شعاردرماني براي رشد‌جمعيت

ميزان باروري در ايران به پايين‌ترين نرخ در ۸ سال اخير رسيده و اين روند نزولي چنان پرشتاب است كه از 2.07 فرزند در سال 96 به 1.8 فرزند در سال 98 رسيده‌ايم! اگر به شكل تصادفي و ميداني در كوچه و خيابان از جوانان در سن ازدواج يا از متاهلان بي‌فرزند يا كم‌فرزند چرايي اين روند نزولي را بپرسيد، با شما از تنگناهاي معيشتي خواهند گفت. از بي‌ثباتي در اقتصاد، افزايش بيكاري، گراني مسكن، بهاي رو به تزايد لوازم منزل و از ابهام نسبت به آينده و بي‌اطميناني به توان تحمل هزينه‌هاي سرسام‌آور سخن خواهند گفت. در پاسخ به دغدغه كاهش جمعيت، حالا طرح «جمعيت و تعالي خانواده» پس از چند سال كش و قوس در مجلس شوراي اسلامي گام‌هاي پاياني را براي تصويب طي مي‌كند. بر اين گمانم اين طرح كه سرشار از عباراتي چون «تشويق به فرزندآوري»، «پوياسازي جمعيت»، «تعالي نهاد خانواده» و «ترويج فرهنگ ارزشمندي ازدواج» است، حلال مشكل نخواهد بود و با نگاهي سطحي و شعارزده، نسخه‌اي ناكارآمد را براي درمان اين درد تجويز مي‌كند. محتواي اين طرح را مي‌توان در چند بخش دسته‌بندي كرد: بخش زيادي از اين طرح به تبليغ و آگاهي‌رساني اختصاص دارد. (تغيير محتواي درسي متناسب با سياست‌هاي جمعيتي، انجام تبليغات محيطي در سطح شهرها و راه‌هاي مواصلاتي، درج عباراتي روي محصولات، ممانعت از ترويج خانواده‌هاي كم‌جمعيت در صدا و سيما و...). آيا تجويزي شعاري‌تر و سطحي‌تر از اين را هم مي‌توان تصور كرد؟ بخش ديگري از اين طرح به حمايت از مادران شاغل يا در حال تحصيل مي‌پردازد. (اعطاي دوركاري در زمان بارداري، افزايش مرخصي زايمان، حفظ پست سازماني پس از پايان مرخصي زايمان، كاستن از سن بازنشستگي مادران به ازاي هر فرزند، پذيرش مرخصي تحصيلي مادران باردار يا شيرده بدون احتساب در سنوات و...) و البته روشن است كه اين گروه از حمايت‌ها صرفا معطوف به مادران شاغل يا محصل است و ديگر مادران سهمي در اين زمينه ندارند. بخشي از طرح كه به شوخي شبيه است، به تسهيلاتي حداقلي براي مادران در قالب «كارت مادرانه» اشاره دارد. گمان نكنيد اين تسهيلات پاسخگوي هزينه‌هاي رو به افزايش زندگي است، بلكه تنها حمايت‌هايي از جنس نيم‌بها بودن ورودي موزه‌ها، نيم‌بها بودن حمل و نقل عمومي، نيم‌بها بودن سينماها، تخفيف 20 درصدي شهريه مدارس و... را شامل مي‌شود.
بخش ديگري از طرح به تسهيل در شرايط تحصيل و اشتغال متاهلان مي‌پردازد. (وام مسكن براي دانشجويان متاهل، احداث مسكن ويژه دانشجويان و طلاب، افزايش سقف محدوده سني در استخدام شغلي يا جذب هيات علمي به ‌ازاي تاهل، امتياز در ارتقاي شغلي به ‌ازاي تاهل و...) كه باز هم دايره شمول محدودي دارد. بخش ديگري از طرح به حمايت‌هاي مالي در كمينه‌ترين حالت ممكن اختصاص دارد. (اعطاي تسهيلات قرض‌الحسنه تولد فرزند، خدمات تغذيه رايگان و بسته بهداشتي- درماني براي مددجويان كميته امداد و بهزيستي، خدمات بيمه‌اي براي مادران فاقد پوشش بيمه، افزايش يارانه خانوارهاي دهك اول تا پنجم با شرايط خاص و...) و تنها بخش باقيمانده از اين طرح نيز مواردي است كه به انذار و هشدار و منع و محدوديت اختصاص دارد. (ممنوعيت عقيم‌سازي، منع ارايه يارانه‌اي اقلام پيشگيري از بارداري در شبكه درماني كشور، ممنوعيت القاي هر گونه ترس نسبت به بارداري ذيل عباراتي همچون «پرخطر» يا «ناخواسته» و...) تمام شد!
در ميان سطور پرشمار اين طرح تفصيلي، با همه واژه‌پردازي‌هاي زيبا و جذاب و نيت ارزشمندي كه پشت آن است، تجويز راهگشا و درمان دردزدايي بيش از اين يافت نمي‌شود. آيا مجموع اين نسخه‌هاي درماني توان رويارويي با حتي يك درد از جنس «رشد چندبرابري قيمت مسكن» يا «سقوط عجيب ارزش پول ملي» يا «نزول اميد به آينده» يا «رشد فزاينده بيكاري» يا... را خواهد داشت؟!
آيا نويسندگان و پردازندگان اين طرح كه در آستانه تصويب نهايي قرار دارند به سطحي بودن، شعاري بودن، حداقلي بودن و موثر و كارآمد نبودن اين طرح باور ندارند؟ 
خوش گفته‌اند كه: 


يا علاج درد بيماري بكن
يا دكان برچين و عطاري مكن