انگيزه ائتلاف تل‌آويو و رياض

پيروزي جو بايدن در انتخابات رياست‌جمهوري امريكا و اين مساله كه در كمتر از دو ماه ديگر دونالد ترامپ بايد كاخ سفيد را ترك كند، اين نگراني را در رياض و تل‌آويو به وجود آورده و باعث شده عربستان و اسراييل تحركاتي را براي هماهنگي بيشتر و ايجاد يك ائتلاف قوي عليه برخي سياست‌هاي احتمالي دولت جو بايدن آغاز كنند. اسراييل و عربستان نگرانند كه دولت آينده امريكا با ورود به مذاكره با ايران از حدت سياست فشار حداكثري عليه جمهوري اسلامي ايران بكاهد. از همين رو تلاش دارند طي دو ماه 
پيش رو اقداماتي را در منطقه صورت دهند و واقعياتي را پياده سازند كه اگر هم دولت بايدن خواست راهي متفاوت از دونالد ترامپ را در منطقه خاورميانه در پيش بگيرد، قادر به ناديده گرفتن اين واقعيات نباشد. در واقع اين مساله يكي از اهداف مهم سفر اخير نتانياهو به عربستان و ديدار سه‌جانبه او با مايك پمپئو، وزير امور خارجه امريكا و محمد بن سلمان، وليعهد عربستان‌سعودي است. كما اينكه دونالد ترامپ كه در انتخابات شكست خورده است درصدد آن است تا در دو ماه باقي‌مانده برخي كارهاي ناتمام را تمام كند. همچنين ترامپ در ايجاد اين هماهنگي بين عربستان و اسراييل با هدف مانع‌تراشي براي دولت بايدن مصمم به نظر مي‌رسد. به هر حال، واقعيت پشت پرده اين ديدار و سفر هر چه باشد نمي‌توان به آن با خوشبيني نگريست و وقتي تيم ترامپ با نتانياهو و بن سلمان گرد هم مي‌آيند باتوجه به رويكرد آنها منطق ايجاب مي‌كند كه با بدبيني به قضيه نگاه كرد.  اما واقعيت اين است كه بايدن هم به شكلي رفتار نخواهد كرد كه منافع هم‌پيمانان امريكا در منطقه به‌ ويژه اسراييل در معرض خطر قرار گيرد. سياست خاورميانه‌اي امريكا از پيش از دهه 70 ميلادي به اين سو، برمبناي تامين منافع اسراييل بنا شده است وفارغ از اينكه سياست خارجي واشنگتن در منطقه چه اولويت‌هايي داشته باشد، اين منافع اسراييل است كه در اولويت قرار مي‌گيرد. در اين زمينه تفاوتي جدي ميان دموكرات‌ها و جمهوري‌خواهان نيز وجود ندارد. اما با وجود اين، صرف مذاكره و حتي بدون نتيجه بايدن با ايران از نگاه نتانياهو مقبول نيست و تلاش دارد با همراهي بن سلمان و جمهوري‌خواهان امريكا موانعي بر سر آن و احتمال كاهش تنش دولت بايدن با ايران قرار دهد. هم اسراييل، هم عربستان و هم امارات لابي‌هاي قدرتمندي در امريكا دارند كه در اين مسير مي‌تواند به ائتلاف تل‌آويو-رياض كمك كند و مانع آن شوند كه بايدن از حد خاصي فراتر رود؛ هر چند به نظرم دولت آتي امريكا هم تلاش خواهد كرد از اين مسائل و ميراث ترامپ به عنوان برگ‌برنده‌هايي عليه ايران استفاده كند. زماني كه اين لابي‌ها به صورت هماهنگ به دولت بايدن فشار بياورند و از سوي ديگر مجلس سنا دراختيار جمهوري‌خواهان باقي بماند، مي‌توان پيش‌بيني كرد كه راه سختي پيش روي دولت بايدن براي آغاز گفت‌وگو با ايران و دادن امتيازاتي مهم در بحث تحريم‌ها قرار دارد. موضوع ديگري كه ممكن است در ديدار سه جانبه اخير مورد بحث و گفت‌وگو قرار گرفته باشد، نگراني بن سلمان درباره آينده سياسي خود در عربستان است. او در سال‌هاي اخير رفتارهايي داشته كه از نظر حقوق بشري به هيچ‌وجه قابل قبول نيست و نگران است كه اين مسائل حقوق بشري و همدلي دموكرات‌ها با رقباي او به ويژه محمد بن نايف وليعهد سابق باعث شود دولت آينده امريكا درصدد تقويت جريان سنتي در عربستان 
-كه اكنون محمد بن نايف آن را نمايندگي مي‌كند- برآمده و بن سلمان را تضعيف كند. اين نگراني سبب شده تا تلاش كند از طريق پيشبرد روابط با اسراييل حمايت سياسي لازم از او صورت گيرد و اين عادي‌سازي با اين مقدمه‌سازي‌ها تا پيش از رفتن ترامپ انجام شود.
 
نگارنده بر اين اعتقاد است كه روابط عربستان و امريكا در دوره بايدن ممكن است چالش‌هايي حقوق بشري را تجربه كند و اختلافاتي بر سر اين مساله ميان دو كشور به وجود آيد اما در مجموع اصل روابط دو كشور صدمه جدي نخواهد ديد. به هيچ‌وجه دور از ذهن نيست كه دولت امريكا برخي مسائل حقوق بشري را دستاويز قرار داده و خواستار اصلاحاتي در عربستان شود. حتي ممكن است دولت بايدن درصدد تقويت جريان سنتي قدرت در عربستان شود اما باتوجه به برخي روابط رياض و تل‌آويو به احتمال بسيار زياد اسراييل مانع از آن خواهد شد كه جايگاه محمد بن سلمان آسيب جدي ببيند. از نگاه اسراييل، بحث عادي‌سازي تا حد زيادي وابسته به حضور محمد بن سلمان در قدرت است و به همين دليل نيز تل‌آويو خواهد كوشيد تا از تضعيف جايگاه سياسي او در عربستان جلوگيري كند. امريكا نيز كاري نخواهد كرد كه منافع كلان اسراييل آسيب ببيند و در مقابل بن سلمان حاضر است براي
باقي ماندن در قدرت امتيازهايي نظير آزادي فعالان مدني يا بهبود ظاهري وضع آزادي بيان در عربستان به امريكا اعطا كند.