شکایت دولت از نمایندگان مجلس صدای اصلاح‌طلبان را هم درآورد


سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز پنجشنبه در مطلبی به قلم یکی از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس دهم نوشت: «موضوع شكايت دولت از نمايندگان مجلس يكي، دو روزي است كه به يكي از مسائل به اصطلاح داغ سياسي ايران تبديل شده است. در مرحله اول بايد توجه داشت كه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي بر اساس قانون اساسي حق اظهارنظر درباره تمام مسائل كشور را دارا هستند و هيچ فرد و نهادي نمي‌تواند نمايندگان را به دليل ايفاي وظيفه نمايندگي تحت تعقيب قرار دهد. تاكيد قانون اساسي بر مصونيت پارلماني نمايندگان از آن جهت است كه تمامي دستگاه‌ها و نهادهاي جمهوري اسلامي به ويژه دولت و شخص رييس‌جمهوري كه مسئول اجراي قانون اساسي به شمار مي‌رود، بايد در مواجهه با نمايندگان و انتقادات آنان، از سعه صدر بالايي برخوردار باشند، سعه صدري كه مي‌تواند شجاعت و افزايش ظرفيت و كارآمدي قوه مقننه را در پي داشته باشد‌»
این روزنامه نوشت: «فراموش نكنيم كه تنزل بيش از پيشنهاد پارلمان در ايران به سود هيچ كس نيست. شكايت نهادها و قواي حاضر در جمهوري اسلامي از مجلس مي‌تواند پارلمان را از جايگاه راس امور كه امام(ره) براي مجلس در نظر گرفته بودند، دورتر كند. ايراد آسيب بيشتر به مجلس و نمايندگانش به سود هيچ فرد و نهادي در ايران نيست از اين‌رو معتقدم كه از دولت و قوه قضاييه گرفته تا ساير نهادها بايد در مواجهه با پارلمان اوج خويشتنداري را به خرج دهند.»
 گفتنی است از ابتدای آغاز به کار دولت تدبیر و امید و حتی پیش از آن در انتخابات ریاست جمهوری، حسن روحانی بر چند واژه تاکید داشت؛ واژه‌هایی که «اعتدال» شاه بیت آن و «نقدپذیری» در مرحله بعدی، پرکاربردترین اصطلاحات وی لقب گرفتند. در این میان سهم نقدپذیر بودن دولت وی در دوران پس از ریاست جمهوری و تحمل صدای مخالف بیشتر از دیگر واژه‌ها بود. بررسی عملکرد دولت تدبیر و امید نشان می‌دهد که این دولت به مرور و با فاصله گرفتن از نقطه شروع، رفتار خود با منتقدان را نیز تغییر داد و روندی را در پیش گرفت که نتیجه ان دهها شکایت از منتقدان به بهانه‌های مختلف است. شکایت از نمایندگان مجلس به خاطر سخنرانی‌ها و نظراتی که در صحن علنی مجلس بیان کرده‌اند گواه ادعای عدم اعتقاد دولتمردان به «آزادی بیان» است.


اصلاح‌طلبان هیچ شانسی در انتخابات 1400 ندارند
صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در یادداشتی در روزنامه سازندگی نوشت:«هیچکدام از طیف‌های اصلاح‌طلب، چه اصلاح‌طلبان رادیکال و چه اصلاح‌طلبان میانه‌روتر...هیچ شانسی (در انتخابات 1400) ندارند...این فقط یک تحلیل سیاسی نیست؛ این واقعیتی است که انتخابات اسفندماه سال گذشته آن را نشان داد».
زیباکلام در ادامه نوشت:«در تهرانی که در انتخابات سال 94 سرلیست اصلاح‌طلبان یعنی آقای عارف یک و نیم میلیون رأی آورده بود، چهارسال بعد از آن، اصلاح‌طلبان نتوانستند حتی 10 درصد آن رقم یعنی 150 هزار رای داشته باشند. این وضعیت به هیچ وجه تغییر نکرده است. اگر همین امروز هم در تهران و مراکز استان‌ها و شهرهای بزرگ انتخابات برگزار شود، شانس اصلاح‌طلبان 5 تا حداکثر 10 درصد رای خواهد بود. در انتخابات خرداد 1400 هم وضع ما همین گونه است».
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب پیش از این در اظهارنظری مشابه گفته بود:«انتخابات دوم اسفند ۹۸ نقطه پایان رسمی اصلاح‌طلبان بود. نه‌به‌واسطه آنکه بخش قابل‌توجهی از نامزدهای اصلاح‌طلب تایید صلاحیت نشدند، بلکه بیشتر به‌واسطه آنکه حتی اگر نامزدهای این جریان تاییدصلاحیت هم شده بودند، آنان بخت و اقبالی در آن انتخابات نداشتند. چراکه مشکل اصلی اصلاح‌طلبان آن بود که بیش از دو سال می‌شد بدنه اجتماعی‌شان را از دست داده بودند، اما نمی‌خواستند این واقعیت تلخ را بپذیرند. افول جریان اصلاح‌طلب از بعد از مجلس دهم و تشکیل فراکسیون امید آغاز شد. انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶ و نحوه عملکرد آقای روحانی در دولت دومش، روند فروپاشی جریان اصلاحات را سرعت بخشید».
همچنین روزنامه شرق چندی پیش در مطلبی با عنوان «تنفس مصنوعی به اصلاح‌طلبان» نوشته بود: «در عالم پزشکی، به امید نجات بیمار به او تنفس مصنوعی می‌دهند. دلم نمی‌آید مقایسه کنم؛ اما وضعیت اصلاح‌طلبان شباهت به بیماری پیدا کرده که عده‌ای برای نجاتش به او تنفس مصنوعی می‌دهند تا برای انتخابات سال آینده زنده نگهش دارند».
عملیات روانی بانیان وضع موجود برای فرار از پاسخگویی
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«ترامپ در مواجهه با جهان با يکجانبه‌گرايي از تمام معاهدات بين‌المللي خارج شد و در مورد ما از برجام خارج شد که منجر به اعمال يک فشار حداکثري که به زعم خودشان از زمان قبل از برجام هم بيشتر بود، شد. ترامپ دستور مستقيم ترور سردار‌سليماني را داد و به‌صراحت آن را اعلام کرد و آنچه به عنوان سياست منطقه‌اي براي ما حائز اهميت است، يعني بيت‌المقدس را به عنوان پايتخت اسرائيل به رسميت شناخت و سفارت آمريکا را به آنجا منتقل کرد...و کشورهاي امارات، بحرين و سودان را وادار به خيانت به آرمان فلسطين کرده تا با اسرائيل رابطه برقرار کنند و در پي واسطه‌گري پمپئو، نتانياهو با محمد بن‌سلمان در يکي از شهرهاي عربستان ديدار کردند و خدا مي‌داند چه نقشه‌اي عليه ما دارند».
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت:«ترامپ... آدمي با اين ويژگي‌هاست که درحال رفتن است و نکته ديگري که بايد درنظر داشته باشيم؛ ترامپ شکست‌خورده‌اي است که اسرائيل و عربستان هم از شکستش ناراحتند، هرچند ممکن است به زبان نياورند. لذا دو ماه پيش‌رو، بسيار مهم است و بايد خيلي دست به عصا راه رويم و مراقب باشيم بهانه‌اي به دست جنگ‌طلبان و جنگ‌افروزان ندهيم».
مدعیان اصلاحات به عنوان بانیان وضع موجود در سال‌های اخیر دو ترفند را به صورت مداوم تکرار کرده‌اند، یکی تقلا برای مذاکره و تعمیم خسارت محض برجام به دیگر مولفه‌های قدرت و دیگری هراس افکنی از سایه جنگ در میان افکارعمومی بوده است.
موشک باران پایگاه عین الاسد، اسقاط پهپاد متجاوز ترایتون، پرتاب اولین موشک نظامی ایران به فضا و ارسال نفتکش‌های ایرانی به ونزوئلا و نوع واکنش آمریکا به موارد مذکور بیش از پیش ثابت کرد که اظهارات مقامات آمریکایی درباره حمله نظامی به ایران، صرفا لاف زنی و گنده گویی است.
بانیان وضع موجود بجای ارائه کارنامه و بیان توضیح درباره عملکرد خود، یکروز معیشت مردم را به مذاکره گره می‌زنند و روز دیگر با هراس افکنی از سایه جنگ، افکارعمومی را آزرده خاطر می‌کنند.
پیشنهادات کارشناسی وجود دارد، اما گوش شنوایی در دولت نیست
روزنامه شرق در شماره قبل خود در یادداشتی به قلم مصطفی‌هاشمی طبا آورده: «مطالب روزنامه‌ها، سایت‌های خبری، اظهارنظر روحانیون، روشنفکران، اقتصاد‌دانان، مردم کوچه و بازار و مسئولان حاکی از آن است که... وضع اقتصاد خوب نیست... دولت ضعیف عمل می‌کند و باید مشکل معیشت مردم حل شود.»
نویسنده سپس افزوده: «البته تکاپوهایی هم می‌شود؛ مثل افزایش حقوق‌ها، پرداخت خسارت بی‌کاری به اصناف صدمه‌دیده و البته طرح‌هایی مقطعی و مثلا مُسکن شبیه طرح تأمین کالای اساسی برای مردم که صد‌البته پرداخت صدقه[!!] به مردم است‌ نه تأمین کالای اساسی و نیز گفته شده که اموال دولتی را به فروش برسانید و حتی ساختمان مجلس را و پول آن را به مردم بدهید، زیرا اموال متعلق به مردم است.»
سپس این نامزد انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم نوشته است: «همه آنان که فریاد می‌زنند و دهانشان باز است، از ارائه آنکه چه کنیم تا از وضع موجود در‌آییم یا الگوهای زندگی چه باشد تا بتوانیم ادامه حیات دهیم، وا مانده‌اند. البته در خلوت‌ پچ‌پچ اینکه چه کنیم، دیده می‌شود برخی معتقدند باید با آمریکا مذاکره و موضوع را حل کنیم. راه‌حل آنها این است که باز هم بتوانیم نفت بفروشیم و با دلار آمریکایی سروسامانی ظاهری به کشور بدهیم و مردم را راضی کنیم.»
در ادامه این نوشتار می‌خوانیم: «خدمت ایشان عرض می‌کنیم اگر هم بایدن بیاید و بخواهیم مذاکره کنیم، این بار خواهند گفت با اسرائیل مذاکره کنید؛ همان‌طور که وزیر خارجه چین چند روز پیش به وزیر خارجه کشورمان گفت ترتیبات مسائل امنیتی همه طرف‌های منطقه (توجه کنید که گفت منطقه و نگفت طرف‌های خلیج‌فارس؛ یعنی اسرائیل هم مدنظرش بوده است) باید رعایت شود. برخی معتقد به سیاست به‌زعم خودشان انقلابی و در نهایت مقاومت هستند. البته مقاومت حتما بسیار پسندیده است، زیرا بدون رعایت اصل مقاومت در هر کشور، آن کشور دچار فنا و اضمحلال می‌شود؛ اما هدف ایشان در عین شعار مقاومت، وسعت‌بخشیدن به معیشت مردم و پرداخت پول از سوی دولت است، ولی جرئت ندارند مقاومت را معنا کنند. مسئولان باید فرض‌های وضعیت آینده کشور و روابط خارجی را بدون پرده‌پوشی روشن کنند و به همه مردم بگویند که شرایط مفروض ما در آینده چگونه خواهد بود. رهبر انقلاب چندی پیش فرمودند 10سال محاصره اقتصادی خواهیم بود[!!]؛ آیا این فرمایش از مفروضات آینده کشور است؟ اگر بر این فرض مؤمن نباشیم، هرگز نمی‌توانیم موضوع مقاومت را پیش ببریم و برنامه‌ریزی کنیم. برنامه‌ریزی بدون مفروضات ممکن نخواهد بود.»
نکته اول اینکه‌هاشمی طبا که خود از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بود از انتخابات استعفا نداد ولی در عین حال به صورت علنی گفت که من به روحانی رای می‌دهم و از مردم نیز خواست تا به او رای دهند. پس این آشی است که خود‌هاشمی طبا از جمله دست‌اندرکاران پخت آن بوده است.
دوم آنکه‌هاشمی طبا مدعی شده منتقدان فقط انتقاد می‌کنند و برنامه‌ای ارائه نمی‌دهند. باید به او یادآور شد که دوستان وی گوشی برای شنیدن نظرها و پیشنهادها ندارند وگرنه برنامه پیشنهادی بسیار است و از همه مهم‌تر طرح اقتصاد مقاومتی است که برای چنین دورانی طراحی شده ولی همتی برای اجرای آن نیست.
سوم آنکه رهبرانقلاب معمولا می‌فرمایند فرض را بر این بگیرید که تا 10سال آینده و یا تا مدت‌ها تحریم‌ها هست و با چنین روحیه‌ای وارد میدان شوید اما‌هاشمی طبا در این نوشتار آن سخن رهبری را به عنوان یک نظر قطعی عنوان کرده است.
چهارم مدتی است که‌هاشمی طبا با این گونه ادبیات که «من می‌دانم نمی‌شود» وارد می‌شوند، هدف وی نیز مانند دوستانش رسیدن اذهان به این باور است که تنها یک راه وجود دارد: مذاکره و تسلیم!
دست و پای دولت بسته است،
در کنترل قیمت‌ها نمی‌تواند کارنامه خوبی داشته باشد!
روزنامه دولتی ایران دیروز در گزارشی نوشت: «کارشناسان عنوان می‌کنند که هر دولتی به غیر از دولت روحانی هم بود نمی‌توانست در کنترل قیمت‌ها کارنامه خوبی داشته باشد چرا که دست و پای دولت بسته است. زمانیکه دولت فضایی برای کار کردن ندارد چگونه می‌تواند سیاست‌های خود را اجرایی کند. آنها عنوان می‌کنند زمانی سیاست دولت با موفقیت اجرا می‌شود که تمام دستگاه‌ها و سایر قوا بیشترین همکاری را داشته باشند. وقتی چنین شرایطی مهیا نباشد و قوای دیگر به جای کمک، تخریب کنند فضای اقتصادی رنگ و روی آرامش را نمی‌بیند.»
مدعیان اصلاحات که 7 سال کشور را معطل وعده‌های سرخرمن آمریکا و اروپا گذاشتند و اقتصاد را شرطی کردند، در اوج بی‌صداقتی از بار مسئولیت تحمیل تورم افسارگسیخته به مردم شانه خالی می‌کنند. زمان انتخابات با فریبکاری و دوقطبی ‌سازی می‌گویند با روی کار آمدن ما گشایش اقتصادی حاصل می‌شود، پس از آن مدعی می‌شوند که اختیار نداریم و نمی‌گذارند کار کنیم! چرا همان زمان انتخابات اینها را نمی‌گفتند؟
18 میلیارد دلار ارز 4200 را در کام دلالان می‌ریزند، کارت سوخت و سهمیه‌بندی بنزین را حذف می‌کنند و خسارت 144 هزار میلیارد تومانی وارد می‌کنند، عرصه مسکن را رها و میلیون‌ها شغل را دریغ می‌کنند، سیاست تعلیق و انتظار را در پیش می‌گیرند و... اما به نوشته ارگان دولت در کنترل قیمت‌ها کارنامه خوبی ندارند چون دست و پایشان بسته است!
خلاف گویی روزنامه دولت در حالی است که دولت روحانی بیشترین اختیارات را در میان رؤسای جمهور داشته است و این مدعیان اصلاحات هستند که علی‌رغم اقدامات مهم و راهگشای سایر قوا، چشم بر ظرفیت‌های عظیم داخلی بسته‌اند، تحریم داخلی را رقم زده‌اند، برای حل مشکلات منتظر آمریکا نشسته‌اند و چشم به دست متقلبان و عهدشکنان حزب دموکرات دارند.
تأخیر دولت در رساندن خوراک دام و طیوربه تولیدکنندگان؛
علت گرانی مرغ
ارگان دولت در گزارش خود، گفت‌وگویی را با رسول جهانگیری نایب‌رئیس‌اتاق اصناف ایران منتشر کرده است. وی درباره اینکه چه اتفاقی افتاده است که سیاست‌های دولت در کنترل قیمت موفقیت‌آمیز نبوده است، گفته است: «زمانیکه موضوع گرانی مطرح می‌شود نوک پیکان گرانفروشی به سمت کسبه و واحدهای صنفی می‌رود اما بواقع اینچنین نیست و واحدهای صنفی در قیمت کالاها هیچ دخل و تصرفی ندارند. آنها کالاها را می‌گیرند وبر اساس آنچه که قانونگذار مشخص کرده سود می‌گیرند. به جرات می‌توان گفت که این روزها گرانی بر گرانفروشی غالب شده است. علت اصلی این گرانی‌ها هم عدم توزیع بموقع کالاها است.»
نایب‌رئیس‌اتاق اصناف ایران ادامه داد: «زمانی که خوراک دام و طیور با تاخیر به دست تولیدکنندگان برسد، طبیعی است که رشد قیمت اتفاق بیفتد. مرغداران و دامداران باید در زمان مشخص نهاده داشته باشند تا بتوانند خوراک دام و طیور را تامین کنند وقتی دولت با تاخیر نسبت به تخصیص این موارد اقدام کند طبیعی است که مشکلات مختلف از جمله کمبود و حتی گرانی در بازار ظاهر شود.»
وی با بیان اینکه از دستگاه‌ها و وزارتخانه‌ها می‌خواهیم که نسبت به گذشته هماهنگ‌تر عمل کنند و اجازه ندهند که بازار به دلیل ناهماهنگی مختل شود، گفت: «هر گونه گرانی به ضرر کسبه است و هیچ کسبه‌ای از رشد قیمت‌ها استقبال نمی‌کند چرا که فروشش مختل می‌شود. بدین جهت توصیه می‌کنم که سیاستگذاران تامین مواد اولیه را با سرعت در دستور کار خود قرار دهند و اجازه ندهند که ناهماهنگی بین برخی از دستگاه‌ها باعث تاخیر در تزریق مواد اولیه و خوراک دام و طیور شود. بر این اساس علت گرانی مرغ تاخیر در جوجه ریزی و خرید خوراک طیور از بازار آزاد بود. در مورد گوشت قرمز همچنین اتفاقی رخ داد.»