روزنامه جوان
1399/09/02
شرمی که در فوتبال قورتش دادهاند!
سالهاست فوتبال ایران به قهقرای اخلاقی میرود و حواشی پایان بازی جمعه شب فولاد و استقلال اتفاق تازهای نبود. اینکه یک مربی پس از باخت به زمین و زمان رکیکترین فحشها را میدهد و دوربینها هم آن را ثبت میکنند را بارها شاهد بودهایم. بارها دیدهایم که مربی و بازیکن با چه الفاظی از خجالت هم درآمدهاند یا روی سکوها فحاشیها چقدر گوشخراش بوده که دیگر کار از اینکه عدهای تماشاگرنما چشمشان را بسته و دهانشان را باز کردهاند، گذشته و کارگردان تلویزیونی مجبور شده صدای ورزشگاه را قطع کند. از داخل زمین تا روی نیمکت و سکوها، سالهاست که فوتبال درگیر بیاخلاقی است. آنقدر حواشی و توهینهای رکیک مشابه آنچه در بازی فولاد و استقلال رخ داد، تکرار شده است که دیگر تماشای چنین اتفاقات سخیفی کمتر کسی را متعجب میکند. اما چه شد که فوتبال کشورمان به اینجا رسید، به روزی که یکی از مربیانی که به اخلاق و متانت شهره بود و کمتر کسی از او تصویر منفی در ذهنش داشت، اینطور بیمحابا بعد از یک شکست عنان از کف میدهد و ابایی هم ندارد که رکیکترین فحشها را حواله مربی و بازیکن فولاد کند.اینکه مربیانی مانند «محمود فکری»ها چنین به یکباره تصویر مثبتشان را با یک شکست به تصویری منفی بدل کنند، حکایت تلخ فوتبالی است که مرزهای اخلاقی آن پاک شده است، طوری که تنها یک باخت میتواند یک چهره دیگراز مربی یا بازیکن و حتی مدیر کت و شلوارپوش باشگاه رو کند. چهرهای که گویای مرگ اخلاق است و فوتبال تبدیل به چاله میدانی میشود و کار به جایی میرسد که کمتر بازیکن، مربی یا مدیری است که پس از زیر پا گذاشتن همه اصول اخلاقی، عرق شرم بر پیشانیاش بنشیند، به طوری که به خودش بیاید و خجالتزده شود.
فوتبال امروز در حالی مرزهای بیاخلاقی را درنوردیده که انگار هر که فحاشتر و سروصدایش بلندتر باشد، بیشتر دیده میشود بدون اینکه مورد شماتت یا بازخواست باشگاه و فدراسیون فوتبال قرار بگیرد. کدام مدیر باشگاه را سراغ دارید که بازیکن یا مربیاش را به دلیل رفتاری خارج از چارچوب و قواعد اخلاقی جریمه کند یا گوشش را بپیچاند. کدام باشگاهی را سراغ دارید که در قراردادی که با مربی یا بازیکنش امضا میکند، بندی هم درباره اصول اخلاقی و رفتاری که شایسته یک مربی یا بازیکن است، بگذارد و وقتی این تعهد زیر پا گذاشته شد و چه مربی و چه بازیکن، حیثیت اخلاقی باشگاه را با رفتارش زیر سؤال برد، بازخواست شود.
تقریباً میشود گفت در هیچ باشگاهی نمیتوان از چنین برخوردهایی با بیاخلاقی که عضو آن تیم در هر رده و مسئولیتی انجام میدهد سراغ گرفت. توجه به وجهه و اعتبار اخلاقی زیر سایه صفرهای قرارداد و درصدهایی که تقسیم میشود، گم شده است، طوری که حتی شاهد بودهایم مدیر یک باشگاه به جای برخورد با رفتار یا کلام زشت و زننده بازیکن یا مربیاش پشتشان درآمده تا آنها نهتنها از کاری که کردهاند پشیمان نشوند، بلکه فحاشیهای بعدیشان را آبدارتر کنند!
کمیته اخلاق و کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال به عنوان نهادهای نظارتی گویا تنها یک جنبه تشریفاتی دارند، هستند برای خالی نبودن عریضه، به خصوص که اگر پاسداری از حیثیت اخلاقی فوتبال سرلوحه کار چنین کمیتههایی بود و با متخلفانی که به آبروی فوتبال با رکیکترین فحاشیها ضربه زدهاند سفت و محکم برخورد میشد، امروز شاهد نبودیم که مربی، بازیکن، تماشاگر و حتی مدیر، زشتترین توهینها را به یکدیگر حواله کنند.
حواشی شرمآور پایان بازی فولاد و استقلال اگرچه با ورود کمیته انضباطی و احضار متخلفان همراه شده، اما وقتی برخوردها بازدارنده نباشد و در باشگاهها و فدراسیون فوتبال، اخلاقگرایی تنها یک شعار دهان پرکن باشد و برنامهای عملی برای آموزش بدیهیات اخلاقی و فرهنگی به بازیکنان و مربیان وجود نداشته باشد، نمیتوان انتظار داشت که چنین اتفاقاتی دیگر تکرار نشود، به خصوص که سالهاست فحش و توهین در فوتبال تبدیل به نقل و نبات شده است و اهالی این رشته، وقت کم آوردن و شکست به جای قبول آن، چشمهایشان را میبندند و دهانشان را باز میکنند.
سایر اخبار این روزنامه
امام، بسیج و جنگ نرم
توطئه گلهای در شب بارانی عملیات
شروط ترامپی تیم بایدن برای بازگشت به برجام
راکتباران کابل در شامگاه خروج امریکا!
شرمی که در فوتبال قورتش دادهاند!
سندسازی حقوقی اروپا - آژانس با آمدن بایدن
موانع استقلال تمامعیار
بسیج، خاستگاه مردمی شدن ادبیات پس از انقلاب است
کاهش ۳۰ درصدی صادرات سنگهای تزئینی به رغم ارزانفروشی
آینده خوبی در انتظار کشتی نیست!