اروپا بازوی بایدن برای فعال‌سازی حفره‌های حقوقی

۱. سطح تفاهم و همگرایی سه کشور اروپا با ایالات متحده امریکا در تقابل با ایران از آغاز مذاکرات هسته‌ای میان ایران و ۱+۵ دچار تغییر نشده و کمافی سابق ادامه دارد. اروپا از ۱۸ اردیبهشت ماه ۹۷ (روز خروج امریکا از برجام) تا امروز نیز ماهیت ضدایرانی خود را حفظ کرده است و تنها در این مقطع زمانی درباره شیوه چگونگی تهاجم به منافع ملی ایران با شخص ترامپ دچار اختلاف نظر شد و اساس و ضرورت «تضعیف جمهوری اسلامی ایران» و وادارسازی ایران به ارائه امتیازاتی را که ایالات متحده انتظار دارد، مهم‌ترین هدف خود می‌داند.
اروپا برای تقابل مؤثر با ایران دوران سختی را با دونالد ترامپ سر کرده است و بار‌ها تلاش کرد رئیس جمهور امریکا را متقاعد کند تا با استفاده از تله‌های حقوقی که در متن برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ گنجانده شده از ایران امتیازگیری و نسبت به تحمیل مذاکرات جدید به کشورمان متمرکز شوند.
اروپا در دوران ترامپ کمافی سابق تعهدات یازده‌گانه خود را اجرایی نکرد، رفتار ایران را ناقض صلح و امنیت عنوان کرد و پرونده نقض قطعنامه ۲۲۳۱ توسط ایران را به شورای امنیت برد، تلاش فراوانی برای پذیرش شروط دوازده گانه ترامپ توسط کشورمان کرد، روابط تجاری-اقتصادی خود با ایران را به قبل از امضای برجام بازگرداند و قریب ۳۰ ماه با تعهد شفاهی و بدون ضمانت اجرا به نام «اینستکس» ایران را وادار به اجرای یکجانبه برجام مکلف کرد.
۲. حضور جو بایدن در کاخ سفید اروپا را امیدوار کرده تا به سبک و سیاق زمان اوباما با اعمال فشار‌های نو، به توافقات جدیدی در قالب پیمان هسته‌ای و موشکی و منطقه‌ای با ایران برسد که یکی از الزامات آن استمرار قدرت جریان متمایل به خود در انتخابات ۱۴۰۰ ایران است. اینکه وزیر خارجه آلمان بعد از تماس با جو بایدن می‌گوید: «آلمان هم مانند واشنگتن با نقش بی‌ثبات‌کننده ایران در خاورمیانه، برنامه موشکی این کشور و تهدیدهایش علیه اسرائیل مشکل دارد.» ناشی از تلقی مشترک اروپا و امریکا درباره ایران است. اینکه هایکو ماس می‌گوید «باید با ایالات متحده و ایران درباره اینکه آیا امکان گسترش این توافق، به نحوی که بتوان مسائل دیگر را در آن گنجاند وجود دارد یا خیر، گفتگو کرد» به معنای آن است که اروپا بار دیگر نقش فعال خود جهت تشدید فشار‌ها به ایران در همراهی با امریکای بایدن را بازنمایی خواهد کرد. عمده‌ترین نقش اروپا «رویه سازی حقوقی برای معرفی ایران به عنوان ناقض صلح و امنیت بین المللی» بر اساس منشور سازمان ملل متحد است که در هفته‌های آتی رفتار‌های مبتنی بر این هدف از سوی مقامات اروپایی را شاهد خواهیم بود.


مقامات سه کشور اروپایی همانند اوباما و سایر مقامات سابق کاخ سفید و از جمله جان کری اعتقاد دارند که باید با «اهرم خود برجام»، ایران را مدیریت کرد و رفتارهایش را طبق چارچوب مدنظر خود سروسامان داد. متن برجام این فرصت را به امریکا و اروپا داد که هیچ کدام از تعهدات تجاری، اقتصادی، سیاسی، بین المللی و ... مندرج در آن را اجرایی نکنند، بار‌ها متن آن را نقض کنند و با بهره گیری از حفره‌های موجود پرونده ایران را ۹ بار به شورای امنیت سازمان ملل برده و رفتار‌های ایران را متناقض با صلح و امنیت بین المللی تفسیر کنند. غرب با این روش مسیر رویه سازی حقوقی جهت احیای شش قطعنامه گذشته و صدور قطعنامه‌های جدید ضدایرانی با هدف نشاندن ایران پای میز مذاکرات موشکی – منطقه‌ای را عملیاتی کرد.
جان کری وزیر خارجه اسبق امریکا سال ۲۰۱۹ در مصاحبه‌ای با یک رادیوی امریکایی می‌گوید: «ما هم به وقتش از برجام خارج می‌شدیم ... می‌شد این توافق را به عنوان اهرم فشاری برای وادار کردن ایران به امتیازدهی در موضوعات دیگر از جمله مسائل موشکی و منطقه‌ای مورد استفاده قرار داد ... ما حتی در حالی که درباره برجام در حال مذاکره با آن‌ها بودیم، [تحریم‌ها را]افزایش دادیم.»
۳. ماندگاری ایران در برجام آن‌هم با کیفیت کنونی به معنای فعال شدن تله‌های حقوقی است که اروپا مشترکا با امریکا در برجام کار گذاشته است و با حضور جو بایدن و نقش پذیری بدیع اروپا این تله‌ها با توجه به حفره‌هایی نظیر «تفسیرپذیر بودن متن برجام به‌ویژه در بند‌های مربوط به اجرای تعهدات و حل و فصل اختلافات»، «فقدان ضمانت اجرای طرف مقابل برای اجرای تعهدات»، «پذیرش صلاحیت تام شورای امنیت در رفع اختلافات»، «تعهدات کلی، مبهم و قابل تفسیر اروپا- امریکا در متن در مقابل تعهدات، عینی و متقن ایران» فعال خواهد شد.
تلقی مشترک اروپا و بایدن بر اساس محاسبات دقیقی که از طرف مذاکره کننده دارند این است که ایران همچنان به صورت یک جانبه برجام را اجرا خواهد کرد و علاوه بر پذیرش بدون پیش شرط امریکا به عنوان یکی از اعضای برجام به مذاکرات جدید نیز تن خواهد داد به شرط آنکه فشار‌های اقتصادی علیه ایران حفظ شود، به تعمیق نارضایتی‌های عمومی دامن زده شود و طیف دلخواه آن‌ها در کشور در سال آینده نیز سکاندار کشور باشد. برای جلوگیری از تحقق اهداف مشترک امریکا و اروپا حاکمیت کشور باید دست کم بخش مهمی از تعهدات اصلی و نه ویترینی برجام را به صورت کامل تعلیق کند. از جمله اجرای پروتکل الحاقی را لغو، نظارت بازرسان آژانس را متوقف و غنی سازی ۲۰ درصد اورانیوم را آغاز کند تا محاسبات غرب درباره نوع نگرش ایران به بحث مذاکره تغییر کرده و در صورت پیشنهاد مذاکره ایران با شرایطی متوازن و برگ‌های چانه زنی قابل اعتنا به پیشنهاد مذاکره فکر کند.