نمایندگان اگر پول دارند خودشان اموال دولت را بخرند

رضوانه رضایی پور
خبرنگار پارلمانی
محمدرضا خباز نماینده ادوار که سابقه حضور در کمیسیون‌های برنامه و بودجه و تلفیق بودجه را در کارنامه سیاسی خود دارد، منتقد جدی مصوبه مجلس یازدهم برای الزام دولت به پرداخت یارانه به مردم جهت تأمین کالای اساسی است. به گفته او نمایندگان جای اصل و فرع در قانونگذاری را جابه‌جا کرده‌اند و بی‌توجه به لوایح دولت فقط طرح‌های پوپولیستی را ارائه می‌کنند که هیچ سودی هم برای اقتصاد کشور و معیشت مردم ندارد. خباز پاسخ کنایه یا انتقاد برخی نمایندگان مجلس به دولت درباره اینکه چرا دولت با طرح مجلس مخالف است اما خودش یارانه کمک معیشتی می‌دهد را نیز می‌دهد و توضیح می‌دهد که این دو چه تفاوت‌هایی با هم دارند. گفت‌و‌گو با این نماینده ادوار و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی را در ادامه می‌خوانید.
٭٭٭


نمایندگان مجلس اصرار داشتند که طرح پرداخت یارانه برای تأمین کالاهای اساسی را به تصویب برساند که بالاخره پس از رفع ایراد شورای نگهبان، آن را تبدیل به قانون کردند، اما مهم شیوه تأمین اعتبار این طرح است که از طریق فروش اموال دولت محقق می‌شود؛ به عنوان فردی که 4 دوره نماینده مجلس بوده‌اید، دلیل اصرار نمایندگان را با وجود مخالفت دولت و حتی اقتصاددانان چه می‌دانید؟
اصل 75 قانون اساسی می‌گوید که نمایندگان حق دادن طرحی را که بار مالی داشته باشد، ندارند؛ مگر اینکه منابع آن را تأمین کنند. این تأمین منابع به معنی آن است که کاری انجام دهند تا فشارش از جای دیگر به گرده دولت و مردم نیفتد، مثلاً بگویند که دولت فلان کار را باید انجام بدهد به شرط اینکه راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران را بفروشد. این تأمین منبع است. یا بگویند که کاخ ریاست جمهوری و یا ساختمان مجلس را در بهارستان بفروشد و پولش را در جایی هزینه کند؛ در این موارد درست است که به حسب ظاهر تأمین مالی صورت گرفته ولی در اصل این‌گونه نیست، چون اساساً انجام این کارها امکانپذیر نیست.
دقیقاً آنچه که از سوی نمایندگان برای تأمین مالی که مورد ایراد شورای نگهبان هم قرار گرفته بود، انجام شد همین است، یعنی فروش اموال دولتی و سهام بیمه‌ها و بانک‌ها و... را راهکار تأمین منابع مالی دانسته‌اند.
مگر می‌شود راه‌آهن جمهوری اسلامی را به فرد یا افرادی فروخت و پولش را در جایی دیگر هزینه کرد؟ متأسفانه برخی نمایندگان مجلس یازدهم در این 6 ماهی که شروع به کار کرده‌اند، عموماً روی چند موضوع متمرکز شده‌اند؛ یکی توهین به رئیس جمهوری، مدیران و وزیران است. توهین آنان در صحن علنی به آقای ظریف را یادمان هست؛ هر وقت به یادش می‌افتم نگران می‌شوم که چرا شأن مجلس را اینقدر پایین آوردند؛ از ابتدای مجلس یازدهم تعدادی از تندروها که الان گردانندگان پارلمان هستند با این هدف آمده بودند که رئیس جمهور را استیضاح کنند و رسماً هم این را اعلام می‌کردند. حالا که با راهنمایی رهبری این اتفاق نیفتاد با هدف اینکه جواب موکلین خود را بدهند دست به کار دیگری زده‌اند. آنها به مردم قول داده بودند به محض اینکه به مجلس برویم ارزانی از
درو دیوار کشور خواهد ریخت و وضع معیشتی شما را بسیار خوب خواهیم کرد؛ چون به این هدف نرسیدند و نخواهند هم رسید، شروع به دادن یکسری طرح‌هایی کرده‌اند که دولت را با مشکل روبه رو می‌کند. دولت تا به الان نزدیک به 70 لایحه اقتصادی به مجلس داده است. نمایندگان به آن رسیدگی نمی‌کنند ولی به طرح‌های غیرکارشناسی خودشان بسنده کرده و زمینه را برای تضعیف دولت فراهم می‌کنند. یعنی می‌گویند از در نشد از پنجره؛ دولت را نتوانستیم استیضاح کنیم پس او را فلج کنیم. وزرا را نتوانستیم یکی پس از دیگری از قدرت به زیر بیاوریم پس این روش را پیش بکشیم. وگرنه هر آدم عاقلی هر طرحی که می‌دهد ابتدا در مورد بار مالی آن فکر می‌کند. شما وقتی به بازار می‌روید تا خرید کنید، اول می‌بینید که در جیبتان پول هست یا نیست. نه اینکه اول خرید کنید و بعد با صاحب مغازه دعوا کنید تا همسایه‌ها شما را جدا کنند و فکر کنید که خلاصه راهی پیدا می‌شود. این طرح آقایان هم همین است.
اول جایی را پیشنهاد دادند که خودشان هم می‌دانستند که آن درآمد محقق شدنی نیست. خب وقتی می‌دانید که درآمد محقق نمی‌شود چرا وقت مجلس را می‌گیرید؟ چرا از روش‌های پوپولیستی احمدی‌نژاد که مملکت را نابود کرد، استفاده می‌کنید؟ ابتدا باید یک منبع ثابت پیدا کنید؛ یک منبع درآمدی جدید، نه آنچه که در بودجه است. اگر یک منبع جدید پیدا کنید هنر کرده‌اید. متأسفانه چنین هنری بین آقایان وجود ندارد. طرحی که می‌دانند بار مالی آن محقق نمی‌شود می‌نویسند و به صحن می‌آورند، شورای نگهبان آن را رد می‌کند و شروع به رایزنی با شورا می‌کنند. ارتباطشان هم که با این شورا خیلی خوب است؛ در رفت‌ و‌آمدشان با شورای نگهبان آنقدر رایزنی اتفاق می‌افتد که اعضا در نهایت به تأیید آن رأی می‌دهند.
جدای از مشکلات اقتصادی که بارها از سوی دولت و صاحبنظران در مورد این طرح هشدار داده شد، نگاه به این مجلس که خود را مجلس انقلابی نام گذاشته‌اند، چگونه است؟ مجلسی که با شعار معیشتی روی کار آمده چگونه در حال محقق کردن آن است؟ آیا اقدامات آنان از سوی مردم آنقدری باورپذیر است که مقصر وضع موجود را دولت بدانند؟
اقدامات انجام شده از سوی نمایندگان چندین ضرر دارد؛ اول اینکه مردم به همه بدبین هستند و بدبین‌تر هم می‌شوند. الان اگر در بین مردم باشید می‌شنوید که نارضایتی هست. دوم اینکه آن حرکت که مجلس دنبال آن است، هیچگاه محقق نمی‌شود، چون وقتی دولت پولی نداشته باشد پس نمی‌تواند چیزی بدهد. بعد هم که می‌گویند دولت فلان اموال را بفروشد و از اول آذر هم پول آن را به مردم پرداخت کند. ما خراسانی‌ها به کاری که عملی نیست می‌گوییم «باد نیست که در شیشه‌اش کنند.» نمایندگان می‌گویند املاک را بفروشید و بعد بیایید این مبالغ را به مردم بپردازید. اولاً باید به این نمایندگان گفت که دولت مشتری از کجا بیاورد؟ با این شرایط بد اقتصادی چه کسی این اموال را می‌خرد؟ مگر اینکه خود نمایندگان آنها را بخرند؛ لابد خودشان توان خریدن دارند و ما از آن بی‌خبریم؛ خودشان این املاکی را که در طرح پیش‌بینی کرده‌اند  بخرند و پولش را به حساب دولت بریزند. وگرنه دولت مجبور به اجراست و تا این اموال را بفروشد زمان زیادی از دست خواهد رفت.
خلاصه اول آذر، تاریخ مورد‌ نظر نمایندگان که گذشت. پس چگونه می‌شود؟ از زمانی که این قانون از سوی رئیس مجلس ابلاغ شود یک ماه بعد قابل اجرا می‌شود؛ از یک ماه بعد هم که دولت شروع به فروش این اموال کند به درد امسال مردم نمی‌خورد. تازه اگر مشتری پای کار باشد. عرض کردم با چنین وضعیتی اقتصادی، خریداری نیست. مگر اینکه نمایندگان که برخی البته وضع مالی خیلی خوبی دارند، اقدام به خرید اموال دولتی کنند. حالا به بنده خدایی که برای نان شبش معطل است گفته اند که اول آذر پولی به حسابت می‌ریزند. او هربار هم مراجعه می‌کند و می‌بیند خبری از پول نیست؛ پس بیشتر به کسانی که چنین تصمیم نابجایی گرفته‌اند فحاشی می‌کند.
اگر قصد مجلس خدمت به مردم است اول لوایح دولت را تصویب کند. 4 دوره نماینده مجلس بودم و بارها به همکارانم می‌گفتم مجلس برای تصویب لوایح دولت تشکیل شده است. حالا اگر یکی دوتا طرح هم در طول سال دادند عیبی ندارد. نه اینکه جای اصل را با فرع عوض کنند؛ 70 لایحه دولت را کنار گذاشتند و طرح‌های غیرکارشناسی خود را برای تضعیف دولت و به ستوه آوردن ملت جلو می‌اندازند. این کار عاقلانه‌ای نیست. با این کارها نه چیزی نصیب ملت می‌شود و نه مشکلی از مشکلات کشور برطرف می‌شود.
مجادله مجلس و دولت و در واقع گلایه نمایندگان این است که دولت هم به تقلید از طرح ما، قرار است به مردم یارانه کمک معیشتی بدهد. اگر دولت پول دارد چرا اجازه این کار را به مجلس نداد، و اگر پول ندارد چرا خودش اقدام به این کار می‌کند. چه فرقی بین خواسته نمایندگان و تصمیم دولت بود؟
فرقش این است وقتی دولت می‌گوید که من این مبلغ را به مردم می‌دهم یعنی در یک جایی پولی داشته و از همان محل می‌پردازد. وقتی مجلس می‌خواهد یک طرحی را بنویسد باید بار مالی آن را از قبل پیش‌بینی کند؛ نمی‌تواند بگوید که دولت موظف است پرداخت کند. اتفاقاً نمایندگان وقتی دیدند که دولت دارد یک کاری انجام می‌دهد خواستند که آن را به اسم خودشان تمام کنند. فرق دیگر تصمیم نمایندگان با کار دولت این است که وقتی دولت می‌خواهد پولی را به مردم بپردازد، به‌طور موقت آن را اجرایی می‌کند. می‌گوید در این 4 ماه این کار را انجام می‌دهم و برای دولت بعدی هم خرج اضافی نمی‌تراشد. اما وقتی موضوعی را تبدیل به قانون کرده اید، باید سال‌های سال از سوی دولت یا دولت‌های بعدی اجرا شود. دولت از خزانه خود خبر دارد. پولی را دارد و می‌خواهد در طول 4 ماه بین مردم توزیع کند. این حق دولت است، اما مجلس نه. نمایندگان البته حق دارند طرح بدهند ولی اول باید مشخص کنند که از کجا پولی را به حساب مردم بریزند؛ در نهایت، کار عوامفریبانه‌ای است که مجلس انجام
داده است.