خروج از زمین سوخته

در روزهای اخیر شاهد افزایش انفجارها در افغانستان بوده‌ایم که محوطه داخلی سفارت ایران نیز هدف اصابت قرار گرفت.
طبق گزارشات بدست آمده ۲۶ راکت شلیک شده که یکی از آن‌ها به محوطه داخلی سفارت ایران در کابل اصابت کرده که در نتیجه آن آسیب‌های جزیی به برخی تاسیسات و تجهیزات سفارت وارد شده است. یکی از اهداف مهم شلیک‌ها منطقه وزیر اکبرخان است که در آن سفارت‌های کشورهای دیگر دیوار به دیوار یکدیگر قرار دارند و اینطور نیست که تنها سفارت ایران هدف اصلی آن باشد و می‌توان دلیل آن را ایجاد هراس و وحشت برای نیروهای خارجی و مردم افغانستان دانست. حتی در سال‌های گذشته نیز طی زمانی که حزب اسلامی حکمتیار کابل را موشک باران می‌کرد چند راکت به داخل سفارت ایران اصابت کرد و یک بار هم به دیوار مشترک دو کشور ایران و ترکیه برخورد کرد. اما برای بررسی مسائل امنیتی افغانستان و بحران در این کشور باید نگاهی کلان به تحولات آن داشت. وضعیت افغانستان در پی سیاست‌های اشتباه طی ۱۸ سال گذشته وخیم‌تر از همیشه به نظر می‌رسد و هیچ امیدی را برای بهتر شدن اوضاع باقی نگذاشته است.
وضعیت فعلی را می‌توان نتیجه اشتباهات و برداشت غلط کشورهایی تلقی کرد که در همواره بیشترین نفوذ را در افغانستان داشته‌اند. مردم این کشور پس از ۴۰ سال جنگ، بی‌خانمانی، آوارگی و فقر انتظار دارند که قدرت‌های بزرگ به علاوه کشورهای همسایه یک سیاست اصولی و مناسب را در پیش بگیرند تا بلکه بتواند پس از مدت‌ها از این وضعیت رهایی یابند. مردمی که زمانی در مبارزه غرب با کمونیسم پیشتاز بودند و هم اکنون این کشورها افعانستان را به حال خود رها کرده‌اند به طوری که با بدتر شدن اوضاع شاهد وخامت وضعیت امنیتی در این کشور نیز هستیم که انفجارهای پی در پی در روزهای اخیر گواه بر این موضوع است. اگر این اقدامات کار گروه طالبان باشد باید پرسید که کدام کشورها ذهنیت قدرت این گروه را در اذهان عمومی تقویت کرده‌اند؟ اگر کار گروه تروریستی داعش نیز باشد در این صورت هم نتایج سیاست‌های غلط در منطقه و خاورمیانه سبب بروز چنین اتفاقات ناگواری شده است که در این راستا اهمیت و نقش کشورهای دنیا برای ایفای نقش و مسئولیت‌پذیری بیش از پیش پررنگ تر می‌شود. البته برای حل این بحران حاکمیت و مسئولین کشور به دور از فشارها و نفوذهای سیاسی خارجی نقش بسزایی برای پیشبرد امور و بدست گرفتن ابتکار عمل دارند. ضمن اینکه باید مشخص شود که مسئولیت انفجارهای اخیر متوجه گروه طالبان بوده یا خیر. اگر اینگونه اقدامات تروریستی از سوی آنان انجام نمی‌شود باید پرسید که چرا به آتش بس تن در نمی‌دهند. وقتی که آتش بس هم پذیرفته نمی‌شود به طور طبیعی طالبان مسئول این گونه از اقدامات خواهد بود.
در حال حاضر بزرگترین چالش رسیدن به یک آتش بس سراسری و فراگیر بین دولت افغانستان و گروه طالبان و دیگر گروه‌های ستیزه جو است که اولین و مهمترین قدم برای حل بحران و برقراری ثبات در کشور تلقی می‌شود. در این بین تکلیف دیگر گروه‌های تروریستی مانند داعش که از مناطق دیگر اعزام می‌شوند مشخص خواهد شد؛ همانطور که می‌دانیم این گروه تروریستی دارای پایگاه اجتماعی در افغانستان نیست و بسیاری از نیروهایی که به این کشور آمده اند از آسیای مرکزی و خاورمیانه در افغانستان مستقر شده اند و علیه امنیت و ثبات در افغانستان فعالیت می‌کنند.


از سویی ایالات متحده آمریکا نیز قصد دارد تا تعدادی از نیروهای خود را از خاک افغانستان خارج کند و تنها تعداد محدودی را برای حفظ امنیت سفارتخانه و دیگر اقدامات امنیتی و اطلاعاتی را در این کشور نگهدارد. اینگونه خروج و پشت سر گذاشتن یک زمین سوخته دور از شأن کشوری است که ادعای ابرقدرتی جهان را دارد و سالها مردم افغانستان را گروگان سیاست‌های خود کرده بود.باید دید با روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا افغانستان با دیگر کشورها به آن وفاق منطقه ای مورد نظر دست پیدا می‌کند یا نه. آمریکا و دیگر قدرت‌های جهان در افغانستان مسئولیت بزرگی داشتند که آن را ایفا نکردند و امیدواریم که دولت جو بایدن فضای همکاری‌های جدید را با دیگر کشورهای منطقه به وجود آورد تا این خلا موجب تقویت گروه‌های تروریستی نشود. درک و پذیرفتن واقعیات منطقه از سوی دولت تازه آمریکا می‌تواند پدیدآورنده فضای مثبت و مفیدی باشد.
این کشور همواره خود را بی نیاز از مشاوره با دیگر کشورهای همسایه و منطقه دیده است و همین موضوع سبب شده تا نیازهای اصلی مردم افغانستان نیز نادیده گرفته شود. ایالات متحده آمریکا تا کنون ۸۰۰ میلیارد دلار در افغانستان هزینه کرده است که ۱۰۰ میلیارد دلار آن در حوزه‌های توسعه اقتصادی بوده است که از این مبلغ حدود ۳۶ میلیارد دلار نیز مفقود شده و سرنوشت آن مشخص نیست. بخش دیگر آن نیز مربوط به هزینه‌های لجستیکی و حق ماموریت سربازان آمریکای بوده است و از همین رو برای کمک به مردم افغانستان چیز دیگری باقی نمانده است. به طور کلی این ۸۰۰ میلیارد دلار عمدتا صرف هزینه‌های جنگی شده که سود آن به جیب شرکت‌های اسلحه سازی و پنتاگون رفته است. تغییر در چنین مواردی ضروری است به طوری که پژوهشگران آمریکایی نیز به این نتیجه رسیده اند. تحقیقات ۶ ساله و جامعی که در این زمینه انجام شده و اگرچه محرمانه بوده بخش‌هایی از آن توسط برخی رسانه‌ها منتشر شده که در آن آمده است، نه تنها هیچ امیدی برای بهتر شدن اوضاع با ادامه حضور نیروهای آمریکایی نیست، بلکه تداوم آن به فساد، تنش و بی ثباتی در افغانستان دامن می‌زند. چنین مسائل مهمی باید مدنظر دولت جدید آمریکا قرار گیرد؛ همچنین کشورهایی مانند پاکستان، ایران، چین، هند، روسیه و غیره باید به همراه قدرت‌های جهانی باید فضایی را به منظور حل بحران افغانستان به وجود آورند.
منبع: خبرآنلاین