سفره بازنشستگان کوچک و کوچک‌تر می‌شود

آفتاب یزد _ یگانه شوق الشعرا: به نظر می‌رسد در این شرایط اسفناک اقتصادی آسیب‌پذیرترین قشر جامعه بازنشستگان هستند. چراکه شیب افزایش قیمت‌ها بسیار بیشتر از شیب افزایش حقوق بازنشستگان است. در حالی که شاغلین و جوانان دارای کورسوی امیدی برای رسیدن به شرایط بهتر اقتصادی هستند اما بازنشستگان امیدی به بهتر شدن اوضاع ندارند. بازنشستگی تعریف ثابتی دارد: بازنشستگی به معنی کناره‌گیری از ادامه شغل در اثر بالا بودن سن و گاه در پی بیماری و ازکارافتادگی است. شخص بازنشسته تا زمانی که زنده است شخصاً از حقوق بازنشستگی استفاده می‌کند و پس از مرگش بازماندگانش واجد شرایط دریافت این مستمری هستند. پایان دوره خدمت برحسب سختی و زیان‌آور بودن کار سال‌ها فرق می‌کند. همچنین پایان دوره خدمت درکشورهای مختلف متفاوت است. طبق این تعریف شخص بازنشسته باید بتواند با حقوق دریافتی خود هزینه‌های زندگی‌اش را تامین کند. همچنین فرد بازنشسته به دلیل سن بالا قادر به اشتغال مجدد نیست. اما ما در بررسی‌های خود متوجه شدیم که تعریف بازنشستگی در کشور ما بسیار متفاوت‌تر از این تعریف است.
>‌سفره ما روز به روز کوچک‌تر شد
بازنشسته‌ای با 30 سال سابقه به ما گفت: « من بلافاصله بعد از بازنشستگی مجبور شدم مجدد شاغل شوم. چرا که بعد از مدتی باتوجه به گرانی شدید نتوانستم هزینه‌های زندگی را پرداخت کنم. من سرپرست خانواده هستم و دارای 3 فرزند. این روزها خانواده ما گسترده‌تر شده است و عروس، داماد و نوه هم دارم. از سبد خانوار ما کالاهای زیادی مانند گوشت کم شده است یعنی اگر قبلا هفته‌ای چند نوبت گوشت استفاده می‌کردیم امروز مجبوریم به هفته‌ای نهایتایک‌بار اکتفا کنیم. انگار گرانی‌ها رژیم غذایی متناسب با خودش را برای ما به وجود آورد و سفره ما روز به روز کوچک‌تر شد. بعد از شیوع کرونا هزینه‌هایی مانند ماسک و الکل به دیگر هزینه‌های ما اضافه شد. ما به دلیل هزینه‌های بالا ترس شدیدی از ابتلا داریم. »
>‌با این مقدار پول مواد غذایی تهیه کنم یا داروهایم را؟


بازنشسته‌ای از کادر درمانی به ما گفت: « من حتی دیگر نمی‌توانم فرزندانم را به خانه خود دعوت کنم. دیگر نمی‌توانم برای تولد نوه‌هایم هدیه‌ای تهیه کنم. بعضی مواقع به یاد می‌آورم که به چه میزان در جوانی تلاش کردم که در این سن آرامش داشته باشم اما مدام دغدغه اقتصادی دارم که مبادا بیمار شوم و نتوانم هزینه‌ها را پرداخت کنم. من 20 سال سابقه کار دارم و حقوق بازنشتگی من دو میلیون و دویست هزار تومان است با این مقدار پول مواد غذایی تهیه کنم یا داروهایم را؟ »
حداقل نیاز بازنشستگان در سنین سالمندی آن است که با حقوق خود بتوانند داروهایشان را تهیه کنند و از تغذیه مناسبی برخوردار باشند. در سوی دیگر دیده می‌شود که سالمندان امروز به دلیل حقوق اندک و شرایط بد اقتصادی مجبورند به انزوا روی آورند و پس از سال‌ها کار و تلاش حتی از دیدن عزیزانشان
محروم بمانند.
>‌در اواسط ماه، دیگر پولی برایمان باقی نمی‌ماند
معلمی با 43 سال سابقه کار که 13 سال بعد از بازنشستگی هم به کار مشغول بوده است به آفتاب یزد گفت: « نصفی از حقوق ما برای اقساط وام‌ها خرج می‌شود و در اواسط ماه دیگر پولی برایمان باقی نمی‌ماند. از سبد خانوار ما هنوز چیزی حذف نشده است زیرا ما مدام در حال استفاده از پس انداز خود هستیم اما دیگر زندگی ما کیفیت قبل را ندارد. ما نمی‌توانیم خجالت‌زده و شرمنده فرزندانمان شویم برای همین سعی می‌کنیم از خواسته‌های خود بزنیم تا اندکی از سختی زندگی در دوران جوانی آن‌ها کم کنیم. هزینه‌های درمانی زیاد است بسیاری از داروهای مورد نیاز ما را بیمه پوشش نمی‌دهد. من بعد از این همه سال کار کردن همچنان برای خریدن آنچه که نیاز دارم دغدغه اقتصادی دارم و این شرایط در شان قشر زحمت‌کش جامعه ایرانی نیست. وضعیت کرونا شرایط را بدتر کرده است و امروز حتی دیگر مرغ هم نمی‌توانیم بخریم. »
به نظر می‌رسد قشر بازنشسته روز به روز بیشتر از قبل با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند. قشری که سال‌های جوانی را کار کردند تا پیری‌ای توام با آرامش داشته باشند. پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایی که در مقابل نوه‌های خود خجالت‌زده می‌شوند. فقیر بودن لیاقت بازنشتگان نیست وجود جمعیت کثیری از فقرا شایسته جامعه ایران نیست. بازنشستگان باید بتوانند در آرامش و بدون دغدغه اقتصادی به راحتی زندگی کنند و تامین این حداقل‌ها وظیفه دولت است که روزی از توان و انرژی جوانی‌شان
بهره‌برده است.
>تمام جوانی‌ام را گذاشتم پای کار کردن
الان حتی تامین کردن خودم هم برایم سخت است
پرستاری با 30 سال سابقه به آفتاب یزد گفت: « من ده سال است که بازنشسته شده‌ام و هنگام بازنشستگی ردیف حقوقی نسبتا بالایی داشتم. الان کیفیت زندگی من پایین آمده است و حتی نمی‌توانم مانند 10 سال پیش زندگی کنم. بعضی مواقع دچار سرخوردگی می‌شوم و به خود می‌گویم تمام جوانی‌ام را گذاشتم پای کار کردن، الان حتی تامین کردن خودم هم برایم سخت است. حقوق امروز من صرف چیزهای بسیار کوچک می‌شود. دیگر مانند قبل نمی‌توانم به تفریحات خود بها دهم و به مسافرت بروم. من برای به دست آوردن آرامش خود، جایگزین‌هایی خارج از دغدغه مسائل اقتصادی انتخاب کرده‌ام زیرا همه مردم تحت فشار شدید اقتصادی هستند و این مشکلات همگان را اذیت می‌کند و گریزی
از آن نیست. »
>‌اثرات مخرب گرانی بر بازنشستگان
در ادامه احمد روستا کارشناس اقتصادی به ما گفت: « فشارهای فعلی اثرات مخرب و خطرناکی را بر روی بازنشستگان به جا گذاشته است که خارج از بحث اقتصاد و کوچک شدن سفره آن‌ها، آثار روحی و روانی بسیاری را در آن‌ها ایجاد کرده است. ضمن اینکه این گروه خلاهای ناشی از بازنشستگی را داشته‌اند
کمبودها، فشار‌های روحی و روانی، کاهش ارتباط با عزیزان و نگرانی درباره آینده روز به روز آن‌ها را آزرده‌تر و ناامیدتر می‌کند. به نوعی الان زندگی این قشر مصداق با سیلی سرخ نگه‌داشتن صورت است که همراه با ناامیدی این قشر درباره آینده است. دولت و حتی عزیزان این گروه نباید آنان‌ را رها کنند و باید به آن‌ها کمک‌های زیادی شود. » در آخر فاطمه فرحمند کارشناس ارشد روانشناسی به ما گفت: « تورم بالا، بازنشستگان ما را با مشکلات عدیده‌ای رو به رو کرده است زیرا با حقوق پایین خود قادر نیستند هزینه‌های زندگی خود و فرزندانشان را تامین کنند و مانند قدیم دیگر دارای امنیت مالی نیستند و دغدغه‌های زیادی دارند. این فشارها باعث به وجود آمدن معضلات زیادی مانند افسردگی و کاهش عزت نفس شده است. همه این‌ها باعث شده است که خلق و خوی این افراد تغییر کند چون نه شرایط تامین هزینه‌های زندگی را دارند نه می‌توانند مجدد شاغل شوند. در این قشر به دلیل فشار‌های بالا اختلافات زناشویی و طلاق بسیار زیاد دیده می‌شود و حتی با فرزندان خود درگیری پیدا می‌کنند که این باعث کناره‌گیری فرزندان هم شده است. برای سلامت روانی این قشر نیاز است که مسئولین به فکر امنیت مالی این گروه باشند و همچنین باید اطرافیان به آن‌ها توجه کنند. این گروه باید ورزش کنند و با گروه هم سن و سال‌های خودشان فعالیت
کنند. »