرانه ی هر ایرانی(GDP) و درآمد سرانه‌ای که محسن رضایی اعلام کرده به این نتیجه می‌توان رسید حال که هر شخص، بسته به سلیقه و علاقه‌ای که دارد می‌تواند حرفی بزند و برای حرفی که می‌زند نیز نیاز به ارائه ی سند ندارد باید پرسید چرا به جای 50 هزار دلار روی رقم 100هزاردلار تاکید نشده تا ایران یکی از 14 اقتصاد برتر دنیا باشد؟!
> واکنش تند هاشمی طبا
هاشمی طبا، فعال سیاسی در رابطه با صحبت‌های محسن رضایی مبنی بر اینکه درآمد سالانه را به ۵۰ هزار دلار در سال می‌رسانیم، گفته است: چگونه می‌توانیم درآمد سرانه را ۵۰ هزار دلار کنیم؛ اگر شدنی است راهکار بدهند، باید خط مشی و برنامه ریزی داشت. جالب است که به دلار هم می‌گویند یعنی همه دنبال دلار هستند و چشمشان به آمریکا است. به ریال بگویید چرا به دلار مطرح می‌کنید؛ متاسفانه خودمان را وابسته به آمریکا و پول آمریکا می‌دانیم، زمانی که توانستیم وابستگی به دلار را از بین ببریم آنوقت می‌توان کاری کرد.
هاشمی طبا ادامه داد: به ملانصرالدین گفتند وسط دنیا کجاست، یک میخ روی زمین کوبید و گفت همین جاست. آقایان فقط جمله‌بندی نکنند و با واقعیت مسائل روبرو شوند که چگونه می‌شود، این راه را سامان داد و چگونه می‌شود به درآمد سرانه ۵۰ هزار دلار رسید. حرف زدن کاری ندارد، اثبات آن مهم است.
> همه جای دنیا سرانه ملی را دلاری اعلام می‌کنند!
محمدمهاجری فعال رسانه‌ای اصولگرا در گفتگویی کوتاه ضمن آن که توصیه می‌کند چنین مباحثی را حتماً با اقتصاددانان در میان بگذارید، خاطرنشان می‌کند: در نظر داشته باشید که اعلام دلاری درآمد سرانه ملی مطلب عجیبی نیست ضمن آن که بعید می‌دانم این حرف آقای محسن رضایی جنبه ی انتخاباتی داشته باشد چون بعید می‌دانم قصدی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری داشته باشد مضاف بر این که چنین مباحثی را بهتر است از بُعد اقتصادی بنگرید تا سیاسی.
> با وعده‌های دلاری به استقبال ۱۴۰۰ رفته
روزنامه ی خراسان نیز در یادداشتی با عنوان«او با وعده‌های دلاری به استقبال 1400 رفته» می‌نویسد:
محسن رضایی یکی از چهره‌های نام‌آشنا برای ایرانیان و دنبال‌کنندگان سیاست است. پس از جنگ و خداحافظی موقتش با لباس سپاه، در قامت کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری ظاهر شد اما چند نوبت تلاش او نتیجه موفقیت آمیزی عایدش نکرد از این‌رو برخی ناظران احتمال حضور مجدد او در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ را ناچیز می‌دانند و معتقدند که او احتمالا فرصت را به جوان‌ترها واگذار خواهد کرد. اما او این روزها نه‌تنها فعالیتش را تشدید کرده و به انتقاداتی صریح از سیاست‌های اقتصادی دولت حسن روحانی روی آورده، بلکه سفرهای خود را نیز
از سرگرفته است.
در ادامه ی گزارش روزنامه خراسان می‌خوانیم: اگر دیدار‌ها و جلسات او به همین جا ختم می‌شد قضاوت در باره حضور او در انتخابات خیلی راحت نبود اما او در پایان هفته به دیدار جوانان عضو جمعیت گام دوم انقلاب رفت و این بار سمت و سوی سخن خود را انتخاباتی‌تر از همیشه کرد. او در بخشی از این دیدار خود پرسشی انتخاباتی مطرح می‌کند و پاسخی انتخاباتی‌تر به آن می‌دهد:« از من سوال می‌کنند که طرح شما برای اقتصاد بدون نفت چیست؟ آیا فقط به فروش محصولات پتروشیمی و پالایشگاهی فکر می‌کنید؟ پاسخ من این است که این کار حداقل کاری است که باید با نفت کرد. می‌توانیم با جهش تولیدات ملی و رونق اقتصادی علاوه بر این که نفتی برای فروش به صورت خام نداشته باشیم،روزانه واردات نفت از کشورهای دیگر داشته باشیم تا بتوانیم پاسخ صنعت و کشاورزی مدرن ایران را بدهیم.» رضایی در ادامه سخنان خود در موضعی که بیشتر به شعار‌های انتخاباتی شبیه است، بیان می‌کند که اگر اقتصاد فعال شود در آمد هر ایرانی کمتر از ۵۰ هزار دلار نخواهد بود:« اگر اقتصاد و تولید ملی ما راه بیفتد هیچ ایرانی نیست که درآمد سرانه آن زیر ۵۰ هزار دلار باشد. همه چیز برای این جهش و تحول آماده است. هر تحول در ایران، بر زندگی ۵۰۰میلیون نفر در اطراف ایران تاثیر می‌گذارد به شرط آن که بازارهای منطقه و حوزه نفوذ فرهنگی را در اهداف خود داشته باشیم.»البته باید گفت رقمی که محسن رضایی آن را مطرح می‌کند، حدود ده برابر درآمد سرانه ملی در زمان حال است و از همین رو بسیاری از کارشناسان و فعالان اقتصادی معتقدند که این ادعای محسن رضایی حداقل در شرایط فعلی
دست نیافتنی و غیر ممکن است. با این حال باید منتظر ماند و دید رضایی در ادامه مسیر خود بار دیگر عزم کارزار انتخابات را خواهد کرد یا این که این بار میدان رقابت را به دیگران واگذار می‌کند و همچنان به نظریه پردازی می‌پردازد.
> سابقه حضور در انتخابات و شعارهای حاج محسن
محسن رضایی که از 1378 به بعد برای رسیدن به پاستور دست از تلاش برنداشته، گاهی خود را منادی اصلاح دانسته و برخی اوقات خود را «معمار اقتصاد» نامیده، معمولا شعارهای قابل تاملی را برای حضور در انتخابات، مطرح می‌سازد. ماجراهای حضور محسن رضایی در انتخابات قصه یک و دو انتخابات نیست، وی که سال‌های جنگ و بعد از آن را از موضع فرماندهی و سرداری گذرانده بود، با پایان دوران فعالیتش در سپاه رخت نظامی را به کناری نهاد و پا به سیاست گذاشت، سیاستمداری که «اقتصاد» را چاشنی همیشگی سخنان خود کرد تا بیشتر از قامت یک اقتصاددان به او نگریسته شود تا سیاستمدار.
اولین حضور انتخاباتی رضایی به سال 78 باز می‌گردد، انتخابات مجلس ششم! رضایی که آن روزها دبیر مجمع تشخیص مصلحت بود برای حضور در انتخابات مجلس مجبور به استعفا از سمت خود شد تا مطابق مصوبه مجلس پنجم به عنوان فردی حقیقی پست دولتی نداشته باشد. اولین حضور وی اما شکست را برای او بدنبال داشت و او بی‌سروصدا به مجمع تشخیص و به سمت پیشین خود بازگشت و خود را درگیر مصوبات و تصمیمات کلان اقتصادی چون سند چشم انداز 20 ساله و سیاست‌های کلی اصل 44 مجمع کرد. در همین انتخابات بود که بعدها، لا به لای خاطرات محسن رفیقدوست می‌خوانیم که به او توصیه کرده بود از شهرهای کوچک برای انتخابات مجلس نظیر مسجد سلیمان شروع کند اما محسن رضایی به توصیه ی همسنگر سابق خود توجهی نشان نمی‌دهد و تا به امروز ناکامی‌های انتخاباتی او ادامه دارد!
سال 84 که رسید تکاپوی اصولگرایان برای پایان دادن به دولت‌داری اصلاح‌طلبان اوج گرفت؛ کاندیداهای اصولگرا یکی پس از دیگری اعلام حضور می‌کردند، برخی نیز در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب گرد ریش سفید خود ناطق نوری جمع شده بودند تا از دل آن یک کاندیدای اصولگرا بیرون بیاید، شورایی که در نهایت با برخی کارشکنی‌ها برون داد موفقی نداشت و نه یک کاندیدا که چند کاندیدای اصولگرا در کنار چند کاندیدای اصلاح‌طلب وارد رقابت با هم شدند. رضایی که این بار با گامی بلندتر از سال 78 در قامت کاندیدای ریاست جمهوری به میدان آمده بود در اقدامی دفعی چند روز قبل از برگزاری انتخابات انصراف داد و در بیانیه‌ای که او در آن زمان منتشر کرد، دلیل کناره‌گیری خود را «جلوگیری از پراکندگی آرای مردم» در اثر کثرت نامزد‌ها عنوان کرد.
یک پای انتخابات سال 88 اما باز هم محسن رضایی بود، کاندیدای ناکام اینبار هم عزم به ورود کرده بود و شعارهای اقتصادی و دولت ائتلافی، محور اصلی برنامه‌های او. برنامه‌ها و سخنان رضایی در بعد اقتصاد و به چالش کشیدن آمارهای اقتصادی محمود احمدی‌نژاد و خلع سلاح کردن وی در مناظرات انتخاباتی گرچه وجه مثبتی از او در بین مردم ساخت اما در نهایت او از بین 4 کاندیدا در جایگاه سوم ایستاد تا چندمین حضور انتخاباتی وی کماکان با شکست
همراه باشد.
انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و باز هم برادر محسن! تحرکات انتخاباتی وی گرچه از ماه‌ها قبل آعاز شده بود اما با پایان انتخابات مجلس نهم و داغ شدن مباحث انتخابات ریاست جمهوری محسن رضایی زودتر از دیگر کاندیداها به صحنه آمد. او اینبار نیز تلاش دارد خود را نه در قالب یک فرمانده سابق که در قالب یک کارشناس و اقتصاددان در نگاه مردم جا بیندازد، شاید از همین روست که
نه تنها نقد سیاست‌های اقتصادی دولت وجه بارز سخنان او شده است
که برنامه‌ها و شعارهای او نیز رنگ و بوی اقتصادی به خود گرفته است تا آنجا که او در سخنانی از سیاسیون خواست که از اقتصاد کنار بکشند.
این چهره ی همواره حاضر در انتخابات در کنار برخی ادعاهای جنجال برانگیز که رنگ مورد علاقه ی وی«فیروزه ای» است، همواره شعارهای قابل تاملی نیز مطرح کرده است:« میز گفتگو و تحمل را ایجاد می‌کنیم»، « به جریان اتوبوسی انتصاب وزرا پایان می‌دهم»، « پیروزی صداقت بر ثروت و قدرت»، «دولت عشق» و در نهایت برای رقابت‌های انتخاباتی 92 شعار: « دولت فراگیر؛ جامعه امید » را برگزید هرچند در پاره‌ای موارد او به تلاش برای تقابل‌های قومیتی برای بهره برداری‌های انتخاباتی زیر تیغ تیز نقد قرار گرفته است.
> افزایش معقول سرانه ی ملی میسر است
خانم دکتر ابراهیمی به آفتاب یزد می‌گوید: منهای مباحث سیاسی و اهداف آقای رضایی که انتخاباتی است یا نه باید توجه داشت برای رسیدن به یک سرانه ی ملی منطقی و معقول و نه سرانه‌هایی اینچنین رویایی و دور از ذهن باید پیش از هرچیز به تولید این حلقه مفقوه ی اقتصاد ایران توجه داشت.
این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: اگرچه رشد ده برابری سرانه ی ملی در یک بازه زمانی بلند مدت و یا شاید خیلی بلند مدت میسر باشد اما باید توجه داشت عوامل گوناگونی در این مسئله دخالت دارد که می‌توان به کاهش واردات کالاهایی که در ایران امکان ساخت آن وجود دارد، تعامل سازنده با جهان، حذف موانع تولید، آماده ساختن زیر ساخت‌های اقتصادی و نیز دیگر مواردی که می‌تواند اقتصاد ایران را از این وضعیت نجات دهد اشاره کرد.
عضو هیئت علمی موسسه آموزش عالی بانکداری بانک مرکزی خاطرنشان می‌کند شرایط فعلی یعنی کرونا و نرخ ارز می‌تواند دو لبه ی یک تیغ باشد یعنی می‌تواند فرصت باشد اگر دلسوزانه و علمی با اقتصاد برخورد کنیم و می‌تواند تهدید باشد اگر از علم اقتصاد به منظور بهره‌برداری سیاسی استفاده شود.
وی تاکید می‌کند رشد سرانه ی ملی غیرممکن نیست اما این عدد و رقم هم حداقل در شرایط فعلی با همه ی مواردی که می‌دانیم بر سر راه اقتصاد و تولید وجود دارد غیرممکن و یا حداقل رویاگونه به‌نظر می‌رسد.
ابراهیمی معتقد است در چنین مقوله‌هایی بهتر است به جای عدد و رقم راهکارها و روش و شیوه‌ها اعلام شود چون با اعلام عدد و رقم صدها پرسش بی‌جواب مطرح خواهد شد که اصل موضوع را به حاشیه خواهد راند.