روزنامه مردم سالاری
1399/08/25
«هاب انرژی» تهدیدهای تازه و راه برونرفت از تنگنا
محمد پارسا، رئیس هیات مدیره فدراسیون صادرات انرژی در عمل و با دریافت نشان صادرکننده نمونه نشان داده برنامههای صادرات انرژی که در ذهن دارد را با بررسیهای کارشناسانه تدارک دیده و یا پیشنهاد میکند. او باور دارد با وجود اینکه ایران در ۱۰ سال تازهسپریشده فرصتهای بزرگی را برای تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه از دست داده اما هنوز این توانایی وجود دارد با برنامهریزی دقیق و کارشناسانه و نیز اتحاد راهبردی دولت و بخش خصوصی و تاسیس شرکتهای بزرگ صادرکننده برق و سایر انرژیها در کانون رقابتها برای صادرات انرژی باقی بماند. نوشته حاضر دیدگاههای وی در این باره است که میخوانید.رقبا از راه میرسند
یکی از ویژگیهای جهان امروز شتاب باورنکردنی دگرگونی در درون کشورهای گوناگون با استفاده از فناوریهای شگفتانگیز و نیز جهانی شدن اقتصاد و کسبوکارهاست. اینگونه شده که میشنویم عربستان سعودی قصد دارد با توسعه صنعت برق خود به یکی از صادرکنندگان این کالای راهبردی تبدیل شود. تفاهمنامه همکاری برای متصل کردن شبکه برق عربستان و اردن از سوی مقامات دو کشور امضا شده و سعودیها با خوشحالی میگویند قصد دارند تولید برق خود از انرژیهای تجدیدپذیر را افزایش دهند و از این طریق صادرات برق خود را بالا ببرند. به این ترتیب صادرات برق ایران به منطقه و به ویژه به عراق یک رقیب قدرتمند پیدا کرده که انگیزههای سیاسی و اقتصادی نیرومندی برای عقب نگه داشتن ایران در صادرات برق دارد. از سوی دیگر خبرهایی از کشف مقدار قابل اعتنایی گاز از سوی ترکیه منتشر شده است. اردوغان رئیسجمهور ترکیه در جمع مسئولان انرژی ترکیه اعلام کرد خبر خوبی برای آنان دارد. اعلام کشف گنجینه بزرگی از گاز به اندازه ۸۰۰ میلیارد مترمکعب که ترکیه را ۲۰ سال از واردات گاز بینیاز میکند، همان خبر خوب است. کشتی حفاری فاتح در منطقهای به نام تونا چاهی را حفر کرد که به منابع گازی دست یافت. حدس زده میشود این پروژه به سرمایهگذاری مابین دو تا سه میلیارد دلار نیاز داشته و تا به دست آمدن اولین مترمکعب گاز ۱۰ سال طول خواهد کشید. از طرف دیگر ترکیه در دریای مدیترانه نیز فعال است و در آنجا نیز مجموعه سیستم حفاری به نام فاتح مشغول به کار است.
ترکیه سالانه میلیاردها دلار از ایران، روسیه و آمریکا گاز طبیعی وارد میکند. از سوی دیگر خبر رسیده ترکمنستان- کشوری که مطابق با آمار بیپی در آخر ۲۰۱۹ معادل ۱۰ درصد ذخایر گاز طبیعی جهان به اندازه ۲۰ تریلیون مترمکعب را در اختیار دارد- تحرک تازهای برای توسعه صادرات تدارک دیده است. دولت ترکمنستان تلاش میکند با ایجاد خط لوله ترانس کاسپین بتواند گاز تولیدی خویش را از طریق بستر دریای خزر به جمهوری آذربایجان و از آنجا به سمت اروپا صادر کند. همچنین یکی دیگر از برنامههای آینده ترکمنستان، صدور گاز کشور از طریق افغانستان به پاکستان و هند به وسیله خط لوله موسوم به تاپی است. صادرات عمده گاز ترکمنستان به سمت چین است و این کشور خریداری دست به نقد محسوب میشود اما به دلیل وامهای کلانی که برای ساخت این خط لوله به ترکمنستان پرداخت کرده است، گاز ترکمنستان را به بهای کمتری میخرد. حداقل تا زمانی که بازپرداخت این وامها به طور کامل تکمیل شود، ترکمنستان همچنان به چین بدهکار میماند.
رخوت ایران
کنار هم قرار دادن این خبرها و درک این مفهوم که در دنیای امروز هیچ کشوری منتظر نمیماند کشور دیگری گرفتاریهایش را حل کند و با هم شروع به دویدن کنند کافی است که به فکر برویم و بار دیگر برنامههای خود را در سطوح گوناگون بررسی کنیم و اگر لازم است شتاب کارها را بیشتر و گرههای ناگشوده را با هر وسیله و از هر راهی باز کنیم. ایران ۱۰ سال پیش بدون تردید میتوانست رهبری صادرات انرژی و کالاها و خدمات وابسته در منطقه را به آسانی به دست آورد اما امروز این کار سختتر شده است و اگر دست روی دست بگذاریم و به جای برنامهریزی و سرمایهگذاری شتابان و هوشمند، روزگار خود را به امور کوچک اختصاص دهیم جز حسرت و آرزوی هاب انرژی منطقه بودن چیزی برای ما نمیماند. به نظر میرسد دولت محترم و نهادهای بالادستی تصمیمگیرنده درباره تقویت توسعه صادرات انرژی میتوانند با توجه به سابقه و کارنامه و نیز تواناییهای بخش خصوصی در صنعت برق دستکم راه حمایت از توسعه صادرات این حامل انرژی را هموار کنند. متاسفانه و در حالی که شورایعالی انرژی با پشت سر گذاشتن یک دوره رخوت و سکون، تازه کارش را شروع کرده اما برای تقویت دیدگاه کارشناسی خود از متخصصان و فعالان بخش خصوصی دستکم تا امروز برای مشارکت دعوت جدی نکرده است. این در حالی است که در صادرات انرژی و خدمات فنی و مهندسی صادرات انرژی نیروها و فعالان ورزیده میتوانند در اجرایی کردن کارها و تقویت راهبردها کمک کنند.
راهحل مشخص
به نظر میرسد ارائه راهحلهای کاربردی برای اینکه ایران از چرخه فعالیتهای بازار انرژی بیرون رانده نشود یک ضرورت است. چیزی که در حال حاضر قطعیت دارد این است که به دلیل قیمتهای پایین برق برای مصرفکنندگان داخلی و اصرار دولت بر تثبیت قیمت این کالا تمایل به سرمایهگذاری در ساخت نیروگاهها و تولید برق از سوی سرمایهگذاران دیده نمیشود. برای عبور از این وضعیت لازم است تغییراتی در مناسبات تولید و فروش برق انجام شود به این معنا که سرمایهگذاران به طور قانونی و با اطمینان از ادامه تضمینها مجوز صادرات همه صددرصد برق تولیدی نیروگاههای برقآبی، خورشیدی و بادی یا انواع و اقسام انرژیهای تجدیدپذیر را داشته باشند. همچنین ۵۰ درصد نیروگاههای سیکل ترکیبی را سرمایهگذاران بخش خصوصی صادر کنند و ۵۰ درصد باقیمانده را به دولت بدهند.
پیشنهاد دیگر این است که دولتهای ایران برای ماندن در مقام هاب انرژی منطقه راه تاسیس و فعالیت شرکتهای بزرگ صادراتی را هموار کند. این شرکتهای بزرگ چند کار میتوانند انجام دهند تا صادرات انرژی از ایران همچنان پرقدرت بماند؛ یک کار این است که دولت گاز موجود در میدانهای مشترک گازی را به بخش خصوصی دهد و در مقابل این شرکتها به شرکت توانیر برق مجانی دهند تا نوعی تهاتر صورت پذیرد و توانیر نیز به شرکتهای برق بدهکار نمیشود. نکته بااهمیت در این فرآیند اما این است که برای جلوگیری از رقابت میان شرکتهای صادرکننده و افت قیمتها باید یک شرکت بزرگ با شکل حقوقی مناسب برای صادرات یکپارچه برق تاسیس شود و این شرکت قدرت چانهزنی بالایی برای صادرات برق خواهد داشت. پیشنهاد مشخص دیگر این است که شرکت بزرگ صادراتی با سرمایه مناسب و سرمایهگذاری کافی برای انتقال برق از اروپا و روسیه به شمال ایران صورت پذیرد. برای اینکه این اتفاق بیفتد نیاز به خطوط انتقال برق داریم. برقی که از مسیر این خطوط از اروپا و روسیه به ایران وارد میشود باید به شکلهای گوناگون به کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس منتقل شود و نیز به کشورهای پاکستان و هندوستان منتقل شود. ایران حتی میتواند به شمال آفریقا نیز برق صادر کند.
بررسیها نشان میدهد در صورت سرمایهگذاری مناسب و با بهرهوری بالا و اصول رقابتپذیری ایران توانایی دارد از مسیر ترکیه- اوکراین یا از مسیر سوریه- یونان به اروپا برق صادر کند. در صورتی که شرکت توانیر علاقه داشته باشد و مصلحت این باشد که صادرات را خودش انجام دهد در آن صورت باید برق تولیدی بخش خصوصی را به قیمتهای صادراتی از آنها خریداری کند.
تجربه اما نشان میدهد بخش خصوصی چابکتر و نیرومندتر است و این کار را با درآمد و بهرهوری بالاتری انجام میدهد. در گام بعدی میتوان انتظار داشت در اقدامی بنیادین مصرف گاز در داخل را با صرفهجویی و نیز تغییر خوراک چاههای نفت از گاز به ضایعات پالایشگاهی و نیروگاهی، میزان گاز صرفهجویی شده به برق تبدیل شده و به صادرات اختصاص یابد. اگر روزگار اینگونه شود که ایران دستش از صادرات گاز کوتاه شود میتوان و باید صادرات برق را توسعه داد و این با توجه به روندی که در بالا توضیح دادیم ممکن خواهد شد. در واقع بهتر است ایران با تبدیل گاز میادین مشترک به برق با انتقال برق تابستان از کشورهای شمالی با افزایش راندمان و بهرهوری به سمت هاب انرژی برق در منطقه برویم.
سایر اخبار این روزنامه