روزنامه جوان
1399/09/01
توتال و یک خیانت
بهمن ۹۵ که وزارت نفت در حال نهاییسازی قرارداد توسعه فاز ۱۱ با توتال بود، پاتریک پویانه، مدیر عامل این شرکت فرانسوی اظهارات عجیبی داشت که نشان میداد توتال در ایران نمیماند. او گفته بود: «این پروژه به خطر نیفتادهاست. توتال به قانونهای بینالمللی احترام میگذارد. اگر تغییری در قراردادی که امضا کردیم، وجود دارد، ما مجبور به اطاعت هستیم، اما تا امروز، ما داریم جلو میرویم».اظهارات مدیر ارشد اجرایی شرکت توتال بدین معناست که با توجه به برنامههای دولت ترامپ، اگر تغییری در نحوه تعامل امریکا با ایران اتفاق بیفتد، آنها مجبور به اطاعت از امریکا هستند و نمیتوانند نسبت به اجرای قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی پایبند باشند.
وی چند روز بعد هم اینگونه گفت: قرار بود از تابستان سال جاری میلادی سرمایهگذاریهای کلان را در ایران آغاز کنیم، اما هم اکنون این تصمیم منوط به صرفنظر کردن امریکا از اعمال تحریمهای جدید علیه تهران است. توتال فعلاً تصمیم نهایی را نگرفته و این موضوع وابسته به عدم اعمال تحریمهای جدید امریکا علیه ایران است.
پس از آنکه توتال، همانگونه که پیشبینی میشد، دبه کردن را آغاز کردهبود، رسانههای نزدیک به وزارت نفت گفتند و نوشتند که اظهارات وی به اشتباه ترجمه شدهاست. این راهکار که جواب نداد، گفتند رویترز شیطنت کرده و آنطور که خود میخواست نظرات پاتریک پویانه را پوشش دادهاست، ولی توتال هیچ توضیحی ارائه نکرد.
کمی بعدتر یک مقام ارشد در شرکت ملی نفت در پاسخ به اظهارات اخیر رئیس توتال اعلام کرد که با توتال توافق کردهایم مذاکرات برای نهایی کردن متن قرارداد، کماکان و بدون هیچ وقفهای به پیش برود.
واکنش وزیر نفت هم جالب بود؛ او در حاشیه یکی از جلسات هیئتدولت درباره اظهارات اخیر پویانه گفت: درباره توافق با توتال، باید موافقتنامه تبدیل به قرارداد شود و ظرف دو ماه آینده قرارداد امضا میشود. ملاحظات سیاسی توتال را به وزارت خارجه منعکس کردهایم. نمیدانیم چرا توتال این حرف را زد؛ در قرارداد آمده، ما از سیاستهای اتحادیه اروپا تبعیت میکنیم و حرفهای آنها قابلقبول نیست.
نکته عجیب موضع زنگنه این بود که صنعت نفت ایران را در مقابل توتال در حد یک کارآموز تنزل داد و گفت: «ایرادی ندارد که توتال هم با ما و هم با قطر کار کند. آنها قبلاً هم کار کردهاند و ما از آنها کار را یاد گرفتیم؛ ما به توتال نیاز داریم».
در همان دوران، خبری را منتشر کرد که وزارت نفت به توتال فشار آورده تا بیانیهای در خصوص ماندنش در ایران و متعهد ماندن به قرارداد منتشر کند، اما توتال با زیرکی، از انتشار این بیانیه طفره رفت. وزارت نفت در مخمصه عجیبی گرفتار شدهبود و همه انتقادهایی که از بدعهدی توتال گفته میشد، باز هم در مرحله اثبات قرار داشت.
اوج طفره رفتن توتال از انتشار یک بیانیه رسمی در اظهارات مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت ایران قابلمشاهده است. جایی که علی کاردر گفت: «قرار بود شرکت ملی نفت و توتال در اینباره بیانیه مشترک بدهند. منتها در دو مورد به تفاهم نرسیدیم. ما بیانیه محکمتری میخواستیم. ضمن اینکه در سطح امضاکنندگان هم اشتراک نظر نداشتیم. آقای میشل میخواست به همراه من بیانیه را امضا کند. بنده قبول نکردم. گفتم در صورت صدور بیانیه، حتماً باید مدیرعامل توتال، آقای پاتریک پویانه آن را امضا کند. چون ایشان آن حرفها را زده بود».
با این وجود، توتال هیچ محلی به وزارت نفت و درخواست آن نگذاشت تا زنگنه در وعدهای بگوید که این قرارداد تا اردیبهشت ۹۶ امضا میشود؛ یعنی چند روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری. البته همان نیز شد و وزارت نفت بهسرعت این قرارداد را به امضا رساند تا دست حسن روحانی برای تبلیغات انتخاباتیاش باز شود.
توتال به اطلاعات مهم پارس جنوبی رسید، قطر خیالش از بابت اینکه توتال در ایران نمیماند، راحت شد، ترامپ میدانست توتال بهزودی از ایران خارج میشود و فقط، منافع ملی ایران بازنده این بازی شد.
همه چیز فدای توتال شد؛ بدون یک سنت جریمه از ایران رفت تا همانگونه که در دولتهای گذشته فاز ۱۱ را معطل خود کرد، این بار هم ایران را فریب داده و با انبوهی از اطلاعات به قطر برود تا با دستپر به تولید گاز در این مخزن مشترک مشغول باشد.
داستان توتال در ایران، یک تراژدی محض است؛ تراژدی که باید با مسببان آن برخورد شده و سؤال شود که بر اساس چه دیدگاهی اینگونه ملعبه دست شرکتی شدند که از همان ابتدا، پیشبینی میشد که به صنعت نفت ایران چنین خیانتی میکند.
سایر اخبار این روزنامه