روزنامه جوان
1399/08/19
دست چدنی امریکا مخملی شد
سرویس سیاسی جوان آنلاین: «در زمان ترومن و بعد آیزنهاور، سپس جانسون، کندی، نیکسون و فورد، ما با احزاب امریکا سر و کار نداشتیم، برایمان فرقی نمیکرد که رئیسجمهوری برگزیده دموکرات است یا جمهوریخواه. با دولتی به نام ایالات متحده امریکا سر و کار داشتیم».این جمله اردشیر زاهدی، سفیر حکومت پهلوی در امریکاست. نکتهای که به خوبی نشان میدهد اگر تغییری در سیاستهای کلی امریکا روی میدهد آن را نباید در میانه بازیهای سیاسی واشنگتن جست، بلکه پای معادلات دیگری آن هم در میدان نبرد باید جستوجو شود.
با وجود این و با تمام شواهد انکارناپذیری که در تأیید همین یک جمله وجود دارد، هنوز هم یک جزر و مد سیاسی در فضای سیاسی امریکا برخیها را در تهران تکان میدهد و صحبت از یک ماه عسل دوباره در روابط دو طرف با چاشنی باور به برتری کامل لیبرال دموکراسی میشود. اگرچه سیاست کلان جمهوری اسلامی ایران بیتوجهی به تغییر گرانیگاه سیاسی قدرت در واشنگتن بوده و دلایلی متقن و جدی برای اتخاذ چنین راهبردی وجود دارد، اما شاید بد نباشد بار دیگر برای برخی غربباوران داخلی روایتی از اقدامات مخرب دموکراتها در مقابل ایران ذکر کنیم تا «حقیقت دست چدنی زیر دستکش مخملین» بر آنها اثبات شود.
نطفه برکناری مصدق در دولت ترومن بسته شد
کمتر کسی در ایران است که درباره حقانیت دولت دکتر مصدق در ملی کردن صنعت نفت و کودتای امریکایی ۲۸ مرداد در سرنگونی یک دولت بر آمده از دموکراسی شک داشته باشد. اگرچه به ظاهر این کودتا در زمان دولت جمهوریخواه «آیزنهاور» در سال ۱۹۵۳ روی داد، اما ماجرا کمی متفاوتتر از روایتهای غالب در این باره است. در حقیقت نخستین تغییر سیاست دولت امریکا در قبال مصدق در دوران دولت «هری ترومن» دموکرات روی داد.
فرانسیس گاوین، استاد دانشگاه ویرجینیا در همین باره مینویسد: در کتابها و مقالات یکی پس از دیگری بر تفاوت فاحش میان سیاستهای دو دولت ترومن و آیزنهاور در قبال ایران تأکید میشود، در حالیکه بررسی شواهد بهسادگی روشن میسازد که چنین شکاف فاحشی وجود نداشته است. در واقع، چرخش سیاستهای امریکا در قبال ایران در دوران دولت ترومن صورت گرفت و مهمترین دلیل این مدعا سند شماره ۱/ ۱۳۶ شورای امنیت ملی این کشور مورخ ۲۰ نوامبر ۱۹۵۲ / ۲۹ آبان ۱۳۳۱ است.
این سند به شکلی آشکار مداخلهجویانهتر از اسناد مشابه پیشین است و بیانگر تمایل فزاینده دولت ترومن است به مداخله مستقیم در امور داخلی ایران، در صورت لزوم، و نیز به پذیرش مخاطرات جنگ. سند فوق نشان میدهد که در سیاست امریکا در قبال ایران تغییری رخ داده و این تغییر در اواخر دولت دموکرات رومن است. فرانسیس گاوین علت اصلی این چرخش در سیاست ایالات متحده در قبال ایران را نه صعود دولت آیزنهاور بلکه افزایش قدرت نظامی امریکا و فرادستی قطعی آن بر اتحاد شوروی میداند.
در نهایت نیز دولت آیزنهاور کار نا تمام دولت ترومن را با کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ تمام کرد.
کندی دموکرات با انقلاب سفید کشاورزی ایران را نابود کرد
در دوران کندی هم سیاستهای دولت امریکا نتایج بسیار فاجعه باری را به همراه داشت. انقلاب سفید به عنوان اصلیترین نسخه واشنگتن و وزارت خارجه امریکا برای مقابله با نفوذ حزب توده عامل مهمترین تحولات ساختاری در جامعه ایران بود که پیامدهایش برای جامعه ایرانی بسیار منفی بود.
اهمیت این پروژه برای امریکاییها چنان بود که رابرت کومر، دستیار امنیتی کندی که از چهرههای بدنام سیا با سوابق جنایتکارانه در ویتنام است، برای سرکوب عشایر فارس شخصاً در کنار ارتشبد آریانا حضور پیدا کرد. جایگزین کندی نیز سیاستی بهتر از او در قبال ایران پیش نگرفت، به گونهای که حکومت پهلوی مجبور شد در قبال نزدیک به ۲۰۰ میلیون دلار وام برای خرید تسلیحات نظامی، لایحه موسوم به کاپیتولاسیون و مصونیت سربازان امریکایی را در ایران را قبول کند.
از تحریم نفتی کامل ایران تا داماتوی کلینتون
در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی کارنامه دموکراتها در تقابل با نظام جمهوری اسلامی بسیار شرورانهتر از جمهوریخواهان بوده است. نگاهی به سیاستهای دولتهای دموکرات نشان میدهد در دوران ریاست جمهوری دموکراتها اغلب استفاده از ابزار تحریم اولویت بیشتری بر سایر موارد داشته است.
برای مثال جیمی کارتر، رئیس جمهور اسبق امریکا پس از تصرف سفارت امریکا در ابتدا تلاش کرد با محاصره نفتی ایران، تهران را به آزادی گروگانها وادار کند. کارتر در ۱۲ نوامبر ۱۹۷۹ طی فرمان اجرایی ۴۷۰۲ و بر اساس ماده ۲۳۲ قانون گسترش تجارت ایران را تهدیدی برای امنیت ملی دانست و واردات نفت خام یا محصولات مشتق شده از نفت تصفیه شده ایران به امریکا را ممنوع اعلام کرد. علاوه بر این دو روز بعد در ۱۴ نوامبر ۱۹۷۹ (۲۳ آبان ۱۳۵۸) دستور اجرایی ۱۲۱۷۰ را صادر کرد که بر اساس قانون اختیارات اقتصادی اضطراری بینالمللی و قانون وضعیت فوقالعاده ملی تمام اموال دولت و همچنین بانک مرکزی ایران در امریکا مصادره شد. با شکست امریکا و سرسختی بیشتر ایران در مقابل واشنگتن در ۷ آوریل ۱۹۸۰ کارتر دستور اجرایی ۱۲۲۰۵ را صادر و طی آن هرگونه صادرات بهجز دارو و غذا را به ایران تحریم کرد و روابط سیاسی امریکا و ایران قطع شد. در نهایت نیز در ۱۷ آوریل همان سال با صدور فرمان اجرایی ۱۲۲۱۱ تمام معاملات تجاری به طور کامل با ایران متوقف شد.
عملیات نظامی پنجه عقاب در طبس برای آزادی گروگانها اوج تقابل نظامی دو طرف بود که در نهایت با یک افتضاح تاریخی تمام شد. در دوران کلینتون هم تحریمهای متعددی علیه ایران وضع شد که معروفترین آن قانون داماتو بوده است. با این قانون هر گونه سرمایهگذاری نفتی در ایران ممنوع شد.
قانون داماتو در حقیقت از ثمرات اولین تلاشهای جدی لابی صهیونیستی ایپک در امریکا برای هدف قرار دادن ایران بود چرا که سناتور داماتو در ۲۷ مارس سال ۱۹۹۵ با استفاده از مطالب کتابچه ایپک طرحی را با عنوان قانون تحریمهای خارجی ایران تقدیم مجلس سنا کرد که طی آن یک شخص یا شرکت خارجی باید بین تجارت با امریکا و تجارت با ایران یکی را انتخاب کند. این طرح پیشنهادی در نهایت با ادغام با طرح دیگری در مجلس نمایندگان با عنوان قانون مجازاتها علیه ایران و لیبی (ILSA) در ۱۵ اوت ۱۹۹۶ به امضای کلینتون رسید. علاوه بر این در دوران کلینتون بارها شرکتهای تسلیحاتی چینی و روسی به بهانه مراوده با ایران مورد تحریم قرار گرفتند.
اوباما و تحریم نفتی
در این میان دوران اوباما را میتوان اوج بهکارگیری و بلوغ کامل تحریمهای یکجانبه و چندجانبه دانست. در دوران اوباما امریکا با استفاده از فرصتهای به دست آمده از حکمرانی دلار بر تسویه مبادلات مالی و همچنین زیر ساختهای موجود برای کنترل نفت که از سوی متحدان این کشور پدید آمده بود، تحریمهای سختی را در حوزه نفتی و بانکی بر ایران تحریم کرد که البته محور آن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل بود. از سال ۲۰۱۰ و با تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ در شورای امنیت سازمان ملل متحد به تدریج سیلی از تحریمها علیه ایران به راه افتاد. تصویب قوانین سیسادا و تحریم ایران و سوریه در سنای امریکا و گنجانده شدن تحریم نفت و بانک مرکزی ایران در قوانین دفاع ملی زمینه را برای قطع کامل روابط مالی و نفتی ایران فراهم کرد. در کنار این، همکاری کشورهای اروپایی و متحدان آسیایی امریکا با تحریمهای جدید، برندگی آن را به شدت علیه ایران افزایش داد.
همین مرور کوتاه تاریخی نشان میدهد که کارنامه دموکراتها در مقابله با ایران تا چه اندازه سیاه است. این کارنامه سیاه در شرایط فعلی به جای امیدواری این یادآوری جدی به تمام ایرانیان است که تا چه اندازه ضربه دستهای چدنی زیر روکش مخملین میتواند بر ایران دردناک باشد.
سایر اخبار این روزنامه
سخنگوی وزارت خارجه: فهرست خسارتهای امریکا به ایران و موارد پاسخگویی واشنگتن محفوظ است
«خورشید» در اسکار به بچههای آسمان میتابد
آیا این پایان ترامپ است؟
روند اصلاحی بورس را از این پس ریزش بخوانیم
طب سنتی هم به میدان کرونا آمد
حل مشکل ۲۰ هزار زندانی از طریق شورای حل اختلاف
ذوق پیروزی بایدن و توهین به منتقدان برجام
رسالت راهبردی دولت جوان حزباللهی
دست چدنی امریکا مخملی شد
شباهتها و تفاوتهای ۲ کاندیدا