روزنامه ایران
1399/09/05
مشق مهربانی برای دانش آموزان محروم
هدی هاشمیخبرنگار
«کرونا شکل ظاهری و معنایی زندگی را تغییر داد. شاید هم بهتر است بگوییم کرونا به زندگی معنای دیگری داد.» در واقع این تعبیری است که میتوان از رفتار و از خودگذشتگیهای بسیاری از معلمان داشت. همانهایی که با دستانی خالی اما قلبی به وسعت دریا، در این روزهای سخت اقتصادی آستینها را بالا زده و از هیچ تلاش و راهی برای کاهش آلام دانشآموزانشان دریغ نمیکنند. صحبت از افرادی است که حال خوب را به دانشآموزان و خانوادههایشان هدیه میدهند. آموزگارانی که با حقوق و دستمزد اندک معلمی برای دانشآموزها تبلت، گوشی هوشمند یا بستههای اینترنتی خریداری میکنند و هدیه میدهند. شاید هم در میان تمام مشکلات و سختیهایی که کرونا به زندگیمان تحمیل کرده، این وجه زیبا و ماندگار کووید۱۹ بود تا یکبار دیگر به یاد بیاوریم و بدانیم که زندگی با همین فداکاریها معنایی بهتر پیدا میکند. کمتر کسی فکرش را میکرد معلمی که خود برای گذران امور زندگی شغل دوم و حتی سوم دارد، خرج آموزش دانشآموزی را پرداخت کند. در این میان نمونههای خاصتری هم وجود دارد؛ معلمی که تمام ارثیه قابل توجه پدریاش را صرف همین امور کرد. حسین اسدی راهبر آموزشی اندیمشک است که با یک میلیارد و ٢٤٠ میلیون تومان ارثیهاش ١٤٣ تبلت برای دانشآموزانش خرید. وقتی خبرنگار «ایران» از او پرسید چطور از همه پولتان گذشتید؟ پاسخ داد: «این پول کم هم بود. اگر ١٠ میلیارد داشتم هم خرج دانشآموزانم میکردم تا آنها از درس و مدرسه عقب نمانند.»
این تنها نمونه نیست؛ شهرزاد جوانبخت معلم خوزستانی که برای دانشآموزانش ١٠ تبلت خریده یا شیرین اعتصامی که مدیر یک مدرسه در شهرستان گتوند است و وقتی دید که دانشآموزان باهوش و بااستعدادش غایب کلاسهای مجازی هستند دلش طاقت نیاورد و برایشان گوشی هوشمند خرید.
«این معلمها صرفاً دانشآموزان را به ریل دانشآموزی بازنگرداندهاند؛ آنها این پیام مهم را به جامعه صادر کردند که با دستان خالی و حقوق معلمی هم میشود کارهای بزرگ انجام داد.»
این جمله خانم معلم یزدی است.افسانه شریفی معلم دبیرستانی در یزد است او تا حالا برای ١٠ دانشآموزش تبلت خریده و قرار است تا هفته آینده ١٠تبلت دیگر هم اهدا کند. خودش میگوید: «سرکلاس وقتی درباره بخشندگی حرف می زنم باید حرف و عملم یکی باشد. نمیشود که ما فقط در جامعه از بخشندگی، انفاق و کمک به همنوع حرف بزنیم و در عمل کار دیگری انجام دهیم.» افسانه شریفی ١٦ سالی است که معلم است. او به دانشآموزانش درس مدیریت خانواده و دین و زندگی آموزش میدهد، قصه کمک این خانم معلم به دانشآموزانش قصهای چندین ساله است: «چند سالی است که به خانوادههای محروم بستههای غذایی اهدا میکردم. امسال متوجه شدم برخی از دانشآموزانم در شبکه شاد نیستند علت را پرسیدم گفتند که بچهها گوشی ندارند. با همسرم این موضوع را مطرح کردم و تصمیم گرفتیم ١٠ تبلت به ١٠ دانشآموز هدیه کنیم. وقتی بهدنبال دانشآموزان محروم رفتم دیدم تعدادشان بسیار زیاد است و حالا ١٠ تبلت دیگر هم خریداری کردهایم تا بچهها از مدرسه عقب نمانند البته برخی از همکارانم گوشیهای دست دوم تهیه کردند و به بچهها دادند اما این کافی نیست. همکارانم خانوادهای را شناسایی کردند که ٥ دانشآموز باهوش داشت که والدینشان هم گوشی هوشمند نداشتند ما یکی از تبلتها را به این بچهها دادیم تا آنها بتوانند درسشان را پیگیری کنند.»
از خانم معلم درباره وضعیت مالیاش میپرسم او میگوید: «حقوق معلمی دارم و تا پارسال هم مستأجر بودم. خب وضعیت مالی آنچنانی ندارم اما همیشه شکر خدا را کرده ام.هیچ وقت نگفتم ندارم یا نمیشود. خدا روزیرسان است تا حالا کمبودی در زندگی نداشتم.»
پاداش بازنشستگی خرج گوشی دانشآموزان شد
دستشان تنگ است اما دلی به وسعت دریا دارند و همین بخشندگیهایشان است که حالا خیلیهایشان را به سرخط خبرها رسانده است. با اینکه برخیهایشان بازنشسته شدهاند اما همچنان پیگیر درس و مشق شاگردانشان هستند. وقتی هم میفهمند که دانشآموزانشان به خاطر نداشتن وسایل هوشمند از مدرسه جا ماندهاند بخشی از پاداش بازنشستگیشان را میدهند و تبلت برای شاگردانشان میخرند. مثل فریبا مالگرد معلمی که دو سالی است، بازنشسته شده اما همچنان در گروههای کاری مدرسه ابتدایی که در آن معلمی میکرده، عضو است. او در همین گروه متوجه میشود که دانشآموز با استعدادش به خاطر نداشتن گوشی خانهنشین شده است: «در گروه همکاران مدرسه اسم دانشآموز باهوشم را دیدم که شاگرد اول کلاس من بود و حالا به خاطر نداشتن گوشی نمیتواند درس بخواند آن روز خیلی ناراحت شدم و همهاش میگفتم حیف که او نمیتواند در این فضا درس بخواند. با مدیر مدرسه تماس گرفتم و گفتم من هزینه دو دانشآموز را برای خرید گوشی قبول میکنم. پاداش بازنشستگیام را داشتم و از همان پول دو گوشی خریدم و به مدرسه بردم. چند روز بعد هم در خرید یک گوشی دیگر با همکارم شریک شدم.»
او میگوید: «این سه دانشآموز شاگردان درسخوان مدرسه بودند و میدانستم اگر امسال درس نخوانند ممکن است برای همیشه ترک تحصیل کنند. خیلی از بچهها به خانه همسایه یا فامیل میروند و از گوشیهای آنها استفاده میکنند و فکر میکنم اگر کسی پولی دارد باید به این دانشآموزان کمک کند.»
فقر دانشآموز اذیتم میکند
شهرام ترابی هم یک معلم گیلانی است. او که هم طبیعت گردی میکند و هم معلمی. او در روزهای قبل از کرونا به روستاهای محروم گیلان سفر میکند و متوجه میشود که این روستاها دانشآموزانی دارند که محرومند. زمان کرونا هم برخی از این دانشآموزان از درس و مشق عقب مانده بودند. ترابی تصمیم میگیرد برای برخی از دانشآموزان تبلت بخرد. با صحبت با خیرین کمی پول جمع کرد و خودش هم بخشی از هزینهها را تقبل کرد؛ «توانستم چند میلیون تومان جمع کنم. ٦تبلت خریدم و به دانشآموزان با استعداد و محروم هدیه کردم. راستش به روستاهای محروم استان زیاد میروم. ما با جمعی از دوستان خیر برای دانشآموزان کفش و لباس و وسایل مختلف میبریم. این روزها بچهها نیاز به گوشی هوشمند و تبلت دارند و حالا تمام تلاشم این است که این وسیله را در اختیار آنها قرار دهم.»
ترابی معلم ابتدایی پایه ششم است، او درباره وضعیت دانشآموزان منطقه میگوید: «استان گیلان روستاهای محرومی دارد که دانشآموزانش تغذیه خوبی ندارند. لباس و کفش مناسب ندارند و زندگی خیلی هایشان سخت است. این مسائل را که میبینم نمیتوانم براحتی از روی آن عبور کنم فقر دانشآموزان برایم سخت است. برای همین از خیرین کمک میگیرم آنها هم انصافاً خوب کمک کردهاند اما باز هم کم است.»
شادی دانشآموزان بهترین حس دنیا بود
حجت رشیدیان هم معلم بازنشسته ایلامی است. او ٣٠ سال تمام به دانشآموزان شهرستان ایوان غرب درس داده است و آنطور که خودش میگوید این دانشآموزان در فقر و محرومیت بسیار به سر میبرند. رشیدیان با اینکه ٢ سال است که بازنشسته شده اما هنوز رابطه کاری اش را با دانشآموزان و همکارانش قطع نکرده، در همین ارتباط کاری متوجه میشود چند دانشآموز به خاطر نداشتن گوشی ترک تحصیل کردهاند.او تمام تلاشش را می کند تا بتواند دو تبلت برای این دانشآموزان بخرد: «یکی از این خانوادهها سه فرزند داشت که هر سه دانشآموز بودند و به خاطر نداشتن گوشی نتوانسته بودند در کلاس مجازی حاضر شوند و یک دانشآموز دیگر هم بود که خانوادهاش درگیر مشکلات مالی بودند. حق این بچهها نبود که از درس و مشق جا بمانند برای همین ٢تبلت خریدم و به آنها هدیه کردم. وقتی دانشآموزان این تبلتها را دیدند انگار کل دنیا را به آنها هدیه کردند. خوشحالی آنها بهترین حس دنیا بود.»
سایر اخبار این روزنامه
# من - ماسک - میزنم
قدردانی رئیس جمهوری از مردم و صاحبان مشاغل و اصناف
زمین داده شود قیمت مسکن هم پایین میآید
مسیر بیاثر کردن تحریم ها سخت اما خوشعاقبت است
نیروی گریز از تهران
تماس شرکتهای خارجی با طرفهای ایرانی
بستههای جدید مالیاتی برای حمایت از مشاغل آسیب دیده کرونایی
عبور از زندگی با ترانزیت مرگ
مشق مهربانی برای دانش آموزان محروم
برگزاری مسابقات لیگ به شیوه متمرکز بهترین تصمیم بود
رشد اقتصاد دیجیتالی با حمایت از بخش خصوصی امکانپذیر است
سلام ایران
گفتمان عادی با مردم نداشته باشیم
دستاوردهای تحریم را حفظ کنیم
تعامل ضامن اقتدار ملی