هرروز را نارنجی کنید!

منع خشونت علیه زنان سال‌هاست که به یک شعار زیبا تبدیل شده است و یک روز از هر سال را به همین مناسبت ‌نارنجی نامیده‌اند. اما اگر پا در دنیای واقعی زنان بگذاریم و برای صحبت‌های زنان در این جهان زن‌ستیز و پر از خشونت سراپا گوش شویم، پی به عمق فاجعه‌ای خواهیم برد که باید هر روز را به تکرار این شعار بپردازیم و هر روز با بالا بردن پرچم نارنجی این خشونت‌ها را نمایان کنیم؛ خشونت‌هایی که مثل یک زخم باز چرک می‌کند و مثل یک‌خوره آرام - آرام تار و پود روان یک زن را فرسوده می‌کند. وجود ناآگاهی، تفکرات سنتی و خشک‌ متعصبانه در نظام‌ مردسالار مقدمه خشونت‌هایی‌ست که هر کدام‌ از زنان تجربه کرده‌اند یا به انتظار آن نشسته‌اند؛ خشونت‌هایی که از درون خانواده زاییده می‌شود و در جامعه رشد می‌کند و به بلوغ می‌رسد. خشونت‌های پیدا و پنهانی که از جنس دوم خواندنِ زن شروع می‌شود و اگر خوشبینانه نگاه کنیم به تبعیض ختم‌ می‌شود. اما تمام داستان دختران و زنان، مبارزه با تبعیض نیست، بلکه خشونت علیه زنان راهی است که از تبعیض شروع شده و به فاجعه خاموش (قتل‌های ناموسی) ختم شده است.
ما در جهانی زندگی می‌کنیم که زن ستیزی را یدک می‌کشد نه فقط جهان بیرون و آنچه درسطرهای بالا نگاهی گذرا به آن شد بلکه آنچه به عنوان چارچوب شخصی و‌منحصر به فرد در درون همه ما وجود دارد، و دلیل آن آموزه‌هایی که از کودکی داشته ایم، نوعی زن‌ستیزی نهفته شده را به تصویر می‌کشد.خجالتها، تمسخرها، سکوت‌ها و عقب نشستن‌های ما زنان در مواقعی‌ای که باید سرمان را بالا می‌گرفتیم و حرف می‌زدیم ‌نشان از زن‌ستیزی درون ماست.
دردناک‌تر از ندیدن خود، تصور زنان، از زنانی موفق، زیبا، خوش‌پوش، قد‌بلند، لاغر، و گاه دارای شغل مناسب با
در آمد است که را غیر عادی می‌باشد. این درست نقطه مقابل خشونت بر علیه زنان است؛ زن‌ستیزی درونِ جنگیدن علیه همجنس خود که زخمش اگر بیشتر از خشونت پر سرو صدا بیرونی بر علیه زنان نباشد، کمتر نیست.


زنانی که آگاهانه یا نا‌آگاهانه به قضاوت
هم جنس خود می‌نشینند و هرگونه موفقیت زنان خوش‌پوش و خوش چهره را به پای عجیب بودن های‌شان می‌نویسند فارغ از دیدن توانمندی‌های او...
25 نوامبر هر سال فرصتی است برای یادآوری اینکه از بین‌رفتن هر نوع نگاهی به زنان که آنها را به سکوت دعوت می‌کند، فقط و فقط با آموزش تغییر می‌کند. آموزش به دختران و پسران زن و مرد نمی‌شناسد، آموزش به دختران که اگر در حال تجربه خشونت هستید خودت بهترین ناجی خواهید بود و سکوت شما در برابر آن ،
تنها آسیبش را به خودتان خواهد زد. باید در کتاب‌های درسی به دختران آموخت که زن را به درستی لطیف می‌خوانند اما او در عین حال پراز قدرت است آن قدر پر قدرت؛ که هیچ اجباری را نخواهد پذیرفت، نه اینکه به جای پر کردن پیمانه زنان با حذف تصاویر از روی جلدها و نادیده گرفتن زنان موفق در کتب درسی آنها را بی‌صدا و چراغ خاموش به کنار بزنیم و به یک‌ معذرت‌خواهی اکتفا کنیم. مدرسه باید پایگاهی باشد تا کمک کند خشونت بیرونی بر علیه زنان هر روز کمتر شود؛ مهمتر از خشونت‌های متداول و شناخته شده بر علیه زنان باید آموزش‌هایی را آغاز کند که زن‌ستیزی درون را در دختران این سرزمین خفه کند و اجازه تفکر منفی درباره جنس خود را حتی بر ذهن نداشته باشد؛ چه برسد جاری کردن بر زبان. این باور باید در مدارس تقویت شود که تا زمانی که نسلی از زنان آزاده بوجود نیایند هرگز نسلی از مردان بزرگ را نخواهیم داشت و حمایت از زنان و دختران در مقابل خشونت و ایجاد فرصت برای توانمند‌سازی آن‌ها برای خانواده و جامعه کشوری قدرتمند را به ارمغان خواهد آورد حتی نباید با چاشنی روشنفکری تبعیض مثبت را برای جایگاه دادن به زنان به کار برد زیرا توانمند بودن یک زن تبعیض را برنمی‌تابد.